یک. اصولا در ادبیات کلاسیک جامعهشناسی دیگر از عبارت "پدر" در رشته های علمی بجای بنیانگذار استفاده نمیشود. دلایل اصلی این امر نیز نخست رهایی از فرهنگ و نُرم مسلط مردسالاری است و دیگر اینکه در تعیین بنیانگذاری در علوم خاصه جامعه شناسی اتفاقنظر وجود ندارد؛ بطوریکه از ابنخلدون در جهان شرق، سنسیمون، کنت، دورکهایم در اروپا تا بوخارین، پلخانف در روسیه اختلافنظر هست.
در همین راستا تاکید بر والدین شناسی در علوم خاصه جامعه شناسی خواه بعنوان پدر یا حتی مادر جامعه شناسی (اطلاق به هریت مارتینو*) نیز ادامه همان دسته بندیهای کهن و واپسگرایانهای است که دیگر موضوعیت ندارد.
دو. علاوه بر صرف عبارت، بنیانگذار یکرشته به کسی اطلاق میشود که نخستین چالشهای نظری و پژوهشی را در روند تاریخی یک رشته علمی پیریخته باشد. از این منظر ما در ایران فاقد بنیانگذار جامعه شناسی هستیم چه برسد بهآنکه صفت پدری نیز به ناشایست بهکسی بدهیم. از ارانی تا آریانپور، از طبری تا صدیقی، و از ترابی تا بسیاری دیگر و در اینجا ساروخانی، هیچکس خالق نظریه یا روششناسی خاصی در رشته جامعه شناسی نبوده است و بی سبب نیست که جامعهشناسی ایران از بعد تیوریک و نظریهپردازی بشدت ایستا بوده و در پهنه جهانی این رشته، نامی از هیچ نظریه پرداز ایرانی نیست.
سه. مروری بر تاریخ جامعه شناسیها در کشورهای مختلف نشان میدهد که کمتر نهاد علمی بدنبال تجلیل از بزرگان اندیشههای علمی زیر برچسب پدر یا مادری است. اطلاق بنیانگذار جامعه شناسی از نظر تاریخی عمدتا در کلیات این رشته استفاده شده و چنین نیست که هر حوزه ای از این رشته مانند جامعه شناسی ارتباطات و دهها حوزه های وابسته بدان، دارای پدر یا مادری است تا بتواند مشروعیت اجتماعی یابد.
چهار. باقر ساروخانی اگرچه سالیان متمادی نقش معلم را در دانشگاهها و در حوزههای مختلف رشته جامعه شناسی ایفا کرده و همچنان بدون بازنشستگی ادامه میدهد! ولی اطلاق بنیانگذاری برای وی بشدت ناشایست است. صرف وابستگی فرد به نظام سیاسی و خدمتگزاری بدان، وجاهت علمی برخورداری از صفت بنیانگذاری یک رشته یا حوزه علمی را به کسی نمیدهد خاصه که این امر از سوی نهاد قدرت صادر شده باشد!. علاوه بر فقدان مشروعیت علمی این اطلاق به ایشان، مشروعیت اخلاقی نیز عنصر دیگری است که باید در تجلیل بزرگان این رشته معیار گزینش باشد که در این مورد نیز نمیتوان مصادیق روشنی نزد ایشان یافت.
پنج. ضعف نظریه پردازی و ضعف دانش روش شناختی ساروخانی مانع از انتساب پدری! و سایر برچسبهای مالکیت بیولوژیک! تا اجتماعی و شبهعلمی به او میگردد. ساروخانی بهدلیل تسلط نسبی به زبان انگلیسی و فرانسه که پایه تحصیلی وی نیز هست در بهترین وضعیت مترجم خوبی است که در این رشته باید کنار فهرست مترجمهای زبده و توانمندی مانند ثلاثی یا نیکگهر و دهها مترجم بمراتب قویتر در فن ترجمه قرار گیرد.
شش. در پروژه مصاحبه با ساروخانی که نوید آن در برنامه شوکران داده شده، مصاحبه کننده و مجری برنامه، پیام فضلی نژاد، یک عامل امنیتی بیاعتبار در محافل علمی و رسانه ای (شاغل در روزنامه سخیف و فاشیستی کیهان) است که آگاهانه به بزرگ نمایی کسانی میرود که در خدمت نظام ایدیولوژیک موجود بوده اند. این برنامه با هدف مشروعیت بخشیدن به نظام سیاسی به بهرهگیری از شخصیتهای دانشگاهی بهظاهر مستقل ولی وابسته به نظام میرود و همزمان از این افراد و تحلیل و تجلیلشان برای تخطیه سایر اندیشهورزان مستقل و مردمی در جامعه بهره میبرد. برنامه شوکران همواره توسط رسانههای وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی مانند فارس و مهر پوشش داده میشوند.
https://b2n.ir/954097
*پیوند مربوط به مادر! جامعه شناسی
https://b2n.ir/419739
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Harriet_Martineau
خبر در فارس و مهر
https://b2n.ir/015456
https://b2n.ir/389196
درباره پیام فضلی نژاد
https://b2n.ir/705073
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
@alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر