۱۳۹۷/۷/۳

فرهنگ سکوت: یک‌جامعه شناسی پر هیاهو ۲

🤫سکوت سرشار از اعتراض. به تعبیر بسیاری از جمله آرمسترانگ، گاه سکوت دانشجویان در‌ کلاس درس نیز می‌تواند طغیانگرانه باشد. اگرچه در فرهنگ عمومی پدرسالار و توتالیتر سخن گفتن نیازمند مجوزهای قانونی، سیاسی و مشروعیت های سنتی و فرّهی است، ولی در همین ساختار، سکوت مخاطب و اقشار اجتماعی همسود نشانگر نوعی اعتراض نیز هست.
تحصن، حضور بی کلام در میادین اجتماعی، و عدم واکنش به یک روند یا واقعه اجتماعی می تواند بمعنای اعتراض و عدم قبول گزارهای مطروحه باشد. سکوت سرشار از ناگفته ها در همین معنا قابل بازتعریف است.

🤐آموزش سکوت از منظری بنیادین در ساختار آموزشی در دو‌نهاد سنتی خانواده و آموزش رخ می دهد. ساختار پدرسالار خانواده، زنان و کودک/فرزندان‌را مجاب به سکوت می کند و با پرورش همین فرهنگ در نهادهای آموزش سنتی دینی به تکثیر خفقان و فرمانبرداری ادامه می دهد. فرهنگ سکوت حتی در ساختار آموزش های مدرن در طی دهه های اخیر نیز رسوخ و مسلط بوده و هست بطوریکه معلم و چوب الف او ناظر بر پیگیری سکوت و خفقان دانش آموز و دانشجو است که مسیله اجتماعی و فرهنگی مهمی بشمار می‌رود. 
@alitayefi1  
💥سکوت حاشیه نشینان. بخش بزرگی از اقشار اجتماعی نظیر گروه های قومی، جنسی، دینی، روستایی، و حتی جنسیتی در ساختارهای نابرابر به حاشیه رانده می شوند. این جماعت حاشیه نشین در ساختاری اگرچه گاه مشاهده ناپذیر ناگزیر از سکوت و خفقان شده و‌صدای رسایی در‌ فضاهای‌اجتماعی نمی یابند. قومیت های کرد و بلوچ، زابلی و عرب خوزستانی از یکسو و گروه های دگرباش فکری، دینی و جنسی از سوی دیگر نخستین قربانیان خاموش این بستر و فرهنگ سکوت و خفقان هستند. زنان در جامعه مردسالار نیز بعنوان جمعیتی حاشیه نشین، بزرگترین قربانیان فرهنگ‌ سکوت هستند. در این‌ میان ‌طبقات اجتماعی زحمتکش، تحت ستم و سرکوب نظیر کارگران، حاشیه نشینان شهری، کودکان و فقرای شهری از زمره اقشار دیگری هستند که به سکوت محکوم می شوند. این ابعاد سکوت بشدت مسیله اجتماعی تلقی می شوند. 

💥سکوت حیثیتی. فرهنگ‌سکوت و اختناق مبتنی بر حفظ آبرو، حیثیت، ناموس و شرف خانواده و قبیله از دیگر بسترهای فشار اجتماعی است که توسط رهبران این نهادها و قشربندی اجتماعی اعمال می شود تا روابط قدرت حاکم و مسلط بازتولید گردد. در چنین فرهنگ سکوتی، خشونت های جنسی/جنسیتی، نزاع های قومی/قبیلگی، قتلهای ناموسی و سایر اشکال خشونت های افراطی بشدت مرسوم است. فرهنگ سکوت در چنین ساختاری با کارکردهای پیش گفته، سخت ترین نوع سکوت و خفقان بوده و حتی نزدیکترین اعضای خانواده به پیشبرد آن کمک کرده و فرهنگ اختناق در این حوزه را افتخار آمیز تلقی می‌کنند. پاداش اجتماعی تبعیت از این خفقان و فرهنگ سکوت اگرچه بالاست ولی قابل مقایسه با شدت مجازات اجتماعی تخطی از این فرهنگ نیست. سکوت حیثیتی یکی از مسایل مهم‌ اجتماعی است. ادامه دارد.

علی طایفی
https://t.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: