🗿استبداد، آنهم از نوع ديني در جامعه ايران چنان به كنترل فضاهاي عمومي و خصوصي اهتمام داشته و سرمايه گذاري عظيم كرده و مي كند كه مي توان مدعي شد جامعه ايران پس از حدود چهار دهه داراي دو روي رسمي و غيررسمي، و آشكار و پنهان است.
در چنين جامعه اي همه ابعاد، ساختها و ساحتها، نهادها و نمادها، كاركردها و عملكردها در يك دوگانه متضادي قرار دارند كه علاوه بر تضادهاي دروني هر يك، تضادهاي بين اين دو جامعه دوقطبي نيز بر آن مزيد است. برخي از ابعاد اين جامعه دوچهره، جامعه در سايه، و جامعه زيرزميني چنين است:
@alitayefi1
🙊از منظر سياسي بظاهر همه فضاهاي عمومي تحت كنترل است. جامعه زيرزميني از فضاي بسته تاكسي تا نشست هاي پنهان دانشجويي، از محافل صنفي معلمان و كارگران تا محافل خانوادگي و شب نشيني ها همگي در برابر ساختار جامعه رسمي عمل كرده و ارزشها و لرزش هاي آنرا احصا و نقد مي كنند.
🍺از منظر اجتماعي نيز جامعه زيرزميني براي خود هنر، موسيقي، فرهنگ غذا و نوشيدني/مشروبات، روابط جنسي، مناسبات اجتماعي، پوشش، آزادي رفتار و ارتباط، اخلاق و ارزشها، دين و باور و بسياري نمادها و نهادهاي اجتماعي خاص خود را دارد. وجه مميزه اين جامعه غيررسمي و زيرزميني رويارويي با هرآنچيزي است كه در جامعه رسمي و حكومت مدار بر آن ديكته مي شود، حتي اگر اين تقابل به طنز و شوخيگري سوق يابد .
@alitayefi1
💰از منظر اقتصادي نيز جامعه زيرزميني مشحون از تعاملات مالي، تجاري، مالياتي، ارتشا، اختلاس، معاملات ملك و اسناد، بازار و نيروي كار، تضمين ها و تعهدات ضمني خود است. اقتصاد زيرزميني در تقابل و تعاملي پويا با جامعه رسمي است. اقتصاد زيرزميني داراي بيشترين كريدورهاي لابيگري و لااباليگري است.
🔄از منظر فردي و شخصيتي نيز جامعه دوقطبي، به تربيت دو چهرگي، ايفاي نقش هاي كاذب، دروغ هاي مشروعيت يافته، پنهانكاري، فريبكاري، عدم اعتماد اجتماعي و دودوزه گري سوق مي يابد. بدون ايفاي اين نقش هاي متضاد و رودررو، فرد در جامعه ايران به حاشيه رانده مي شود و نمي تواند در هيچيك از ساختارهاي آشكار و پنهان جذب شود.
@alitayefi1
🃏در اين جامعه زيرزميني، رهبران، دولتمردان و مديران جامعه وسمي نيز حضور دارند و بطور غيررسمي از تضادهاي جامعه انشقاق يافته يود مي برند خواه در فضاهاي اجتماعي و فرهنگ آن در پوشش و موسيقي و رسانه هاي فرهنگي، خواه در فساد اقتصاد زيرزميني. در اين ميان بخشي از صاحبان قدرت در ساختار رسمي به ميانبر زدن نظام بروكراتيك پرداخته و سود كلاني نصيب خود مي سازند. كاركرد ديگر جامعه زيرزميني براي ساختار رسمي عبارت از وجود مكانيزمي براي تخليه فشار سياسي از بالا به پايين است .
⚠️جامعه زيرزميني بشدت محافظه كار، مصلحت انديش، پراگماتيست، فردگرا و منزوي است. اين جامعه در عين حال هويت خود را با ستيزه جويي، مقاومت و مقابله عليه ساختار رسمي و نظام قدرت، كنترل و سركوب متعين و بازيابي مي كند. چنين جامعه اي بنيان هاي ظاهرا استوار جامعه رسمي و كنترل شده را موريانه وار از درون تهي، بي مايه و آسيب پدير مي سازد. نخستين ريشترهاي تند آشوب اجتماعي سبب ساز علني شدت تضادهاي بنيادين و جان سخت جامعه زيرزميني عليه جامعه آشكار و ساختار رسمي و در نهايت فروپاشي احتمالي تماميت ساختار اجتماعي را بدنبال خواهد آورد.
علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر