🎧در خبرها امده است نمایندگان مجلس کلیه دانشگاهها را مکلف کردند حداقل 20 درصد هیأت علمی مورد نظر خود را از بین جامعه ایثارگران بدون الزام رعایت شرایط سنی و مصاحبه استخدام کنند.
مقايسه فيلترينگ سياسي و عقيدتي در دانشگاه هاي پيش و پس از انقلاب مي تواند قدري روشنگر سابقه اين امر در ايران باشد. پيش از انقلاب تعداد افرادي كه باورهاي تند سياسي ضد حكومت ستمشاهي داشتند طبعا براحتي وارد دانشگاه نمي شدند اگرچه بسياري نيز حضور داشتند و به فعاليت علمي، اموزشي و پژوهشي مي پرداختند. احسان نراقي در كتاب از كاخ تا اوين نوشته است كه ليست اعزامي هاي خارج از كشور را كه نزد شاه مي برد مورد سوال واقع مي شود كه چرا افرادي چون بني صدر و حسن حبيبي و .. در فهرست قرار دارند كه دشمن شاه هستند؟ و نراقي در پاسخ مي گويد بهتر است منتقدان شاه آگاه باشند تا كم دانش؛ و چنين مي شود آن دو و بسياري عازم تحصيل خارج مي شوند.
🎓اما آنچه در دانشگاههاي پس از انقلاب رخ داده و مي دهد اشكل كاملا نو و ويژه اي دارد:
يك. فيلتر عقيدتي و سياسي كه مانع از ورود ناباوران به نظام ديني، عقيدتي، سياسي و ولايي به دانشگاه مي شود، اين پديده با شوراي انقلاب فرهنگي ريشه و سامان يافت و همچنان ادامه دارد،
دو. فيلتر مثبت وفاداران اين نظام با دادن سهميه هاي ويژه به شركت كنندگان در جنگ، جانبازان، ايثارگران و خانواده هاي ايشان، كه هنوز نيز ادامه دارد،
سه. دادن سهميه هاي ويژه به مسيولان و مديران رده عالي و فرزندان بسياري از آنان با ايجاد رانت هاي خاص و ويژه خواري، خواه براي تحصيل در داخل خواه خارج از كشور،
چهار. وجود نظام انضباطي و تصفيه در داخل دانشگاه ها بصورت نهادينه شده كه زمينه پايش، اخطار، تعليق و اخراج دانشجو و مدرس دانشگاه را فراهم مي اورد كه بظاهر از همان فيلترهاي گزينش مذكور گذر كرده اند.
💡بنظر مي رسد علم در پس از انقلاب علمي معطوف به خدمت براي ايدئولوژي حاكم شده است و يكي از افت هاي سقوط هنجارهاي علمي و كيفيت آن در دانشگاهها همين است. اين ساختار تبعيض، برتري جو و برتري دهنده پايان ندارد. فضاي علوم اجتماعي و انساني همواره در طول سالهاي پس از انقلاب از همه سو در محاصره است:
١. مواد و مفاد درسي و رشته تحصيلي و منابع آن
٢. انتخاب دانشجو و گزينش او در نظام فيلترينگ
٣. گزينش استاد و اولويت دادن به خودي ها نظير ايثارگران و..
🔨از اين منظر، نهاد علم از بين ديگر نهادهاي اجتماعي كشور اسيب پذيرترين نهاد ناشي از هژموني ساختار ديني و ايدئولوژيك است. تبعات "بالقوه" اين فرايند فيلترينگ ايدئولوژيك مي تواند سبب محدوديت هاي زير شود:
نخست. محدوديت امتياز علمي افراد براي ورود
دوم. محدوديت ايدئولوژيك فضاي دانشگاهها
سوم. تقويت رويكرد اسلامي سازي علوم اجتماعي
چهارم. گسترش تبعيض هاي مثبت و فضاي رانت خواهي
و...
⛓از يك منظر مي توان مبتني بر نظريه كوسلر و تيلمن چنين تحليل كرد كه ورور افراد وابسته به نظام سياسي و ارزشي/ايدئولوژيك مسلط در جامعه ادامه همان پروژه تاسيس و قوام گروههاي استراتژيك موازي است كه در نهادهاي مختلف از جمله نهاد علم و دانشگاه صورت مي گيرد. در اين فرايند گروههاي استراتژيك موازي، اقشار دولت ساخت، معتمد و وفاداري را تربيت و كادر سازي مي كنند كه بتوانند در بازتوليد ارزشها كمك كرده و لغزشها را مرتفع سازند. اين فرايند اگرچه در كوتاه مدت بسود نظام قدرت است ولي در درازمدت مي تواند سبب كارشناسي غلط از تحولات وضع موجود و فروپاشي ساختار هاي مسلط شود.
خبر: http://l1l.ir/yf7
علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر