۱۳۹۵/۱۲/۲۱

خانواده؛ پوست بدون استخوان

ساختار خانواده ایرانی دستخوش تحولات جدي شده است:
💣امروزه نشانه های فروپاشی خانواده ایرانی به استناد آمار جرایم و بحران های خانوادگی از معشوق و معشوقه یابی تک تک اعضای بالغ یک خانواده هسته ای تا روابط جنسی درون خانواده بین اعضا و ارکان خانواده خواه بین خواهر و برادر یا پدر با دختر یا عروس، یا مادر با پسر یا داماد و ... که آمارهای آن بدلیل حفظ کیان و حرمت خانواده بیرون منتشر نمی شود (اگرچه آخرین امارها نشان از بیش از 5000 پرونده مرتبط است)
و شواهد مربوط به سنگسار زنان شوهردار و ارتباط آنان با مردانی بیرون از حریم خانواده و همچنین امار مربوط به تقاضای سکس از سوی مردان متاهل و همچنین شیوع سکس خانوادگی توسط اعضای خانواده بویژه مردان سرپرست خانواده ها و... سیمایی روشن تر ازاین پیش روی مسئولان امور اخلاقی و اجتماعی کشور نمی گذارد که آقایان کم و كج اندیش، خانواده مقدس شما در حال فروپاشی است!

♨️بعلاوه براین شواهد، و جدا از دلایل اقتصادی و روابط بسته جنسی بین دختر و پسر، نکته اصلی اینجاست که اساسا مفهوم و نهاد خانواده در ایران امروزی بویژه بین خانواده های شهری و شبه مدرن یا مدرن، درحال گذار یا پارادوکسیکال و بحرانی و درحال دگرگونی است. زنانی که در شرایط ناخواسته تن به ازدواج داده اند دیگر با بیداری جنسی و اجتماعی، مطالبات خود را می جویند! رابطه عشق پدیده ای است که در درون خانواده نضج و شکل نمی گیرد بلکه اصولا رخ نمی دهد و یا اگر رخ داد بیرون از نهاد خانواده و اغلب بصورت پنهانی رخ می نماید. نمونه های کشف و برملا شده را نظام حقوقی واپسگرای امروز با  زبان سنگ پاسخ می دهد و یا توسط مردان ارشد خانواده بنام قتل ناموسی عنوان موجه می یابد؛ ناموسی که فقط تعبیر مردانه و یکسویه دارد. 
@alitayefi1 
🔘خانواده به تعبیر بسیاری از علما، از نهادهایی است که دیگر از نمای آن بصورت سنتی پوسته ای بیش نمانده، خواه به زبان گیدنز بعنوان نهاد با پوست و استخوان مانده برجای، خواه به تعبیر والریخ بک بعنوان زامبی و مرده متحرک و خواه به تعبیری دیگر خانواده شناور. چه کسی پیوند اخوت بسته و سوگند ازلی بسته است که نهاد اجتماعی بازمانده از تاریخ که دلایلی برای شکل گیری داشته همچنان پس از گذشت سده های بسیار و ازدست رفتن زمینه های ظهور، همچنان باید با چنگ و دندان مورد حمایت قرار گیرد؟ امروزه دیگر نهاد خانواده تنها مسئول جامعه پذیری فرد در جامعه نیست و خانواده کهنه ایرانی نیز از این امر مستثنی نیست و این دگردیسی بصورت آسیب شناختی و زیر زمینی درحال وقوع است! 

♥️داشتن معشوق و یا معشوقه دربین هریک از اعضای خانواده از یک نظر هیچ محل تعرض ارزشی نیست چرا که مبدا تعریف ارزش چیست و چه کسی معیار آنرا بنیان می گذارد؟ وجدان جمعی؟ حقوق فردی؟ نهاد قدرت؟ ساختار مالکیت؟ و... کدام؟ واقعیت خود نمایانگر آنچيزي است که  بوقوع مي پيوندد و نمی توان با آن برخورد ارزشي کرد. در جوامع مدرن در رویارویی با مسئله عشق، برخورد پویا شده و نظام های حمایتی برای این امور پيش بيني شده است تا فرد ناراضی از رابطه همسری، با گسستن رابطه موجود بسوی رابطه نوين دیگری حرکت کند. ولی درایران با این نمونه ها به اشكال ديگري برخورد مي شود نظير بی آبرویی، سنگسار یا زندان، قتل ناموسي یا خودسوزی، تبديل فرد به بیماری روانی، یا حفظ رابطه جنسی پنهاني توام با عذاب و لذت؛ یعنی تركيبي از سادیزم و مازوخیزم. 

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: