🤐سکوت مبتنی بر محافظه کاری. عبارت از سکوتی برخاسته از مصلحت اندیشی در فضای سیاسی اجتماعی برای محافظت از منافع آنی و آتی فرد در ساختاری است که رسانش صدای اعتراض سبب ساز به مخاطره افتادن منافع جانی، مالی و حیثیتی فرد میشود.
طبق الگوی مارپیچ سکوت از نویل نیومن، تحت فشار رسانه ها و حمایت میانفردی مارپیچ سکوت میتواند از ترس انزوا بسوی اراده بیان کردن خود در حرکت باشد. هرچه فشار افکار عمومی بالاتر باشد میل به سکوت و انزوا بیشتر می شود. از نظر او کسانی مارپیچ سکوت را می شکنند که از انزوا و داوری عمومی هراسی ندارند و علیه هژمونی افکار عمومی می ایستند. در اینجا افکار عمومی حتی شامل فیلترها و ممیزی هایی است که صاحبان قدرت در نظام های سیاسی اعمال می کنند. چنین سکوتی از بنیاد، پروبلماتیک بوده و یک مسیله اجتماعی است.
😷توطیه سکوت. نوعی توافق نانوشته برای حفظ سکوت در میان کسانی است که از چیزی مطلع هستند و بیان آن میتواند منافع خود فرد یا افراد دیگر را به مخاطره بیندازد. در چنین ساختاری که مختص گروههای مافیایی اقتصادی، تجاری، سیاسی، قشری، فرقه ای، علمی و حتی دینی است چنان روابطی از کنترل اطلاعات حاکم است که فرد برای حفظ منافع فردی و گروهی و مبتنی بر وفاداری های قشری خود، مهرسکوت بر لبانش زده و رازهای مگوی بسیاری را با خود ودر بین خود حفظ می کند. کانونی ترین ویژگی توطیه سکوت، فسادی است که در متن چنین روابط و ساختاری از قدرت نهفته است. پیچیدگی این مسیله اجتماعی بمراتب بیش از ابعاد دیگر است.
@alitayefi1
👩🏻🎓سکوت قبیله آکادمیک. آرمسترانگ معتقد است Becher با استفاده از مفهوم قبیله دانشگاهی، در پی توصیف فضای دانشگاهی است که رابطه قدرت در آن سبب سکوت گروهی در کنار قبیله یا فرقه دانشگاهی می شوند. فریه Freire با سکه زدن عبارت فرهنگ سکوت به سلطه این فرهنگ در فضاهای آموزشی و حتی گستره آن در فضای عمومی فرهنگ تاکید داشته است. امروزه در دانشگاه های ایران نیز شاهد هستیم فساد اخلاقی، علمی و مالی-ایدیولوژیک مسلط در دانشگاهها توسط سکوت کنشگران همین نهاد، خواه مدرسان یا دانشجویان بازتولید می شود. حامیگرایی و نوچه پروری های دانشگاهی نیز در حلقه های علمی و قبیلگی برخی اساتید از زمره همین خصوصیات سکوت های قبیله ای و دانشگاهی است که دارای آفت های جدی در تولید علم و آگاهی دروغین و پرورش کیش شخصیت های رابین هودی در فضاهای علمی است.
🤔در پایان بنظرم در ساختارهای بسته و انسداد یافته در جامعه ایران و در بخش های مختلف آن، بویژه بدلیل فقدان نهادهای دمکراتیک، مسیله فرهنگ سکوت با همه ابعاد پیچیده آن یکی از مهمترین مسایل اجتماعی است که در ابعاد مختلف دارای نماد و نمودهای بسیاری است. این مسیله فرهنگی اجتماعی بشدت قابل بررسی و تحقیق بوده و می توان با شناخت زمینه های آن با افزایش آگاهی کنشگران در هر بخش/بعد به ساختار شکنی های مرتبط برای زدودن فرهنگ سکوت در جامعه اهتمام کرد. پایان/
--------------
برخی منابع مرتبط
http://www.leeds.ac.uk/educol/documents/163812.doc
https://web.uri.edu/iaics/files/08-Robert-N.-St.-Clair.pdf
http://www.cehat.org/go/uploads/Library/68.pdf
https://jlts.um.ac.ir/index.php/lts/article/download/48547/10722
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1
طبق الگوی مارپیچ سکوت از نویل نیومن، تحت فشار رسانه ها و حمایت میانفردی مارپیچ سکوت میتواند از ترس انزوا بسوی اراده بیان کردن خود در حرکت باشد. هرچه فشار افکار عمومی بالاتر باشد میل به سکوت و انزوا بیشتر می شود. از نظر او کسانی مارپیچ سکوت را می شکنند که از انزوا و داوری عمومی هراسی ندارند و علیه هژمونی افکار عمومی می ایستند. در اینجا افکار عمومی حتی شامل فیلترها و ممیزی هایی است که صاحبان قدرت در نظام های سیاسی اعمال می کنند. چنین سکوتی از بنیاد، پروبلماتیک بوده و یک مسیله اجتماعی است.
😷توطیه سکوت. نوعی توافق نانوشته برای حفظ سکوت در میان کسانی است که از چیزی مطلع هستند و بیان آن میتواند منافع خود فرد یا افراد دیگر را به مخاطره بیندازد. در چنین ساختاری که مختص گروههای مافیایی اقتصادی، تجاری، سیاسی، قشری، فرقه ای، علمی و حتی دینی است چنان روابطی از کنترل اطلاعات حاکم است که فرد برای حفظ منافع فردی و گروهی و مبتنی بر وفاداری های قشری خود، مهرسکوت بر لبانش زده و رازهای مگوی بسیاری را با خود ودر بین خود حفظ می کند. کانونی ترین ویژگی توطیه سکوت، فسادی است که در متن چنین روابط و ساختاری از قدرت نهفته است. پیچیدگی این مسیله اجتماعی بمراتب بیش از ابعاد دیگر است.
@alitayefi1
👩🏻🎓سکوت قبیله آکادمیک. آرمسترانگ معتقد است Becher با استفاده از مفهوم قبیله دانشگاهی، در پی توصیف فضای دانشگاهی است که رابطه قدرت در آن سبب سکوت گروهی در کنار قبیله یا فرقه دانشگاهی می شوند. فریه Freire با سکه زدن عبارت فرهنگ سکوت به سلطه این فرهنگ در فضاهای آموزشی و حتی گستره آن در فضای عمومی فرهنگ تاکید داشته است. امروزه در دانشگاه های ایران نیز شاهد هستیم فساد اخلاقی، علمی و مالی-ایدیولوژیک مسلط در دانشگاهها توسط سکوت کنشگران همین نهاد، خواه مدرسان یا دانشجویان بازتولید می شود. حامیگرایی و نوچه پروری های دانشگاهی نیز در حلقه های علمی و قبیلگی برخی اساتید از زمره همین خصوصیات سکوت های قبیله ای و دانشگاهی است که دارای آفت های جدی در تولید علم و آگاهی دروغین و پرورش کیش شخصیت های رابین هودی در فضاهای علمی است.
🤔در پایان بنظرم در ساختارهای بسته و انسداد یافته در جامعه ایران و در بخش های مختلف آن، بویژه بدلیل فقدان نهادهای دمکراتیک، مسیله فرهنگ سکوت با همه ابعاد پیچیده آن یکی از مهمترین مسایل اجتماعی است که در ابعاد مختلف دارای نماد و نمودهای بسیاری است. این مسیله فرهنگی اجتماعی بشدت قابل بررسی و تحقیق بوده و می توان با شناخت زمینه های آن با افزایش آگاهی کنشگران در هر بخش/بعد به ساختار شکنی های مرتبط برای زدودن فرهنگ سکوت در جامعه اهتمام کرد. پایان/
--------------
برخی منابع مرتبط
http://www.leeds.ac.uk/educol/documents/163812.doc
https://web.uri.edu/iaics/files/08-Robert-N.-St.-Clair.pdf
http://www.cehat.org/go/uploads/Library/68.pdf
https://jlts.um.ac.ir/index.php/lts/article/download/48547/10722
علی طایفی
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر