ب. شکنجه مردم علیه مردم:
۱. شکنجه کودکان در قالب تنبیه برای تربیت، تنبیه جسمی و روانی برای آموزش در مدارس، سواستفاده جنسی توسط خویشاوندان و حتی اعضای خانواده، تجاوز سفید و نظام یافته زیرنام ازدواج کودک، کار کودکان و.. از زمره شکنجه هایی است که می توان به جرات گفت اکثریت خانواده ها مرتکب آن شده و اکثر کودکان آنرا تجربه کرده اند. از همین روست که شخصا معتقدم بخش بزرگی از مسایل فرهنگی و اجتماعی مردم ایران در نحوه حیات اجتماعی آنان در دوره کودکی نهفته است.
۲. شکنجه زنان. آمارهای نه چندان دقیق حاکیست قریب ۷۰ درصد زنان در کشور خشونت را در اشکال مختلف آن تجربه کرده اند. تکرار انواع خشونت از زن بارگی مردان، ازدواج های اجباری، عشق های در پستو، قتل ها و آزارهای ناموسی، یافتن هوو، مقوله بکارت، رابطه جنسی زنان، حصر زنان در حامعه، محرومیت های شغلی، تحدید حضانت، فقدان حق طلاق، ناامنی اجتماعی، خشونت خانگی و دهها موزد دیگر که در مداری بسته تکرار می شود، گویای شکنجه ساخت یافته زنان در جامعه توسط مردان مسلط و صاحب قدرت در خانواده و نهادهای تصمیمگیر درکشور است.
۳. شکنجه افراد حاشیه نشین. یک چهارم جمعیت کشور حاشیه نشینان شهری هستند که در محرومیت های بشدت مضاعف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بسر می برند و بخش بزرگی از مردان، زنان و کودکان حاشیه نشین بطور روزانه توسط شهرنشینان در مراکز شهری بزرگ کشور مورد تحقیر، نادیده گرفته شدن، سواستفاده های کاری، جسمی و جنسی، و تمایز اجتماعی تبعیض آمیزی قرار میگیرند که بصورت مشاهده پذیر یا نامحسوس در حال وقوع است. بخش بزرگ دیگر حاشیه نشینان، شامل مردم مناطق مرزی کشور است که توسط مرکز نشینان مورد تحقیر فرهنگی و تمسخر و فشار روانی قرار میگیرند.
۴. شکنجه مهاجران. قریب سه میلیون مهاجر غیررسمی در کشور وجود دارد که عمدتا افغان هستند و باوجودیکه قریب چهار دهه در کشور حضور داشته و بسیاری متولد ایران هستند، فاقد اقامت، امنیت، بهداشت ودرمان بوده و صرفنظر از اینها روزانه توسط بخش بزرگی از مردم ایران در اقصی نقاط کشور مورد تحقیر، تمسخر و تخفیف موقعیت انسانی و اجتماعی قراز می گیرند. خشونت ساختاری علیه مهاجران شکل بارزی از شکنجه مهاجران توسط ایرانیان است.
۵. شکنجه معلولان. آمار ناروشن معلولان کشور از قریب ۲-۱۰ میلیون نفر مبتنی بر تعریف معلولیت درکشور حاکی است که معلولان علاوه بر ناتوانی های جسمی و روانی، از محرومیت های اجتماعی نیز رنجمی برند. نادیده شدن، تمسخر، تحقیر، مضحکه عام بودن، ترحم و عدم تحمل آنان در فضاهای اجتماعی و در نهایت سواستفاده و آزار جسمی، جنسی و روانی این جمعیت میلیونی در کشور از خانواده ها تا روابط اجتماعی نشانگر اشکال دیگری از رواج شکنجه مردم علیه مردم است.
۶. شکنجه حیوانات. فرهنگ حیوان ستیزی نظیر آزار، شکنجه، قتل، سواستفاده جنسی، بهره کشی های اقتصادی و تجاری، شکنجه های دینی در قالب ذبح درمناسکی مانند حج، از دیگر نمودهای تمرین شکنجه موجود زنده است که اگرچه در بسیاری موارد بدان بی توجهی شده و در زمره شکنجه یا آزار و جرم محسوب نمی گردد ولی در واقع از کودکی در متن تربیت و آموزش همگانی ترویج داده می شود. ادامه دارد.
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر