مسيله اعتياد اگرچه پديده نويني در كشور ما محسوب نمي شود و همه ساله ابعاد وسيع تري نيز بخود مي گيرد ولي در طي دهه هاي پس از جنگ با شدت يابي آن، از ويژگيهاي انساني و اجتماعي متفاوتي نيز برخوردار شده است.
اين ويژگيها علاوه بر افزايش كمي آن به نزديك ده درصد جمعيت ايران و درگيري حدود ٢٠-٤٠ درصد از كل خانوارهاي ايراني در مسيله اعتياد، از نظر سني، جنسي، طبقاتي و منطقه اي نيز داراي مختصاتي است. بدين معنا كه علاوه بر گستردگي مسيله اعتياد بين طبقات فقير، بيكار، حاشيه نشين، محروم شهري، و مناطق محروم و مرزي كشور؛ زنان و كودكان نيز بيش از پيش قرباني اين مسيله شده اند.
👁نوزادان معتاد شامل كودكاني است كه دوره جنيني خود را در رحم مادري معتاد، طي كرده و پس از تولد نيز توسط مادر يا پدر با مواد مخدر مسموم شده و مي شوند. تعداد رسمي نوزادان و كودكان درگير در مسيله اعتياد كه از خيابان تا مدارس و از خانه تا خانواده ها را در بر گرفته است به صدها هزار نفر مي رسد و نهادهاي حكومتي چندان وقعي و اهميتي به نابودي نسل حاضر و آينده نمي نهند.
🤦🏻♂️سوء مديريت اجتماعي، اولويت فساد و اختلاس مالي براي تامين امنيت فردي و خانوادگي اعضاي بدنه قدرت و نبود عزم مبارزه با قاچاق مواد مخدر و برعكس دست داشتن كارگزاران حكومتي در توزيع و فروش آن در كشور و منطقه از جمله زمينه هاي گسترش كمي و كيفي مسيله اعتياد در كشور شده است. بي ترديد شبكه هاي مردمي نيز در قالب مافياهاي خودجوش و سازمان يافته خرد و كلان نيز در پيرامون اين شبكه مافيايي حكومتي و منطقه اي نيز رو به رشد نهاده است كه بر شدت و وسعت توزيع مواد مخدر حتي در بين كودكان سرمايه گذاري مي كند.
🤦🏻♀️كودك معتاد از نظر قاچاقچي و توزيع كننده مواد مخدر، يك مصرف كننده عالي محسوب مي شود زيرا طول مدت زمان اعتياد او طولاني تر شده و بازار مصرف در آن تضمين شده است. ولي اعتياد كودك، بمعناي گردش بين نسلي اين مسيله و تبديل آن به يك فرهنگ است بطوريكه مي توان تخمين زد كه نسل بزرگسال آينده از زمره مصرف كنندگان مواد مخدر و وارثان فرهنگ اعتياد در كشور بوده و بدين شكل مسيله اعتياد به مسيله اي مزمن و زماندار مبدل مي شود.
🌚اعتياد كودكان و بي توجهي مسيولان برنامه ريز و سياستگذار در ريشه كني و كاهش نرخ ابتلاي اقشار سني و جنسي آسيب پذير به اعتياد و عدم قطع شريان هاي حياتي شبكه هاي خريد و فروش مواد مخدر، سبب ساز ماندگاري اين مسيله و جان سختي و گسترش آن در بدنه جامعه شده و همانند افيون توده ها به نابودي بخشي از جامعه و نسل كنوني و آتي منجر مي شود. ثمره سياسي اين امر نيز تضعيف مقاومت هاي مدني و سركوب بيشتر صداي اعتراض و تداوم موقتي استبداد ديني است. اگرچه مديريت بر نظام اجتماعي بيمار گونه سبب بيماري و فروپاشي ساير نهادهاي اجتماعي از جمله حكومت نيز مي گردد.
http://l1l.ir/1de9
علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر