اعتصاب و تحصن قدرتمندترین ابزار مدنی و روش مبارزه غیرخشونت آمیز برای پیگیری و مطالبه حقوق صنفی و طبقاتی است. برنامه ریزی و پیشبرد اعتصاب نمایانگر بلوغ جامعه مدنی است کهدر آن حقوق شهروندی به بنیادی ترین شکل حقوق اجتماعی مبدل شده است.
اعتصاب از سوی دیگر نشانگر متشکل بودن جامعه و نمایندگی افکار و مطالبات اقشار و طبقاتی است که در متن جامعه نقش آفرینی کرده و سبب ساز تحول اجتماعی اند.
💭با اعتصاب میتوان به مهمترین شاهرگهای نظام نابرابر هجوم برد و با هدف گیری سلسه اعصاب یک نظام فاسد، طبقاتی و سلطه گر، به توانبخشی قدرت مدنی مردم در برابر صاحبان قدرت اهتمام کرد. برخی از خصایص اعتصاب که میتواند آنرا به یکمسیله اجتماعی مبدل سازد عبارتند از:
🔐اعتصاب در وهله نخست باید سبب ساز تعطیلی مراکز فعالیت صنف یا طبقه مرتبط شود تا بواسطه فشار حاصل از این روش مبارزه مسالمت آمیز بتواند خانواده افراد ذینفع را نیز به صف همبستگی با اعتصاب و به میادین اعتراض اجتماعی بکشاند. هرگونه سرکوب، تهدید، تطمیع، تحدید، حبس و مجازات اعتصاب کنندگان سبب ساز تشدید و تعمیق بحران های اجتماعی و افراطی شدن سطح مطالبات صنفی و طبقاتی می گردد.
🔐اعتصاب مهمترین ابزار مدنی برای مطالبه گری حقوق صنفی و طبقاتی است. اعتصاب، سلسله اعصاب نظام های غیرمردمی را نشانه میگیرد. از همین روست که علیرغم پیش بینی قانونگذاران در همین قانون اساسی بد و غیردمکراتیک امروز ایران، زمینه فعالیت هرگونه تشکل و سازماندهی های صنفی و طبقاتی و تشکیل شوراها و سندیکاهای قشری و صنفی در عمل موقوف است. منع فعالیت آزادانه صنوف و اتحادیه ها یکی از بزرگترین مسایل اجتماعی در پیگیری مطالبات حیات اجتماعی اقشار و طبقات همسود است.
🔐مهیا بودن زمینه های عینی و ذهنی همبستگی و اتحاد پیرامون مجموعه از مطالبات صنفی و طبقاتی، نشانگر این است که جامعه مدنی به حدی از آگاهی طبقاتی رسیده است که از فضاهای انفرادی خارج و با اقدامی جمعی در پی دستیابی به حقوق اولیه اجتماعی و اقتصادی خود است. اعتصاب فراگیر اندام های حرکتی و حسی نظام سلطه را فلج می سازد. از همین رو سرکوب و منع فعالیت های صنفی و طبقاتی و تهدید تشکل ها و اعتراضات جمعی، نه تنها پاسخگوی مسایل مطروحه در بین اقشار و طبقات همسود نیست بلکه این مسایل را به بحران های اجتماعی جدی و نهایتا طغیان های اجتماعی راهبری می کند.
🔐یک نظام هوشمند سیاسی و اجتماعی، نظامی است که در آن نهادهای مدنی نظیر انجمن ها و صنوف، اتحادیه ها و سندیکاهای حرفه ای، شغلی و طبقاتی زمینه فعالیت یافته و بدنبال تحقق اهداف مشترک در مسیر تحول اجتماعی اند. همه اقشار اجتماعی برای ایجاد مصونیت و امنیت حرفه ای، اقتصادی و اجتماعی نیازمند تشکل آفرینی بوده و باید از ابزارها و تاکتیک هایی نظیر اعتصاب، تحصن، راهپیمایی و اعتراض های خیابانی بهره مند شوند تا از تبدیل مسایل اجتماعی به بحران جلوگیری شود. این ضرورت برای تداوم حیات جامعه مدنی و رشد ساختارهای اجتماعی جامعه ایران اجتناب ناپذیر است.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر