۱۳۹۵/۱۱/۱۸

سنديت آثار سروش؛ پرسشي متدولوژيك

همواره اين پرسش ديرين درباره آثار عبدالكريم سروش باقيست كه اعتبار علمي آثار او كدامند؟ 
١. چطور است كه اكثر كتب تاليفي ايشان بدون منبع و يا با كمترين منابع مستندات و رفرنس منتشر شده اند؟ 

٢. آيا اكثر كتب وي، مجموعه سخنراني اند؟
٣. آيا بنظر وي، ايشان در تدوين يك كتاب نيازي به منابع و استناد به مسبوقان  ندارد؟
٤. چرا اكثر آثار ايشان، كمتر مستند به منابع انگليسي زبان يا احيانا عربي و .. است؟ 

📚اين محدوديت استفاده از منابع غير فارسي البته منحصر به وي نيست ولي بي ترديد با دامنه وسيع مطالعه وي از يكسو و دامنه بشدت گسترده تر دين شناسي و اسلام شناسي در جهان، خواننده را بفكر مي اندازد كه منبع اين تراوشات فكري كجاست؟ آيا همه اين ايده ها و نظرات حاصل ضرب آراي شخص عبدالكريم سروش است؟
@alitayefi1 
📝بزرگترين نظريه پردازان نيز حداقل ١٠-٢٠ درصد كتابشان به ذكر ماخذ و يادداشت هايشان برمي گردد از آثار هابرماس بگيريد تا آثار گيدنز در نظريه پردازي ها. پيشفرض من اينست كه اگر يكي از همين نظريه پردازان ما كتابي به زبان انگليسي مي نوشتند آنگاه مسيله كپي رايت و اعتبار علمي اين آثار مكشوف مي شد. 

🗞تئوري هاي علمي بقول نيوتن، بر شانه هاي علوم و دانش و نظريه هاي پيشين استوارند و با نقد پييشينيان به افق هاي جديد دست مي يابند. در متون فارسي برخي از دين شناسان بخصوص عبدالكريم سروش اين فقر منبع، نشانه مثبتي نيست. آيا همه نظريات وي فراورده نظريه اي شخص اوست؟ اگر منبعي ندارد اعتبار علمي اثار او را چگونه مي توان سنجيد؟ 
@alitayefi1 
🔱مشكل علم در كشور ما از منظري همين جاست. كتاب مي نويسيم ٤٠٠ صفحه ولي منبع آن در خوشترين وضعيت ٤ صفحه است. هابرماس كتاب ٤٥٠ صفحه كه فقط ٦٠ صفحه آن منابع و نوت هاي وي از مآخذ است. طرح پرسش من پروبلماتيك و روش شناختي است. سروش معلم روش تحقيق بود ولي خودش نخستين مباني متدولوژي را رعايت نكرده است. 

🔖اعتبار علمي يك اثر علمي به منابع تجربي و يا نظري و علمي است. هيچ مقاله اي نمي تواندبدون منبع جايي منتشر شود؟ داستان كتاب و خلق آن و مهمتر ار آن خلق يك نظريه بمراتب سختگيرانه تر است. نقل قول، ذكر ماخذ، سنديت سخن و گزاره ها، استناد در نقد و ارايه طرح و ايده جديد نمي تواند بدون سنديت باشد. 

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: