۱۳۹۶/۵/۱

جامعه مردسالار و جامعه شناسي مردانه

جامعه شناسي در ايران نيز مانند ساختار مسلط مردسالاري در جامعه، بهمين سياق جامعه پذير شده است بطوريكه نهاد علم جامعه شناسي خواه در دانشگاه و حوزه تدريس، خواه در مراكز تحقيقاتي داراي ساخت و بافتي عمدتا مردانه است.
اگرچه نرخ نسبي دانش آموختگان دختر نسبت به پسر بويژه در علوم انساني و جامعه شناسي رو به افزايش گذارده است ولي همچنان جامعه شناسي نما و بقايي مردانه دارد:

🤦🏻‍♀️بخش بزرگي از دختران دانش آموخته حتي در سطوح تحصيلات تكميلي امكان بمراتب كمتري از پسران در همين رده تحصيلي براي ورود به بازار كار مي يابند. اين محدوديت از محدوديت هاي شغلي ارايه شده به زنان و فيلترهاي مردانه مشاغل مرتبط آغاز شده و تا محدوديت هاي خانوادگي از سوي مردان مسلط مانند پدر و همسر، ادامه مي يابد. بي سبب نيست نرخ بيكاري دختران تحصيلكرده چند برابر پسران تحصيلكرده دانشگاهي است. 

🕺🏻با چنين تصويري طبعا تركيب انساني مراكز دانشگاهي و پژوهشي عمدتا جنسيت زده و مردانه است. در اين ساختار طبعا مسايل مردان و جامعه بطور كلي بر مسايل زنان اولويت مي يابد. در چنين ساختاري مديريت امور اجتماعي از سازمان هاي اداري گرفته تا موسسات علمي، چهره اي مردانه بخود مي گيرد و طبعا مردان خود را همچنان اعلم و عاقل تر دانسته و بر جمعيت و حميت زنان تصميم مي گيرند. 

🌒محتوي مسيله يابي و پژوهش ها نيز عمدتا متاثر از همين ساختار، سويه هاي مردانه و مردخواهانه مي يابد. بطوريكه مسايل زنان در صدر مسايل اجتماعي كشور قرار نمي گيرد. علاوه بر اين حتي اگر مسايل زنان در دستور كار بررسي و مطالعه اي قرار گيرد، مردان عمدتا با همان رويكرد مسلط مردخواهانه به تحقيق و مسيله يابي تا مسيله زدايي آن مي پردازند.

📓توليدات علمي در جامعه شناسي نيز از آفت مردانه بودن در امان نيست. بطوريكه ساختار موضوعي نشريات، خطوط و عناوين كتب، محورهاي علمي سمينارها و كنفرانس ها، و ساختار مديريتي انجمن ها عمدتا مردانه بوده و نسبت به مسايل زنان و اعمال رويكرد جنسيتي در مسيله يابي و مسيله شنايي اهمال مي ورزند. 

✅با چنين ساختار، كاركرد و محتوايي از جامعه شناسي، شناخت جامعه نيز مبتلا به يكسويه نگري ناشي از نگرش مسلط مردسالاري مي شود. دراين فضا نه تنها مسايل زنان بعنوان يكي از كانوني ترين مسايل اجتماعي مورد غفلت قرار مي گيرد بلكه شناسايي و چاره جويي مسايل جامعه مردسالار نيز نسخه نيمه تمام و ناكارآمدي مي شود كه عليرغم دهها هزار پروژه تحقيقاتي انجام شده، مي تواند يكي از علل مهم ناسودمندي جامعه شناسي مردانه در اين تلقي شود. 

علي طايفي

هیچ نظری موجود نیست: