۱۳۹۶/۲/۱۵

آموزش راديكال و نقد وضع موجود

🔍تايت كولز، معاون آكادمي شهر ديكسونز مقاله اي مبتني بر فلسفه نقد آموزش و طرح آموزش نقادانه نوشته که به چالشگري نظام آموزشي مسلط در جامعه مي پردازد. اين مقاله بازخواني انتقادات بسياري است كه توسط جامعه شناساني نظير ماركس، گرامشي و فريره مطرح شده و از سوي منتقدان مفهوم و پديده جامعه پذيري استمرار دارد؛ كساني كه تلاش مي كنند فرد را از استحاله در ساختارهاي مسلط، رهايي بخشند.
آزاديخواهي، سنجشگري، پرسشگري و نقد، مهمترين آموزه هاي اين نحله بزرگ فكري است كه در صدد تغيير و فروپاشي نابرابري اجتماعي است. اين مقاله از حيث نقد ساختارِ دكترينه شده و ايدئولوژيك كشورمان نيز بسيار سودمند است. ترجمه آزاد اين مقاله را در زير بخوانيد.

🖊معلمان بايد در پي آموزش راديكال بوده و دانش آموزان را به مطالبه برابري براي خود و ديگران برانگيزند. مبدعان آموزش رسمي عمدتا در تلاش تغییر ساختار آموزش با هدف انتقال يادگيري بودند و بس. بنظر هيرش، يكي ازاين بنيانگذاران، معتقد بود وظيفه آموزش، انتقال سواد فرهنگي براي توسعه شهروندي افراد است. او در كتابي به آموزش کوه ها براي كسب هويت فرد دانش آموز در كشور محل زيست (جغرافيا) خود اهميت مي دهد. نقدي كه بر اين رويكرد مسلط در ميراث آموزشي او وجود دارد اين است كه اين نظام، محصول انديشه يك سفيد پوست طبقه متوسطي است كه بدنبال حفظ وضع موجود اقتصادي و اجتماعي حاکم بود. اين نگرش آگاهانه و عامدانه، از درك ارزش ها و باورهاي ساير اقشار مربوط به طبقه، نژاد و جنسيت، عاجز ماند.

🔍چنين رويكرد متعارفي در نظام آموزشی، قابليت نقد در جامعه را از دانش آموز سلب كرده و از او شهروندی روبوت وار يا آدمك هاي ماشيني مي سازد كه به بازتوليد وضع موجودِ نظام سرمايه داري پرداخته و مانع تحرك اجتماعي مي شود. مدارس و معلمان، نمي توانند پس زمينه هاي فرهنگي، باورها و معاني دانش آموزان در مدرسه را ناديده بگيرند. دانش آموزانِ طبقه كارگر يا اقليت ها بايد با دانش و روش شناخت مسايل و تضادهاي زندگي خود آشنا شوند تا در تغيير و بهبود آن نقش آفريني كنند. 

⏳زمان آن است كه مدارس به دانش آموزان خود، قابليت و قدرت چالشگري وضع موجود را بياموزند. مديران مدارس، بايد قدرت پرسشگري، بجاي يادگيري صرف پاسخ را در بين دانش آموزان، تقويت كنند. دانش آموزان بايد فراگيرند چگونه آزادانه خود را بشناسند و در برابر تعريفي كه سيستم از آنان بدست داده، بايستند و مقابل راهروهاي قدرتي كه به هدايت آنان مي پردازد، قد علم كنند. 

💡فلسفه نقادي در آموزش، نخست توسط پائولو فريره طرح و توسط جيراكس، مكلارِن و سيمون توسعه يافت. اين فلسفه، رويكردي است كه به جوانان آگاهي اجتماعي از آزادي را فرا مي دهد. آموزش، سبب ايجاد دانش و دانش بنوبه خود به تغيير نابرابري اجتماعي منجر مي شود، امري كه از رهگذر عدم اعتماد به پديده هايي صورت مي گيرد كه همه چيز را دكترينه و از پيش طراحي شده مي داند.

http://l1l.ir/1hz1

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: