علیرغم اینکه انقلاب ۵۷، محصول جنبش ضدساختار مردم علیه حکومت بود، جنبش اجتماعی معاصر با رویارویی مردم با مردم نیز مواجه خواهد بود. سیاست رهبری حکومت دینی در تاسیس گروههای استراتژیک و نهادهای موازی و بطور خاص راه اندازی نهاد بسیج میلیونی واخیرا باحکم راه اندازی کمیته های مشابه در سالهای نخست انقلاب ۵۷، در فرازهایی از حرکت جنبش سبب ساز ستیزه های مردم علیه مردم خواهد شد.
اگرچه جنبش بتدریج در بدنه نهاد بسیج نیز انشقاق ایجاد خواهد کرد ولی در میان مدت، جنبش در دو جبهه خواهد جنگید: جبهه نبرد علیه حاکمیت مستبد و فاسد، جبهه نبرد با لشگر حامیگرای بسیج مستضعفان!
✊🏼جنبش نان بشدت فراگیر، فرامنطقهای و فراقومی است. اگرچه وجوه مشترکی میان انقلاب ۵۷ و جنبش نان در ایران معاصر بچشم میخورد ولی جنبش رو به رشد امروز دارای نیازها و مطالبات ساختاری است که فراتر از قومیت، جنسیت، باورهای دینی و سطوح سنی حرکت می کند. فقر، گرسنگی، محرومیت اجتماعی، بیکاری، تبعیض و دهها دستاورد درخشان! حکومت دینی که بر سبد پابرهنگان جامعه نهاده شده است، زمینههای یک همبستگی فراگیر را فراهم ساخته است که نقطه قوت جنبش معاصر است. شاهد مثال چنین ویژگی از جنبش، وقوع حلقههای اعتراض جنبش در اقصی نقاط کشور است.
✊🏼جنبش بدون حزب و تشکل. انقلاب ۵۷ توسط خیل بسیاری از احزاب و سازمانهای سیاسی چپ، ملی و مذهبی مدیریت و راهبری شد اما ماهیت جنبش امروز فراسازمانی و فراحزبی است. بدین معنا که احزاب توسط پابرهنگان مدیریت و راهبری میشوند بطوریکه کنشگری سازمانهای سیاسی داخل و خارج از کشور به واکنشگری تغییر شکل داده است که با تب جنبش سوگیری میکند. چنین خصیصه ای میتواند سبب شود ساختار سلسله مراتبی حزبی سازمانی بر جنبش سایه نینداخته و ماهیت هرمی جنبش به ساختاری مسطح و از پایین به بالا مبدل شود. در چنین ساختاری غفلت از مطالبات اجتماعی مردم در کف جامعه نمی تواند مورد مسامحه رهبران سیاسی قرار گیرد. امری که در انقلاب ۵۷ بوقوع پیوست.
✊🏼جنبش متکی به طبقه بزرگی از ستمدیدگان و زحمتکشان است. انقلاب ۵۷ اگرچه با مشارکت کارگران یقه سفید در صفوف مقدماتی آن صورت گرفت ولی جنبش نان دارای بدنه بسیار بزرگی است که از نظر سنی، جنسیتی، طبقاتی، قومیتی و مطالبهگرایی رادیکال، مجموعهای از کارگران یقه آبی را تشکیل میدهد که در کوران یک دگرگونی ساختاری، جز زنجیرهای پای خود چیزی برای از دست دادن ندارند. بدلیل فقر و بیکاری رو به رشد جامعه ایران، این جنبش از نظر کمی بهسرعت روبه گسترش خواهد نهاد.
در پایان میتوانم چنین جمعبندی کنم که تحولات جدی در ایران در شرف وقوع است بطوریکه درکنار مطالبات اجتماعی، مجموعه گرانبهایی از دمکراسی خواهی، برابرخواهیهای اجتماعی از جنسیتی تا قومیتی و از طبقاتی تا منطقه ای، مطالبهگری حقوق شهروندی، مشارکت سیاسی گسترده و سکولاریزم یا قدسی زدایی از نهادهایی نظیر حکومت، آموزش، خانواده، قضا و جزا، فرهنگ و علم را با خود بهمراه خواهد آورد که فرصت های توسعه وتحول مانده بر زمین استبداد در طی بیش از ۱۲۰ سال اخیر را جامعه عمل خواهد پوشاند.
پایان.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر