۱۳۹۵/۶/۱۵

اسيدپاشي و مجادله يك تئوري اجتماعي


بإرها دغدغه ام اين بود كه آيا يك پزشك، مهندس و در اينجا يك بازيگر مي تواند صاحب نظر اجتماعي باشد يا خير؟ فرق يك نظر و نظريه اجتماعي چيست؟ كداميك تخصصي و كداميك مردمگرايانه است؟

از منظر علمي بديهي است كه دانش آموختگان جامعه شناسي و بطور عام علوم اجتماعي هستند كه شايستگي علمي و حرفه اي توليد و تطبيق تئوري يا نظريه اجتماعي را دارند و برخلاف موج پزشكان، مهندسان و روحانيوني كه در طَي دهه هاي پس از انقلاب وارد اين حوزه تخصصي شده اند، اين اقشار توانايى و شايستگي ورود به عرصه تبيين رخدادهاي اجتماعي و برخورد تجويزي در چاره يابي مسايل جامعه را ندارند. شواهد مؤيد اين امر همين بس كه براساس نظريه پردازي اقشار پيش گفته در طَي دهه هاي پس از انقلاب، جامعه امروز ايران هنوز با انبوه مسايل و مشكلات دست و پنجه نرم مي كند.
ازسوي ديگر اين فرايند نشانگر ضعف دانش آموختگان علوم اجتماعي و جامعه شناسي نيز هست كه با عدم مشاركت و محافظه كاري نتونسته اند مقام و حيثيت اين رشته در جامعه را متعين كنند و مرزهاي تداخل پذير اين رشته از علوم را با معيارهاي شايسته سالاري محدود كنند. بي ترديد تهديد و تحديدهاي ساختاري پس از انقلاب ايران بر بازتوليد اين معضل همواره سايه انداخته است.

در مشاجره اخير بين يك دانش آموخته علوم اجتماعي/ارتباطات با يك بازيگر سينما شاهد رخسارهايي از اين محدوديت هستيم كه به برخي از ابعاد آن مي پردازم. 
👁 رويكرد بازيگر فيلم درباره اسيدپاشي زنان مبني بر توقف دورگشت و مدار بسته توليد و بازتوليد فرهنگ خشونت قابل اعتنا و تامل است. اگرچه او حق دارد نظر اجتماعي خود را بيان دارد و مورد گفتمان علمي و اجتماعي قرار دهد ولي اجازه نظريه پردازي ندارد كه امري خطير و پر مسيوليت است و چه بسا از اين منظر مورد تهاجم متخصص برنامه قرار گرفته است.
👁 دكتر الستي بعنوان دانش آموخته علوم ارتباطات و نه لزوما جامعه شناسي  به اين بازيگر هجوم مي آورد كه «شما در جايگاهي نيستيد كه درباره معضلات اجتماعي نظر بدهيد. من شما را بهترين بازيگر در بين زنان و مردان مي‌دانم اما اين باعث نمي‌شود به شما حق بدهم كه با قصاص مخالف باشيد؛ چراكه از پيامدهاي اجتماعي بخشيدن فرد اسيدپاش مطلع نيستيد. من آرزو مي‌كنم طرفداران بخشش اسيدپاش خودشان هم مورد حمله اسيدپاش قرار بگيرند تا بعد ببينيم همچنان رأي به بخشش صادر مي‌كنند يا خير.».  نگاهي به نظر اين متخصص گوياي عصبانيت وي از حضور يك فرد غير كارشناس به حوزه تخصصي است كه يكي از خشونت آميزترين مسايل اجتماعي است.
@alitayefi1 
👁 متخصص اين مشاجره اجازه نظر دادن را از بازيگر مي گيرد و با تاييد قصاص فرد اسيدپاش، نظر مخالفي آرائه مي دهد كه اسيدپاش را نبايد بخشيد و برعكس بايد سخت مجازات كرد آنهم از نوع زاجره؛ يعني پاشيدن اسيد بر روي اسيد پاش!امري كه شانه به شانه قوانين مجازاتي مي گذرد كه در ادبيات حقوقي و قضايي دنياي مترقي محلي از أعراب ندارد. 
👁 آرزوي متخصص برنامه براي تجربه اسيد بر صورت و جسم طرفداران بخشش در مقابل قصاص امري است كه از ورطه تخصص فراتر رفته و بسوي يك تقاص و نفرين سراسر خشونت جويانه اي سوق مي يابد كه محل هرگونه بحث كارشناسي را خود مي بندد. نگاه متخصص برنامه در اينجا بشدت رنگ احساسي و ارزشي گرفته و خود وارد همان ورطه اي مي شود كه بازيگر فيلم را در آن مورد عتاب و خطاب قرار داده بود.
👁 متخصص علوم اجتماعي شايد واقف نيست كه قصاص، فتوايي در متن شريعت ديني است و اين همواره بازتوليد كننده خشونتي است كه عليه آن تجويز مي شود. اين متخصص فراموش كرده است كه وقتي شرع و قانون از هم جدا بشوند، ديگر مجوزي براي اين خشونت صادر نخواهد شد و متخلف هم با مجازات  سنكين اجتماعي و طبعا كار فرهنگي همزمان مي تواند فراگيرد كه چه عواقبي در انتظار اوست. تلاش براي سكولار كردن نظام حقوقي و نهاد حكومت مي تواند زمينه هاي اين تحول اجتماعي و فرهنگي را مهيأ سازد. 
👁 در پايان اينكه اسيد پاشي خشونتي علني و بدوي است كه عمدتا با رويكرد جنسيتي عليه زنان صورت مي گيرد. اسيد پاشي اوج عصبانيت و عدم مداراي ساختار مردسالاري است كه حيات امن خود را مورد تهديد مي بيند. اين اقدام با رويكردي ايدئولوژيك و ديني تقويت شده و تنها راه آن تدوين قوانين سكولاري است كه مبتني بر تنبيه و آگاهي بخشي اجتماعي مجازاتي و عواقبي سخت و طولاني براي آن تنظيم شود. اين مجازات نمي تواند و نبايد به بازتوليد خشونت در جامعه ادامه دهد. 

علي طايفي
@alitayefi1
          👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

هیچ نظری موجود نیست: