۱۳۹۵/۱۱/۲۴

هژموني فرهنگي و بازتوليد نظام ستم

گرامشي نهاد آموزش را بعنوان يكي از عناصر بنيادي هژموني فرهنگي محسوب مي كند. او در گامهايي قراتر از نقدهاي ماركسيستي از پرورش "روشنفكران ارگانيك" از همه طبقات حمايت مي كند كه مي توانند جهان نگري طيف متنوعي از مردم در اقشار مختلف را دريابند.
در مقابل، گرامش از "روشنفكران سنتي" انتقاد مي كند زيرا آنان بازتاب دهنده جهان نگري هاي طبقه مسلط بوده و هژموني فرهنگي را تسهيل مي كنند. از نظر او يك جنگ موقعيت ها بين افراد تحت ستمي وجود دارد كه درصدد فروپاشي نيروهاي هژموني طلب در ميدان سياست و فرهنگ هستند.
@alitayefi1
📕او در كتاب روشنفكران، به قدرت ايدئولوژي در بازتوليد ساختار اجتماعي از طريق نهادهايي چون دين و آموزش مي پردازد. بنظر او روشنفكران سنتي بعنوان شاهدان گسيخته از زندگي اجتماعي، عملا در يك طبقه اجتماعي ممتاز قابل تجسم اند كه از منزلت در جامعه بهره مي برند. آنان نمايندگان طبقه حاكمي هستند كه مردم را براي دنباله روي از هنجارها وقواعد ساخته شده توسط طبقه حاكم تشويق مي كنند. آنان در اين آموزه ها تلاش مي كنند نظام اقتصادي، نظام سياسي و جامعه قشربندي شده طبقاتي را مشروعيت بخشند و بدين طريق طبقه مسلط حاكم را مشروع جلوه دهند. 
@alitayefi1 
🖊در اين فرايند دانش آموزان در مدارس ياد مي گيرند چگونه قواعد را دنبال كنند، از چهره هاي مقتدر اطاعت كنند و مبتني بر هنجارها رفتار كنند. او اين فرايند را هژموني فرهنگي مي نامد. 

📝نظام آموزشي و كنشگران آن خواه در مدارس خواه در رسانه هاي حكومتي و حتي دانشگاه ها با چنين كاركردي درصدد بازتوليد نظام ستمي هستند كه نظام هاي سياسي به اجرا مي گذارند. اين كاركرد زماني ابعاد فراگير و ماندگارتري مي گيرد كه نهاد سياست با دين هم آميخته و ايدئوژي قدرت را توجيه و توليد مي كند. روشنفكران سنتي در اين معنا خادمان قدرت و خاينان ملت بحساب مي آيند. 

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: