🗯سالهاست تحقیقات در کشور بویژه تحقیقات اجتماعی در زیر سایه سنگین ایدیولوژی حکومتی و بودجه های اندک کانالیزه شده و خاص درجا می زند. بودجه عمومی تحقیقات در کشور که شاکله اصلی آن دولتی و دارای ساختاری ایستاست چنان در ورطه مسایل عدیده مانند فقر منابع، کمبود دسترسی و تولید اطلاعات، فقر محققان در سرانجام رساندن پژوهش، فقر مدیریت کلان کشور در بهره گیری از حداقل یافته های پژوهشی در کشورگرفتار است که از مهمترین چالش های تحقیقات در کشور محسوب می شود.
درکنار این مصایب عمومی دامنگیر تحقیقات کشور، تحقیقات آینده شناسی در کشور نیز مبرا از این کاستی ها نبوده که به برخی از مهمترین آنها بویژه در بخش اجتماعی آن میپردازم.
✅بودجه کلان. علیرغم فقر منابع و کاستی های مالی فراوان در بخش تحقیقات در کشور، در سالهای اخیز نیز ریاست جمهوری کشور درکنار دهها نهاد موازی دیگر درصدد آینده شناسی هایی برآمده است که بطور سالانه نیز بازتولید و بازانجام می شود. این تحقیقات با بودجه کلان و مجموعه بزرگی از شاغلان بخش تحقیقات و نه لزوما محقق بمعنای راستین، با رویکردهای ایدیولوژیک و فیلتر شده صورت میگیرد که بدون توجه به ساختارهای ناکارمد مدیریت بحران در کشور، همه ساله با کمترین برآمد و برون داد، مجدد تکرار شده و بر فهرست تکراری همان مسایل صحه میگذارد.
@alitayefi1
✅روش شناسی بیراه. علاوه بر کاستی های محتوایی و سیاست کلی حاکم بر آینده شناسی در کشور که کوتاه اشاره شد، متدولوژی فهرست سازی مسایل کشور نیز دارای نقایصی متعددی نظیر استناد به نظر صاحبنظران در بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی است که اگرچه ممکن است به برخی از زوایا و چالش های مبتلابه هر بخش بپردازد ولی بدلایل سوگیری های ارزشی، حساسیت های سازمانی، عدم استقلال محققان و فقدان اعتبار و روایی تحقیقاتی از این دست، نمی توان به یافته های چنین آینده پژوهی اعتنا کرد چنانکه در واقعیت امر نیز شاهد هستیم در طی سالهای اخیر یافته های این پروژه پر خرج بی مصرف، فقط در قفسه های مراکز ذیربط بایگانی شده است.
✅مسیله ریاست جمهوری است نه مردم! اساسا در فرایند سه گانه مسیله یابی-شناسی-زدایی، فاز نخست مسیله یابی مهمترین مرحله است. سوال خوب نصف جوابست، ناظر بر همین اهمیت است. طرح مسیله نیز بشدت مبتنی بر رویکردهای طراح مسیله است بطوریکه طرح مسیله نهاد حکومتی با نهادهای غیرحکومتی متفاوت است و همینطور مسیله یابی از سوی محققان مستخدم در نهاد ریاست جمهوری یا رهبری با محققان مستقل بشدت متفاوت بوده و در مواردی با پارادایم و رویکردهای کاملا متفاوت به مسیله یابی های مختلف می رسند.
✅در مقایسه مناقشه نیست. مقایسه سالهای مختلف مسایل مورد پژوهش توسط پروژه آینده پژوهی نشانگر جان سختی مسایلی است که اراده و توانی برای تغییر و مسیله زدایی آنها وجود ندارد. اگرچه برخی از این مسایل ساختاری بوده و نیازمند زمان برای چاره جویی است، ولی گردگشت مسایل دارای اولویت در این یافته ها گویای این است که مسایل مذکور در این گزارش ها نه تنها مورد عنایت برنامه ریزی و بودجه بندی نیست بلکه بدلیل پایداری دلایل و علل بروز آنها همچنان ماندگاری نشان می دهد. همین امر ضروت اجرا و پایش سالانه طرح های هزینه زا و بی ثمر آینده پژوهی را زیر سوال می برد.
✅مرکزگرایی. یافته های آینده پژوهی همچنان مبتنی بر سانترالیزم در مسیله یابی، مدیریت بودجه و روش های شناسایی آن است. ابهام در تفاوت نگرش اقوام و استان های مختلف در فرایند انجام این طرح، سبب شده است که اونیورسالیزم و سانترالیزم مستتر در طرح چنان همآمیخته شود که هدف و پیکره طرح در شناسایی مسایل محلی، منطقه ای، فرهنگی و اقلیمی مختلف سرزمینی، زیر دسته بندی های کلان نادیده گرفته شود. محرومیت ناشی از سانترالیزم مدیریتی و نظام تحقیقات، سبب بازتولید محرومیت مرکز-پیرامون می گردد.
✅نادیده انگاشتن مسایل کودکان و جوانان. نگاه بین نسلی نیز از دیگر خلا های این طرح ماکروسفال با سری بزرگتر از هیبت اجرایی است. نادیده گرفته شدن نیازها و چالشهای نسلی بویژه کودکان و نوجوانان در این طرح و در بخش های مختلف گواهی دیگر بر رویکرد ایستا، کوته بینانه، و مبتنی بر هژمونی سنی بزرگسالان و نسل بالغ کنونی بر نسل آتی است. کودکان در این طرح محل بی اعتنایی محض هستند و گویی طرح آینده پژوهی، در زمان حال زندگی میکند!
✅فقرنگرش بین بخشی. فقدان رویکرد تلاقی/اینترسکشنال، کاستی دیگری بر بنیان این طرح است که آنرا بی ثمر و خاص گرا کرده است. بی توجهی به قومیت ها، جنسیت ها، گرایش های جنسی، ادیان، صنوف و طبقات اجتماعی، قشربندی سنی و مهاجران در این طرح، پاشنه آشیل موفقیت اجرایی طرح های مشابه بوده و فقط چاه دیگری است برای هرز رفتن بودجه، زمان، انرژی، نیروی انسانی، منابع و ماخذ توسعه در کشور. سناریوی حکومتی در این طرح، ماخذ یکسان انگاری در شناسایی مسایلی است که بدون توجه به تنوع اقلیمی، فرهنگی، قومیتی، دینی و اندیشگی طراحی و پیش برده شده و می شود. عدم لحاظ تفاوت های جنسیتی در این میان نیز که در زمره مسایل حکومتی بشمار نمی رود، موارد مغفولی است که نخستین فاز مسیله یابی را با سوگیری های شناختی ومتدولوژیک روبرو می سازد.
✅در پایان ذکر این نکته ضروری است که طرح آینده پژوهی فاقد رویکرد آینده شناسی بوده و تلاش دارد بطور آگاهانه و حتی ایدیولوژیک، مسایل کنونی حکومتی و نه جامعه ای را به آینده متصور و متوهم خود تعمیم دهد. این طرح مسایل کنونی و آتی را بگونه ای طرح و تعقیب می کند که مبتنی بر سناریوی دینی/ایدیولوژیک مفروض شده و از هم اینک با شکست های به ارثرسیده از گذشته روبروست. پایان/
----------------
http://waterhouse.ir/news/1313
http://www.ayandeban.ir/iran1397/
http://www.ifs1397.ir/1396/12/first-list/
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر