پیشتر در باب تحلیل جنبشهای مدنی در کشور و سپس در تحلیل جامعه پساکرونایی نوشتم که افزایش رشد جنبشهای مدنی و خیزشهای سیاسی از پیامدهای شرایط زیستاجتماعی پساکرونایی خواهد بود. فقدان اعتماد به حکومت، گرایش روزافزون ماشین استبداد به تام و تمامگرایی سبب میگردد شکاف بین طبقه حاکم و محکوم بیش از پیش رشد کند.
در چنین وضعیتی جامعه زمانی شکنندهتر میشود که ساختار و نظام اقتصادی و اجتماعی بسوی قطبیشدن توزیع قدرت و ثروت حرکت کند.
در این بستر دو طبقه عمده نقشهای اصلی را برعهده میگیرند و طبقه متوسط نیز میل به قطبیشدن در این دوگانه مییابد: از یکسو طبقه صاحبان قدرت و ثروتهای افسانهای فاسد پس از انقلاب و از سوی دیگر طبقه محروم، حاشیهنشین، بیکار، بیمار، مهاجران، آسیبدیدگان شهری و پناهندگان فاقد اقامت. تشدید چهره فقر و فلاکت، گسترش محرومیت بهداشتی و درمانی، افزایش بیماریها، اعتیاد و خیابانگردی روزافزون، شیوع گرسنگی ناشی از بیکاری، افزایش اعتیاد به الکل و قمار و رشد بیماریهای روانی از دیگر رخسارهای حیات اجتماعی پساکرونایی است.
هرج و مرج و آشفتگی در دولتهای ضعیف و احتمال عدم ماندگاری برخی رژیمها پس از کرونا، بنا بنظر اندریاس کریگ نیز از دیگر ابعاد جامعه پساکرونایی است. این هرج و مرج ناشی از تضعیف نهادهای دمکراتیک، تقویت قدرت حکومت مرکزی، افزایش شکاف طبقاتی و نابرابریهای گستردهای بوقوع میپیوندد که ثبات نظام سیاسی، درپی بیثباتی حیات نظام اجتماعی، بشدت سست و شکننده میگردد.
خیل عظیم بیکاران شهری، تعمیق فقر فقرای شهری، ناکامی حاشیهنشینان شهری از بهبود وضعیت، شکاف در درون ساختار قدرت، قطبی و افراطی شدن بدنه مسلط در حکومت، انشقاق در بخش نظامی و انتظامی در ماشین قدرت، تشدید فشارهای تحریم مردم از سوی حکومت با همسویی سایر دولتها، ناامید جوانان از ثبات در زندگی آتی و فساد روزافزون بدنه حکومت در کنار سایر دلایلی که در طی چهار دهه برهم انباشته شدهاند، بغض و خشم مردم گرسنه و بیکار را افزایش میدهد.
جامعه ایران بستر مهیایی است برای حرکتهای اعتراضی و خیزشهای مردمی علیه ساختار نابرابر قدرت و توزیع ثروت. بیماری کرونا و ناامنی مضاعف ناشی از آن و ناکفایتی تفکر دینی در درمان بیماری که نهاد دین در قدرت همواره در بوق و کرنا میکرد، بی اعتمادی مردم به حکومت دینی را تعمیق بیشتر میبخشد. این بار بجای تاکسی و فضاهای بسته، صدای اعتراض با مشتهای گرهکردت در خیابانهای شهر طنین خواهد افکند.
ماههای آتی شاهد گسترش اعتراضات سریالی و پیدرپی اجتماعی و سیاسی در فضاهای شهری خواهد بود که مهمترین موتور حرکت این اعتراضها، جنبش کارگری، زنان، خیل بیکاران، معلمان، کارگران خدمات شهری، مهاجران، دانشجویان و فقرای شهری و حاشیه نشینان خواهد بود که علیه متن ستم و نابرابری خواهند شورید.
مقاله جامعه پساکرونایی
https://t.me/alitayefi1/3234
انقلاب علیه انقلاب
https://t.me/alitayefi1/2962
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر