☠️سالهاست شعار حكومتي مرگ بر اين كشور و مرگ بر آن رهبر سياسي يا ضد ولايت كسي به يك الگوي كنشگري سياسي و بدوي تبديل شده است. اصولا ايده مرگ خواهي براي هر كس يا قوميت و مليتي امري خشونت بار است و اين كشتن و مرگ خواستن قدري فرهنگي است آنگاه كه پدر و مادرها فرزندانشان را بهنگام خشم و نفرين خطاب مي كنند.
☠️ايده مرگ خواهي از سر نفرين و خشم حداقل در ايدئولوژي پس از انقلاب بسيار رواج يافت و شعار محوري در نمازهاي عبادي و سياسي و حتي مدارس كشور شد. آرزوي مرگ كسي را خواستن يك ايده بالقوه تروريستي است. زماني كه فرياد عصبي مرگ بر امريكا سر داده مي شود، اين حركت خشونت بار و تروريستي است بويژه از نوع حكومتي/دولتي آن.
👽از سوي ديگر ايده مرگ خواهي، بصراحت نوعي بي احترامي به فرهنگ هاست كه ملتي را در پس پرچمي زير پا له كرد ولي اعلام كرد كه ما مردم امريكا را دوست داريم و مشكل ما با امپرياليزم است و مردم و طبقات اجتماعي سرزمين امريكا متفاوت است.
@alitayefi1
🇭🇷مرگ خواهي فقط سوزاندن پرچم نيست؛ مرگ خواهي يك ايدئولوژي است:
-مرگ بر امريكا، انگليسي، شوروي سابق، اسراييل، عربستان
-مرگ بر ضد ولايت فقيه و دگر انديشان با اتوبوس يا در زندان
-مرگ فقرا و مهجورين مرزنشين بنام قاچاقچي و كولبر و اشرار
-مرگ قربانيان فروش و خريد مواد مخدر
-مرگ مخالفان بلاگ نويس و روزنامه نگار و سياستمدار
-مرگ در سوريه، عراق، عربستان و ..
🏴ايدئولوژي مرگ، حياتش به ممات ديگري حتي در فضاي ذهني موكول است. اين تروريزم فكري و ايدئولوژيك بشدت آسيب زاست خاصه اگر نقاب ديني بخود بگيرد و با بسم الله شروع شود. صرفنظر از خاستگاه فكري و ايدئولوژيك اين مرگ خواهي كه هنوز جانسختي نشان مي دهد و اينجا و آنجا نير جان مي ستاند، انديشه هاي رحماني نيز در فرهنگ سياسي ما وجود دارد كه بايد بدان پرداخت :
@alitayefi1
الف. پرچم بطور نمادين، نمايانگر يك ملت و قلمرو سرزميني است، و نشانگر يك حوزه فرهنگي، تاريخي، هويتي و انساني است.
ب. نگاه ما به پرچم بايد تغيير كند. پرچم در ساختار سياسي ايران نماد ملي نيست و بيشتر نماد سياسي و حكومتي است كه مرزهاي جدي بين اين دو هست و همسودي زيادي در اين بين وجود ندارد.
پ. در ادبيات سياسي دنيا و ممالكي كه پرچم نشانگر بنيانهاي دمكراتيك درون مرزي است حتي دمكراسي امريكايي، پرچم يك نماد ملي است و اهانت بدان يعني زير پا گذاشتن آمال، آرزوها و فرهنگ ميليونها انسان اعم از مرد وزن، خرد و كلان، بومي و مهاجر، و آحادي كه در زمين و سرزمين امريكا زندگي مي كنند.
@alitayefi1
ت. انتظار گفتگوي تمدنها و فرهنگ ها، آشتي با جهان، ورود در عرصه هاي فرهنگ جهاني و ايفاي نقش در صلح جهاني كه بيشترين مخاطرات آن نزديك گوش ما در خاورميانه است، بازنگري در ايده مرگ خواهي را ضروري مي سازد.
🏳اين ايدئولوژي در ساختار، حتي ضد ساختار خود را هم پرورش مي دهد: مرگ بر ديگران، مرگ بر ما را نيز بدنبال دارد ولي آسياب بنوبت است. انشقاق و تضاد اجتماعي گاه از ابزارهاي يكسان خشونت بهره مي گيرد. بطوريكه حكومت اعدام را راه حل مي شمارد، مردم هم اعدام و قصاص را راهكار اطفاي احساسات و خشم خود مي انگارند. دولت و ملت باهمه شكافهايشان، به بازتوليد فرهنگ مشتركي نيز تن مي دهند. بدون فرهنگ صلح، خشونت، حيات تمدني ايران را نيز تهديد مي كند.
علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر