در عصر مدرن حماقت و سياست بشدت در هم آميخته و علاوه بر تحميق، انتخاب احمق ها و احمق سازي سياست نيز شكل جديدي بخود گرفته است. نامزدي و انتخاب دونالد ترامپ آخرين نمونه اين روند احمق سازي است كه مي توانم از آن به دونالديزه كردن سياست نام ببرم. اين عبارت تجانس خاصي با عبارت جرج ريتزر جامعه شناس امريكايي بنام مكدوناليزه كردن دارد كه روند استثمار نظام سرمايه داري صنعتي را بنمايش مي گذارد.
از نظر من دونالديزه كردن سياست داراي مختصات ويژه زير است:
يك. دماگوجيزم يا عوامفريبي كه در آن فريب افكار عمومي با شعارهاي پوپوليستي مهمترين هدف و روش مديريت افكار سياسي عامه مردم است.
دو. حامي گرايي يا كلينتاليزم كه در آن تربيت و كادرسازي لايه هايي از اقشار كم دانش و به حاشيه رانده شده براي ترويج و ايجاد شور عمومي در يك كنش سياسي، مد نظر است.
سه. خارجي ستيزي يكي ديگر از روشها و ايده هاي احمق سازي است كه مصايب و كاستي هاي اقتصادي و اجتماعي ساختاري نظام سرمايه داري مدرن را بر گردن مهاجراني مي اندازد كه اين فرصت ها را از افراد بومي ربوده اند.
چهار. نژاد پرستي و تبعيض اجتماعي زير عنوان نژاد از ديگر مختصات عمومي دونالديزه كردن سياست است كه در پس آن شور و بسيج افكار عمومي و مردم بيكار و حاشيه رانده شده هدف گرفته مي شود.
@alitayefi1
پنجم. آنتي فمينيسم و ضديت با برابري حقوق زنان نيز در اين مشي سياسي نوين خاستگاه جدي داشته و بشدت مورد حمايت ساختارهاي سنتي و عقب افتاده جامعه مردسالار قرار مي گيرد.
ششم. سكسيزم و تحقير، تهديد و تعرض جنسي-كلامي و حتي جنسي-فيزيكي عليه زنان، همجنسگرايان و ال جي بي تي از اركان كسب مقبوليت اجتماعي بين حاميان اين مشي سياسي است.
هفتم. يهودي ستيزي و ضديت و غير خودي كردن دگرانديشان ديني نيز از ديگر ويژگيهايي است كه دونالديزه كردن سياست بطور آشكار و پنهان پي مي گيرد.
هشتم. نئوليراليزه كردن اقتصاد، سياست، جامعه، فرهنگ، آموزش و بهداشت و درمان از مهمترين جهت گيري هاي اين رويكرد سياسي است كه در پس آن منافع قشر اندكي، حقوق بخش بزرگي از جامعه را ناديده مي گيرد.
دونالديزه كردن سياست از اين رويكرد در قرن بيست و يكم در ايتاليا، فرانسه، روسيه، تركيه و حتي ايران نيز قابل رديابي است. اين رويكرد و مشي سياسي بزودي در اروپا و حتي در سويد گسترش يافته و با جهاني شدن سرمايه داري در اشكال نوين آن، رخسارهاي جديدي از خود بجاي خواهد گذارد. اين روند و رويكرد سبب ساز دوقطبي شدن بيشتر جامعه انساني در مرزهاي ملي و منطقه اي شده و زمينه قوام و توانبخشي جنبش هاي چپ نوين و عدالت جويانه حتي چپ افراطي را فراهم خواهد ساخت.
علي طايفي
سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
https://telegram.me/alitayefi1/517
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر