در رويكرد #جامعه شناختي #ماركسيستي، مهمترين ماهيت حكومت طبقاتي در يك ساختار #سرمايه داري عبارت از مجموعه مردان تا دندان مسلح، پليس يا نيروي انتظامي، دادگاه و ديگر ترفندهايي كه درراستاي منافع طبقه حاكم عمل مي كند. اين ويژگيها در نظامهاي ديني و #استبدادي ويژگي بمراتب افراطي و خشن تري بخود ميگيرد.
در اين ساختار علاوه بر #زور و سرنيزه در سركوب صداي اعتراض و مطالبات صنفي و طبقاتي أقشار فاقد قدرت، عنصر مذهب همانند أفيون عمل مي كند. بدين معنا كه دين و متوليان توجيه گر نهاد قدرت مردم سركوب شده و ناديده انگاشته شده را به اميد وضعيت مطلوب در جهان ذهني ديگر دعوت به آرامش و قبول وضعيت موجود مي كنند.
بنابراين وضعيت مهمترين عنصر تحول ساز و خروج از #ستم طبقاتي نظام ديني/اقتصادي سرمايه داري، بهره گيري از زور خواهد بود. #ماركس از عنصر زور بعنوان ماماي يك جامعه باردار براي زايش نظامي جديد نام مي برد.
بنظرم علاوه بر تناسب نسبتا دقيق اين رويكرد در تبيين وضعيت كنوني جامعه ايران، زور از منظري ديگر ميتواند:
-در ميان مدت سبب سركوب هاي خونين و وحشيانه تري شود بطور مثال وقايع پس از #انتخابات رياست جمهوري در سال ٨٨
-زور شمشير دو لبه اي است كه كاربرد آن از سوي ارتش مسلح نظام قدرت منجر به واكنش زورمدارانه طبقه سركوب شده مي شود،
-زور زمينه ساز و ابزار دوگانه اي است كه نخست از سوي طبقه حاكم و سپس طبقه محكوم بكار برده ميشود تا منافع طبقاتي هرسوي قدرت تأمين و مطالبه شود،
-زور زمينه ساز و ابزار دوگانه اي است كه نخست از سوي طبقه حاكم و سپس طبقه محكوم بكار برده ميشود تا منافع طبقاتي هرسوي قدرت تأمين و مطالبه شود،
-زور زمينه ساز تشديد خشونت هاي مضاعف و زنجيره اي خواهد شد و جنبش هاي تحول خواه ميتواند بشدت متاثر از آن باشد،
-درنهايت زور بدون سازماندهي زمينه سركوب و خاموشي مضاعف را فراهم خواهد ساخت. زور سازماندهي شده نيز توسط #تشكلهاي مردمي و طبقاتي محقق خواهد شد كه آمال و نيازهاي قشري و طبقاتي مردم تهيدست را تأمين و دنبال كند.
ع ط
https://telegram.me/alitayefi1/38
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر