۱۳۹۵/۱۰/۸

گورخوابان و سه كنشگر: جامعه شناس، هنرمند، سياستمدار

❓گورخوابي پديده جديدي نيست آنگاه كه حداقل بيش از نيمي از جامعه در زير خط بقا و فقر زندگي مي كنند. مشاهده گورخوابان نيز مي تواند امري نباشد كه سبب شوك عميق اجتماعي شود آنگاه كه روزانه هزاران نفر كارتنخواب، هزاران نفر معتاد زيرپل و مقابل تهويه مغازه ها، و هزاران زن تن فروش در چهارراههاي شهرها را مشاهده مي كنيم كه بدون كمترين امنيت به هر شكل و قيمتي در تلاش براي تامين آن هستند.
اين پديده ها بسرعت عادي مي شوند! آنچه كه بنظر بيش از حضور اين پديده ها شوك آميز باشد نقش كنشگران اجتماعي و سياسي است. در اينجا به واكنش سه كنشگر مي پردازم.

📽نخستين كنشگر ما جامعه هنرمندان است كه واپسين نمونه آن واكنش اصغر فرهادي فيلمساز برجسته كشور نسبت به پديده گورخوابي است. برخي از فيلمسازان، هنرمندان، شعرا و برخي نويسندكان كشور در تعهد حرفه اي و انساني خود ايفاي نقش كرده و تعهد خود را فقط در صحنه هاي نمايش و كتاب و دفتر شعر خود منحصر نكرده اند و اين همان نقش روشنفكري است كه از آنان انتظار مي رود.

💵كنشگران عالم سياست اما طبعا دوگونه برخورد مي كنند. بخش نشسته در پوزيسيون طبعا خود مسبب اين فجايع و مصايب انساني و اجتماعي اند و سكوت مي كنند چون منافع قدرت و مطامع ثروت مانع از طرح و رسيدگي به منافع ملت است. رهبري و دولت، رسانه هاي دولتي و حكومتي مي توانند از مردم سوريه حمايت كنند ولي مردم خود را زنده در گور مي بينند و دم بر نمي آورند. بخش كنشگران در اپوزيسيون نيز ظاهرا حسب منافع سياسي و معاملات ذيربط زبان مي گشايد. كنشگر سياسي حاضر است عليه حمله احتمالي امريكا تهديد به جنگ و همسويي با ولايت كند و گروهي حاضر نيست در برابر مسايل روز و مبرم اجتماعي كشور زير نامه اي را امضا كند. 

🖊اما كنشگر اجتماعات علمي نظير جامعه شناسان. اين گروه البته از طيف مختلفي تشكيل شده اند. كساني كه براي طرح مسايل اجتماعي در زندان و تبعيد رفته اند، كساني كه در هيچ بيانيه اجتماعي مشاركت نمي كنند. در اين بين بي ترديد افرادي هستند كه با حضور در محافل رسانه اي و اجتماعي نسبت به تهديد آميز بودن مسايل اجتماعي هشدار مي دهند ولي كمتر اتفاق مي افتد كه جامعه شناسي در دفاع از قربانيان يكي از آسيب هاي اجتماعي نامه يا بيانيه اي نوشته و زبان اعتراض بگشايد. 

اينك پرسش مركزي اين است چرا جامعه شناس سكوت مي كند؟ چرا جامعه شناس وقتي در رد نامه جامعه شناس ديگري براي حمايت از خشونت در قالب تحريم و تشويق به جنگ، خود نيز ترويج به خشونت مي كند؟ و چرا جامعه شناس نسبت به مسايل اجتماعي بيگانه است و در مقابل مسايلي نظير  گورخوابان يا كارتنخوابان واكنش نشان نمي دهد؟ و البته چرا زير بيدق كسي براي جنگ مي رود كه نسبت به فقر بالاي ٦٠ درصد جامعه ايران بي تفاوت است و طويله اسب هايش مهمتر از مسكن امن براي كارتن/گورخوابان محسوب مي شود؟ 

‏http://l1l.ir/tng

علي طايفي 
‏https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: