این جنایت اگرچه اولین و آخرین نیست و زیر نام ناموس صورت میگیرد بشدت چالشبرانگیز است: قتل ناموسی تایید کننده این است که زنان ابژه مالکیت مردان بوده و بشدت کالاییشدهند. مشابه این عبارت برای تجاوز به دختربچههاست وقتی زیر نام کودکهمسری یا ازدواجکودکان توجیه و لاپوشانی میشوند. در سوید بجای ناموس از عبارت خشونت در روابط نزدیک استفاده میشود که گویای چهره واقعی آن است.
از سوی دیگر خشونت ابعاد مختلف ازجمله قومیتی دارد چنانکه دارای ابعاد جنسیتی، جنسی، دینی و حتی طبقاتی است؛ فرار از پذیرش ابعاد مذکور ازجمله قومیتی بودن برای منزهکردن یکی از این تعلقات، فریب خود و جامعه و پذیرش و لاپوشانی اینگونه خشونتهاست.
در ادبیات خشونت جنسی/جنسیتی، کودک، نخست توسط پدر و شوهر زیرنام ازدواج، قربانی تجاوز میشود و سپس توسط پدر، شوهر یا برادر زیر نام ناموس کشته میشود: کمپلکس فرهنگی/جنسیتی عجیبی است!
مشکل اینجاست که فرهنگ منحط نرینهگری در عزا و عروسی فقط زنان را بهمهلکه میکشاند و زنان بخصوص دختربچهها خواه در محکومیت نظام سیاسی، خواه در محکومیت دشمن، خواه در تقبیح قتل ناموسی، حتی در دفاع از حقوق زن باز زنان درقالب فحش و تهدید مورد تهاجم قرار میگیرند. این خشونت جنسی کلامی روزانه توسط بسیاری از مردان شامل من و تو بازآفرینی میشود!دهشتناکتر این است که گاه زنان نیز از همین ادبیات مردانه و ضد زن، علیه خود استفاده میکنند.
درمتن اینجنایت، خشونت دیگری است که مرد بزرگسالی حدود ۳۵ ساله با دختر ۱۳ ساله رابطه جنسی میگذارد و با فریب او در نهایت سبب قتل او میشود. در این جنایت همه مردان دستاندکارند: از پدر تا مردِمعشوق، مردان فامیلِ دختر و درنهایت مردان قانونگذاری که دختر را راهی منزل/کشتارگاه میکنند و چنین حکمی را بطور کلی روا دانسته و مکافات سنگینی بر آن قایل نمیشوند. زن در این فرهنگ پایمال است حتی پس از مرگ و در آگهی ترحیم!!
https://b2n.ir/599360
سنجشگریمسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر