❓آمارها بطور فراينده اي نشان از كاهش طول عمر ازدواج هاست. روزبروز فاصله بين دو ايستگاه حياتي ازدواج و طلاق كوتاه تر مي شود. اين تغيير گواه چيست و چه دلايلي پس اين واقعه مهم اجتماعي نهفته است؟ آيا ايرانيان تنهايي را نسبت به زندگي زناشويي به شكل سنتي ترجيح مي دهند؟
چرا ميل به تداوم ازدواج و طول عمر آن كاهش يافته است و مهمتر از آن چرا با وجود كاهش طول عمر زندگي زناشويي، هنوز عده اي تن به ازدواج مي دهند؟
@alitayefi1
🤛🏼يكي از دلايل مهم اين ازدواج هاي كم عمر، فشار خانواده ها براي تحميل آغاز زندگي زناشويي از سوي فرزندانشان است بطوريكه فرد ناگزير از تن دادن به ازدواج با كسي مي شود كه لزوما توافق رفتاري، اخلاقي و فرهنگي ندارند و لذا زندگي مشترك بسرعت به پايان خط مي رسد.
💍شاهد ديگر وقوع ازدواج هاي كم عمر، وجود ازدواج هايي است كه در آن دختران در سنين كودكي مجبور به پذيرش زندگي زناشويي مي شوند و طبعا فقدان علاقه، تفاهم، تجربه و بلوغ اجتماعي در مديريت مسايل زندگي منجر به فروپاشي زودرسل اين رابطه ها مي گردد.
💏دليل ديگري كه مي توان براي ازدواج هاي كم عمر برشمرد مي تواند ايجاد بستر آسان رابطه جنسي باشد كه بدين سان منع خانواده ها و منع فرهنگي برخاسته از تابوي بكارت كمرنگ شده و زنان ميدان عمل وسيع تري براي روابط اجتماعي خود مي يابند.
@alitayefi1
🎈وجود تنها گزينه ايجاد رابطه جنسي و همزي گزيني در قالب ازدواج سبب مي شود جوانان ناگزير از تن دادن به آن مي شوند ولي فقدان بنيان ماندگار در حفظ اين روابط به فروپاشي آن منجر مي گردد.
🔒فقر، بيكاري، اعتياد، خشونت خانگي، عدم رعايت مرزهاي خصوصي خانواده ها و دخالت هاي مخرب نيز بر تشديد كوتاهي عمر خانواده ها اثر مي گذارد. آسيب پذيري فرد، نرخ آسيب پذيري نهاد خانواده را افزايش مي دهد.
📚افزايش آگاهي زنان از حقوق برابر و عدم تمكين آنان، به روايت سنتي و شرعي آن نيز به كاهش ميل ماندگاري، مدارا و تحمل كاستي هاي زندگي منتهي مي شود خاصه زماني كه حداقل تامين اجتماعي براي ادامه زندگي پس از طلاق ميسر باشد.
نتيجه كوتاهي عمر خانواده خود زمينه ساز بحران هاي جديدي نظير گسترش پديده تنهايي، افسردگي و بازسازي سامان هاي اجتماعي جديد براي همزي گزيني و يافتن شريك زندگي مي گردد.
علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1
http://l1l.ir/qow
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر