۱۳۹۵/۸/۲۰

🤔 پارتي بازي و نبود دمكراسي در ايران

واژه پارتي بازي از أواخر عهد قاجار و ًاوايل حكومت پهلوي اول وارد نظام بروكراتيك يا ديوانسالاري و سپس روابط اجتماعي شد. مروري بر سابقه ظهور و شكل گيري اين پديده نوين مي تواند نمايشگر برخي از ابعاد و دامنه هاي آسيب شناختي اين پديده باشد.

🏢 گروه مطالعاتي آمريكايي و ايراني ستيران در سازمان برنامه و بودجه آغاز دهه پنجاه بررسي پيرامون سازمان هاي اداري در كشور كرده بود كه يكي از محورهاي اين بررسي پرداختن به مقوله پارتي بازي بود. طبق اين بررسي كه بنظر درست و واقعي مي رسد، پارتي بازي از زماني شروع شد كه بخش مهمي از دانش آموختگان اعزام شده به خارج از كشور وارد ايران شده و در دربار و نظام ديوانسالاري آن جذب شدند. 

📚 نظام اداري كشور نيز كه پديده و نهادي نوين بود داراي تقريبا روابط عشيرتي و قبيله اي بود كه بصورت ساختار غيررسمي در كنار سازمان رسمي ادارات عمل مي كرد. از منظر اين بررسي،  نبود آزادي فعاليت احزاب و پارتي در ايران تدريجا بجايي رسيد كه در نظام اداري، افرادي كه داراي طرز فكر و رويكردهاي سياسي و سياستي مشتركي بودند، توانستند سازوكار جايگزيني را براي تعين بخشي گروههاي همسود و ذينفع تدارم ببينند. در اين مناسبات روابط غيررسمي و پنهان درون روابط و سازمان هاي اداري و سياسي كشور در قالب حزب بازي، گروه گرايي و به تعبير رايج "پارتي بازي" بدنبال پيشبرد برنامه ها و اهداف مشترك خود بودند. 

🚫 پيوند ارگانيك نظام رعيتي/ولايي ازيكسو و ساختار قبليه اي ايلياتي/عشيرتي از سوي ديگر در بين بخش بزرگي از بروكرات ها و تكنوكراتها كه اغلب از آقازاده هاي وقت بودند سبب ظهور وضعيت خاصي شد. در اين موقعيت، پارتي بازي نه تنها نقش جايگزين و ترميمي نبود احزاب آزاد در كشور را مهيا مي ساخت بلكه در ساختار سايه و غيررسمي نيز به ادامه كاركردهاي ساختار عشيرتي و قبيله اي مي پرداخت. اين پيوند ارگانيك باهمه مفاسد و ريسك پذيري و مخاطره سازي هايش در كارآمدي و ناكارآمدي نظام مديريتي كشور، داراي كاركردهاي دوگانه پيش گفته نيز بود.

⚠️ بي سبب نيست كه پس از گذشت چندين دهه از ظهور و شكل گيري نظام اداري و مناسبات حقوقي سازماني در كشور، هنوز پارتي بازي باهمان هويت و كاركردهاي پيشين تاريخي به حيات خود ادامه مي دهد. بي ترديد ناسازه هاي اين پديده غيررسمي با ساختارهاي توسعه يافته رسمي، زمينه نوعي بدكاركردي و ناخدمتي هايي را فراهم مي آورد كه مانع اصلي موتور توسعه و تخول مبتني بر نيازهاي ساختاري جامعه است. 

🔴 فساد، سنگ اندازي و لابي هاي غيررسمي از يكسو و ساخت و پاخت يا مافياهاي اداري و سازماني در بخش هاي مختلف فرهنگي/علمي تا سياسي و برنامه اي در كشور از سوي ديگر بسترهاي سقوط و ناكارآمدي مضاعفي را فراهم ساخته است. بطوريكه در نبود احزاب آزاد، پارتي بازي نه تنها اين نقيضه را ديگر تامين نمي كند بلكه سبب سابوتاژ و چوب لاي چرخ انداختن نظام بروكراتيك و دستگاههاي تصميم ساز و تصميم گير نيز شده است. پارتي بازي مهمترين پاشنه آشيل و ضعف نظام سياسي و اداري و ابزار قوام و دوام ساختاري است كه در آن فساد و تماميت خواهي و استبداد حيات مجدد مي يابد.
گزارش زير ناظر بر همين مسيله است:
http://l1l.ir/gnf

علي طايفي
سنجشگري مسايل اجتماعي ايران
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: