مسیله این است: اعتراض همه گیر و سراسری در کشور آغاز شد که در آن مهمترین شعارها علیه استبداد، فساد، گرانی، ستمگری، حمایت های مالی حکومت از برخی کشورهای منطقه، از یکسو و در حمایت از عدالت، آزادی، دمکراسی، حکومت غیردینی، ایرانیگرایی، آزادی حجاب و نظایر آن از سوی دیگر بود.
این اعتراض ها بنیان های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داشته و بهیچوجه بدنبال مطالبات دینی نبوده است. در این جنبش چند خصیصه اجتماعی نیز نهفته است:
یک. جنبش لزوما متعلق به طبقه متوسط نبوده و طبقات آسیب دیده و زحمتکش در آن نقش مهمی داشتند،
دوم. جنبش بدون راهبری مشخص هدایت و توسعه یافت و بنظر حرکتی خودجوش بود،
سوم. جنبش عمدتا شهری و دربرگیرنده همه مناطق و اقوام در سراسر کشور بود،
چهارم. جنبش بدنبال خشونت افراطی نبود مگر در رویارویی با سرکوب های امنیتی،
پنجم. جنبش وابسته به فضاهای مجازی و همبستگی های راهبری شده از شبکه های مرتبط بود،
ششم. جنبش از مشارکتی همه جانبه از نظر جنسیتی برخوردار بود و زن و مرد در آن حضور داشتند،
هفتم. جنبش دارای سطح مطالبات رادیکالتری بوده و سطح مطالبات آن از جنبش موسوم به سبز فراتر بود،
هشتم. جنبش با همپیوستگی تشکل های کارگری، دانشجویی، زنان، معلمان و حتی دانش آموزان برخوردار بود،
نهم. جنبش بطور گسترده ای از سوی اپوزیسیون داخل و خارج مورد حمایت بود،
دهم. جنبش از جریان اصلاح طلبی درون حکومتی فراتر رفته و مورد هجوم بخشی از استراتژیست های شکست خورده نیز قرار گرفت.
اینک پرسش هایی که میتوان در تحلیل اجتماعی این واقعه مطرح ساخت عبارتند از:
۱. زمینه های اجتماعی اصلی در ریشه یابی و گسترش این جنبش پیش از ظهور علنی آن در طی هفته های گذشته چه بود؟
۲. آیا نیروهای درون قدرت در تهییج این جنبش نقش اساسی داشتند چرا و چگونه؟
۳. چه زمینه هایی سبب فراگیر شدن جنبش و کشوری شدن آن گردید؟
۴. با توقف موج این اعتراضات، آیا زمینه های اجتماعی جان سخت آن سبب ساز بروز مجدد آن در آینده نزدیک خواهد شد؟
۵. آیا این اعتراضات از نظر هویتی، یک جنبش بود یا یک طغیان اجتماعی ؟
و طبعا بسیاری پرسش های دیگر که در سلسله تحلیل های آتی با نقدی بر تحلیل های موجود از سوی جامعه شناسان مطرح کشور و برخی دارندگان عنوان جامعه شناس بدان خواهم پرداخت.
علی طایفی
https://telegram.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر