مرگ ايراني ساده است!؟
روزانه بيش از ۸۵۰ و در سال بيش از ۳٧۰ هزار ایرانی به دلایل مختلف كشته شده و می ميرند که در این بین سالانه ۴ میلیون سال از عمر ایرانیان تلف مي شود. مهمترين دلايل اين #مرگ ومير از نظر ثبت هاي رسمي عبارتند از بيماريهاي سخت درمان پذير مانند #سرطان، نارسايي خدمات بهداشتي، #سكته هاي مغزي و قلبي، #تصادفات، آلودگي هوا، نبود ايمني شغلي، نزاع هاي خياباني، #اعتياد، #خودكشي. دراين ميان دلايل ديگري نيز وجود دارد كه زير عنوان ساير گردآوري شده و مي تواند شامل #اعدامها، ترورهاي سياسي تحت عنوان سركوبگري آشوب و قاچاقچيان گردد كه آمارها در اين زمينه سكوت مي كند.
اين ارقام نشان ميدهد بطور متوسط روزانه هزار نَفَر بطور غير طبيعي و در سنين پيش از پيرسالي كشته مي شوند. تصور هزار نَفَر جسد بطور روزانه در مسير رفت و امد هريك از ما نشان از يك فاجعه انساني دارد.
زندگي فرد ايراني بويژه پس از انقلاب داراي كمترين ارزش حياتي است. مرگ ايراني به ساده ترين پديده در جامعه مبدل شده است. اينهمه آمار رسمي بركنار آمار فقرايي كه زير خط بقا زندگي كرده و هر روز آروزي مرگ مي كنند! نشان از ابعاد گسترده و "#مرگ_خاموش" در جامعه ايران امروز دارد.
مهمترين دلايل مرگ/قتل روزانه هزار نَفَر در كشور علاوه بر دلايل ثبت شده در پزشكي قانوني عبارتند از:
ا. سوء مديريت شهري
ب. سوء مديريت درمان و بهداشت و دسترسي رايگان و سهل بدان
پ. سوء مديريت اجتماعي بويژه در شهرهاي بزرگ
ت. فقر عمومي و گسترده در كشور دركنار ثروت هاي افسانه اي و فساد مالي حكومت
ث. نظام قضائي ناكارآمد و مبتني بر رويكرد زاجره يا انتقام جويانه
مجموعه زمينه ها و دلايل اين قتل عظيم مردم ايران نشان از وجود قاتلي است كه در پس آمارها پنهان است و آن نقش بدنه سياسي و ساختار حكومتي است كه براي مرگ ايراني شيون نمي كند. از اينرو جامعه امروز ايران مرگ نيز بشدت رنگ طبقاتي و سياسي گرفته است. بطور مثلل مرگ ايراني فقط زماني اهميت مي يابد كه از جرگه اصحاب قدرت باشد تا براي آن عزاي عمومي إعلام شود. يا مرگ، شامل فرد صاحب ثروتي باشد تا مراسم ترحيمي بخود ببيند ولي مرگ يك كولبر، يك معتاد، يك قاچاقچي، اشك بر چشم صاحبات قدرت نمي آورد. از اينرو بين مرگ مردمي و مرگ حكومتي نيز بايد تفاوت قائل شد.
ع ط
http://www.enghelab-news.ir/mobile_shownews.php?idnews=34019
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر