۱۳۹۶/۲/۱۵

كج خواني اورينتاليزم اصلاح طلبان

 ❓روشنفكري ديني ناسازه عجيبي است، مختصات تبارشناختي يك روشنفكر از پيش و پس از رنسانس اروپايي، لازمه هويت شناسي اين مفهوم است. مصادره به مطلوب كردن اين مفهوم با همه سابقه تاريخي اش، براي كسب منزلت، حيثيت و آبروي تاريخي آن، تناقض هاي دروني بسياري دارد كه گمراه كننده نيز هست.
نمي توان بنام مقابله با اورينتاليزم، دستخوش اورينتاليسيزم شد و همه مفاهيم و هويت هاي تاريخي دنياي مسيحيت اروپاي غربي را بطور تام و تمام،  شرقي كرد.

🔱از اين منظر، روشنفكري اروپايي، داراي كاراكتر ويژه اي است نظير سكولار بودن و جدايي دين از حكومت؛ جدايي دستگاه دين از خدا؛ باور به قراردادهاي اجتماعي و  وضعی بجاي قوانين الهي و طبيعي؛ اعتقاد به آزادي انديشه و بيان بدور از هرگونه فيلترگذاري ديني يا فرقه اي؛ باور به تفكيك نهادهاي اجتماعي و عدم تداخل دين در نهادهاي ديگري چون خانواده، علم، سياستِ عملي، اقتصاد و ... ؛ قدسي زدايي از شخصيت ها و افسون زدايي از پديده ها؛ باور به تكثرگرايي و دمكراسي اجتماعي و برابرخواه ازحيث طبقاتي، جنسيتي و قومي . 

♐️در اين فرهنگ كه در طول سده هاي طولاني فراز و نشيب بسياري رابخود ديده و دهها هزار نفر قرباني نزاع هاي ديني مسيحي ساخته است، تفكر زميني بجاي آسماني، برنامه ريزي بجاي شعار و خيالپردازي، شفافيت بجاي لاپوشاني و نقابداري، نقدگري بجاي تبعيت، تحقيق بجاي تقليد، چالشگري با قدرت بجاي فرمانپرستي و هراس از قدسي بودن آن، شورشگري اجتماعي عليه ارزشها و هنجارهاي سنتي بجاي محافظه كاري و سركوب انديشه ورزي، توسعه اين جهاني بجاي آخرت جويي، و لاغرسازي نهاد دين و مدني سازي آن از زمينه هاي تحقق مدرنيزمي گرديد كه با همه كاستي هاي آن در ساختار سرمايه داري، دستاوردهاي بي شماري به همراه داشت. 

⛔️با تبيين پديدارشناختي گذراي امر و مفهوم روشنفكري، استفاده از عبارت بي محتوا و فريبكارانه "روشنفكري ديني" در جامعه ايران امروز، نوعي شيادي تاريخي و دروغ بزرگي است كه رهبران فكري طيف اصلاح طلبان حكومتي و منسوب بدان در صدد تحريف آن هستند. اين طيف بنام رويارويي با نسخه پردازي الگوهاي غربي شدن و استناد به نظريه هاي امثال ادوارد سعيد، در پي الگوهاي شرقي شدن و بومي سازي هايي هستند كه مبتني بر تكثرگرايي هويت ها و مفاهيم است. بي ترديد مي توان به مدرنيزم هاي متفاوتي انديشيد ولي تحويل و تقليل مباحث و آموزه هاي فراديني به مباني ديني، امري است كه به كج خواني برخي از گزينه هاي رقيب تاريخاً موجود منجر مي شود.

🚫مفاهيم جعلي، ابتر و درون تهي، مانند روشنفكري ديني، مردمسالاري ديني، جامعه شناسي و اقتصاد اسلامي، و .. نمي تواند آموزه ها، نمادها و نهادهاي توسعه اي را بستر سازي نمايد.ناسازه هاي مذكور، نشانه هراس از ناتواني در نقد باورهاي بنيادين ضد نوگرايي و فرصت طلبي در انطباق واقعيت با ايدئولوژي هايي است كه حتي از دين براي تحميل خود برجامعه انساني سوء استفاده مي كند. از اين منظر، تلاش اصلاح طلبان حكومتي در ارائه الگوي اصلاح در نظام سياسي و اجتماعي، در تضاد جدي با مباني، هويت و تبار توسعه به مفهوم معاصر است و شكست سده هاي مستمر در تجربه توسعه دينمدار، نشانه هاي تاريخي ضعف جعلياتي از اين شمار است كه ايرانِ امروز نيز قرباني آن است. 

منبع زير سخنان بحق طباطبايي در اين جعل تاريخي است:
http://www.islahweb.org/node/1521

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: