cultural paradoxes of tradition & modernism:A theoretical & emprical approach; by Lisa Hocklin
فرهنگي تفاوتهاي كه دارند تصديق كردهاند ، زندگي يا و كار ديگري كشور در كه كساني اغلب
سلوك يا و غذا زبان ، پوشش ، مختلف سبكهاي همچون مواردي به است ممكن آنها.دارد وجود
برخي هستيد ، مسلط ديگري زبان به شما اگر.تفاوتهااست اين گوياي كه كنند اشاره رفتاري
چه و چگونه مردم كه اين قبيل از.شود نمايان بيشتر است ممكن پنهانيتر تفاوتهاي از
زمينههاي در غيررسمي يا و رسمي بهطور چگونه آنها يا و ميكنند استفاده شوخي از زماني
از گوناگون كاربردهاي و مختلف معاني نهايت در و ميكنند رفتار ديگران با مختلف فرهنگي
موقعيت يك در اغلب مسائل قبيل اين.ميگيرد صورت چگونه غيره و جنسيت نفوذ ، قدرت ، سكوت ،
روشهاي فقدان دليل به سپس و ميشوند تلقي متفاوت يا عجيب و گرفته قرار توجه مورد خاص
.ميگيرند قرار غفلت مورد فرهنگ ، و زبان در آنها طبقهبندي
چيست؟ فرهنگ فرهنگجدول يادگيرانه شخصيت ويژه افراد
يادگيری فرهنگ ويژه گروهها
زيست شناختی طبيعت انسان عام شمول
به مردم از گروهي ميكند تعيين كه است فرهنگ اين.است معاني از مشتركي نظام فرهنگ (اول
شخص شود و درك واژهچگونه يك ميكند راهنمايي و ميكنند توجه چيزي چه
.كند تجربه را خويشتن چگونه
مشابه چيزهاي ديدن براي را آنان كه ميبرند بهره مشتركي الگوهاي از گروه يك مختلف افراد
معاني نظام در.ميسازد نزديك هم به را آنان امر همين و ميسازد قادر مشابه اشكال در
پيشبيني روشهاي همچنين و رفتارها رويدادها ، فهم براي مشتركي شيوههاي بايد مشترك
با دادن دست مثلا.باشد داشته وجود اجتماعي گروه افراد ساير احتمالي رفتار چگونگي
.كرد خواهد جلوه بيمعنا آن ، زمينههايفرهنگي شناخت بدون يكديگر
اشكال به مختلف ، فرهنگهاي در مردم.ندارد وجود مطلقي فرهنگ هيچ و است نسبي فرهنگ (دوم
هيچ و ميكنند عمل گوناگوني شيوههاي به و ميپردازند جهان تفسير به گوناگوني
.ندارد وجود ديگر گروه از پايينتر يا بالاتر عنوان به گروه يك تعيين براي استانداردي
.مادرزاد ژنهاي نه و ميآيد بهدست اجتماعي محيط متن از و است اكتسابي فرهنگ (سوم
فرهنگ هافستد نظر به مشترك ارزشهاي و معاني متضمن و است جمعي پديده يك فرهنگ (چهارم
سوي از فرد شخصيت و يكسو از انسان طبيعت بين در كه "است ذهن جمعي طرحريزي" يك از عبارت
.دارد قرار ديگر
:نيست چيزي چه فرهنگ كه گفت بايد فرهنگ تعريف بر علاوه همچنين
نيست. غلط يا درست فرهنگ (1
نيست. ارثي فرهنگ ، (2
.دارد وجود متنوعي فردي ارزشهاي و رفتار ملي ، فرهنگ هر درون در (3
همگي سازماني ، يا علمی فرهنگ و حرفهاي فرهنگ ملي ، فرهنگ از فرهنگ مختلف لايههاي
و طولانيتر فرهنگ يادگيري فرآيند هرچه.هستند يادگيري از مختلفي فرآيندهاي داراي
به نسبت جوامع و افراد كه طوري به ميشود كمتر نيز آن تغييرپذيري درصد باشد ، زمانبرتر
.برخوردارند تغيير براي كمتري قابليت از سازمانها
آن تعاريف و فرهنگ
:از عبارتند آن تعاريف مهمترين از برخي كه دارد وجود مختلفي نظرات فرهنگ ، تعريف در
قوانين ، اخلاقيات ، هنر ، عقايد ، دانش ، بر مشتمل كه است پيچيدهاي كل فرهنگ تايلور ، نظر از
نظر بهاست جامعه از عضوي عنوان به انسان توسط شده كسب عادات و قابليتها ساير و سنتها
كه نماديني نظامهاي ساير و نظرات ارزشها ، از يافتهاي انتقال الگوهاي به كروبر ، آلفرد
انديشه و ذهن جمعي طرحريزي هافستدفرهنگ نظر از.گويند فرهنگ ميبخشند ، شكل را رفتار
فرهنگدروهله هال ، اعتقاد بهميكند . متمايز ديگري از را انساني گروه يك اعضاي كه است
فرهنگ موران ، و هريس نظر به.اطلاعات پردازش و حفظ ارسال ، ايجاد ، براي است نظامي اول
و دانش اين انتقال و محيطي شرايط با انطباق براي است شيوهاي و انساني قابليت از عبارت
.بعدي نسلهاي به مهارتها
مختلف ارزشهاي اهميت برحسب ملي فرهنگهاي طبقهبندي
گيرت توسط مختلف ارزشهاي برحسب ملي فرهنگهاي مقايسه به مربوط تحقيق وسيعترين و بهترين
منطقه سه و كشور شاغلان 50 از وسيعي جمعيت حاوي كه تحقيق اين در.است گرفته صورت هافستد
ارزشي تفاوتهاي از بعد شناسايي 4 به هافستد ميباشد ، IBM نام به واحد سازمان يك در
قطعيت ، عدم از پرهيز قدرت ، فاصله :از عبارتند بعد اين 4 .است پرداخته كار با مرتبط
تمايل از عبارت ارزشها هافستد ، نظر از .زنگرايي و مردگرايي جمعگرايي ، و فردگرايي
اين .هستند فعاليتها ساير به نسبت امور از خاص حالات به بخشيدن ترجيح براي گسترده
برون فرهنگي عرصههاي در كه سازمانهايي مجريان و مديران براي متفاوت ارزشهاي و تفاوتها
:از عبارتند بعد اين 4.است سودمند بسيار ميكنند ، فعاليت مرزي
:قدرت فاصله -1
در.ميرود بهشمار زندگي گريزناپذير واقعيت كه است نابرابري از حدي به مربوط شاخص اين
و نظرات و است او از بيشتري قدرت داراي او رهبريا رئيس كه دارد قبول شاغل فرد شرايط اين
با سازماني موقعيت.است درست ميباشند ، او رئيس اينكه دليل به او مديران ورهبران تصميمهاي
است بيشتري قدرت داراي آنان رئيس كه دارند قبول شاغل افراد كه است جايي كمتر قدرت فاصله
و دانسته را كار يك انجام روش بهترين كه اوست با حق ميگويد و درست زماني تنها و
بالادست افراد بيشتر ، قدرت فاصله داراي فرهنگهاي در برعكس.دهد ارائه را صحيح پاسخهاي
از اينگونه در بومي سازمانهاي .می كنند نگاه نابرابري بطور يكديگر به پايين دست و
انتظار در زيردستان و ساخته متمركز بيشتر را قدرت انساني ، نيروي مختلف فرهنگي تركيب
مشخصي علايم مراتبي، سلسله نظام با سازمانهايي چنين در.ميباشند بالا از دستور گرفتن
افراد و روسا پيشنهاد بنا به زيردستان و روسا بين تماسهايي و دارد وجو د منزلتی نظر از
خود ما فوق امتيازات به احترام نوعي به معتقد نيز زير دست افراد .ميگيرد صورت ما فوق
.هستند
:قطعيت عدم از پرهيز -2
با مقابله در افراد تحملپذيري فقدان از عبارت اطمينان به ميل يا قطعيت عدم از پرهيز
كه بپردازد افرادي اندازهگيري به ميتواند شاخص اين.است رسمي قواعد به نياز و ايهام
اين آنان.هستند مبهم موقعيتهاي از دوري براي تلاش در و بوده هراسان آن از جامعه يك در
حقيقت امكانپذيري قبول رفتارهايانحرافي ، و افكار رد رسميتر ، قواعد ايجاد با را كار
ويژگي مادامالعمر اشتغال مثلا.ميدهند انجام درگيري بدون كارشناسي نظرات كسب و مطلق
.يونان و پرتغال ژاپن ، مثل هستند ، زياد قطعيت عدم از پرهيز روحيه داراي كشورهاي مشترك
متحده روی ايالات و دانمارك هنگكنگ ، سنگاپور ، مثل كشورهايي در زياد شغلي تحرك كه حالي در
خيلی گريزان قطعيت عدم از).هستند ضعيفتري قطعيت عدم از پرهيز روحيه ميدهدکه داراي نيستند). جدول حوزه های کاری وفرهنگی متاثر ازپرهيزازعدم قطعيت
پرهيز بيشتر پرهيز کمتر
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قواعد نبايد زير پا گذاشته شوند قواعد به دلايل مصلحتی شکسته ميشوند
نگرانی بيشتر نسبت به آينده آمادگی بيشتر برای زندگی در حال
مقاومت عاطفی بيشتر نسبت به تغيير پايداری عاطفی کمترنسبت به تغيير
تمايل به ماندن باهمان کارفرما ترديد کمتر نسبت به تغييرکارفرما
وفاداری به کارفرما امری مقدس است و فاداری به کارفرما مقدس نيست
مديران بايد بر حسب آقايی شان انتخاب شوند مديران بايد بامعيارديگری بجز شخصيت انتخاب شوند
ريسک .مخاطره پذيری کمتر ريسک .مخاطره پذيری بيشتر
ترس از شکست در آرزوی موفقيت
مديريت حرفه ای . وتخصص گرا مديريت بی نيا ز از تخصص
تضاد سازمانی ناخوشايند است تضاد سازمانی طبيعی است
ابتکار عمل زيردستان بايدتحت کنترل باشد خودمختاری وانتخاب برای زيردستان مجاز است
بدبينی کارکنان نسبت به انگيزه های ورای فعاليت ها خوشبينی کارکنان نسبت به انگيزه های ورای فعاليته
نگرانی بيشتر نسبت به آينده آمادگی بيشتر برای زندگی در حال
مقاومت عاطفی بيشتر نسبت به تغيير پايداری عاطفی کمترنسبت به تغيير
تمايل به ماندن باهمان کارفرما ترديد کمتر نسبت به تغييرکارفرما
وفاداری به کارفرما امری مقدس است و فاداری به کارفرما مقدس نيست
مديران بايد بر حسب آقايی شان انتخاب شوند مديران بايد بامعيارديگری بجز شخصيت انتخاب شوند
ريسک .مخاطره پذيری کمتر ريسک .مخاطره پذيری بيشتر
ترس از شکست در آرزوی موفقيت
مديريت حرفه ای . وتخصص گرا مديريت بی نيا ز از تخصص
تضاد سازمانی ناخوشايند است تضاد سازمانی طبيعی است
ابتکار عمل زيردستان بايدتحت کنترل باشد خودمختاری وانتخاب برای زيردستان مجاز است
بدبينی کارکنان نسبت به انگيزه های ورای فعاليت ها خوشبينی کارکنان نسبت به انگيزه های ورای فعاليته
:جمعگرايي و فردگرايي -3
قواعد و اولويتها به تعلق مقابل در است ، فردي عنوان به خود به تعلق از عبارت فردگرايي
جمع منافع كه ميكنند زندگي جوامعي در جهان مردم اكثريت.است متعلق آن به فرد كه گروهي
به كه است گروهي به بسته فرد هميشگي اعتبار و هويت اينجا در.دارد برتري فردي منافع بر
از مستقل "من" عنوان به و داشته ارجحيت برجمع فرد فردگرا ، جوامع در.دارد تعلق آن
در سالم افرادميشوند متمايز هم از و توصيف فردي خصايص با افراد و است ديگر منهاي
.ميايستند خود پاي روي و بوده ديگران از مستقل جوامع اين
قواعد و اولويتها به تعلق مقابل در است ، فردي عنوان به خود به تعلق از عبارت فردگرايي
جمع منافع كه ميكنند زندگي جوامعي در جهان مردم اكثريت.است متعلق آن به فرد كه گروهي
به كه است گروهي به بسته فرد هميشگي اعتبار و هويت اينجا در.دارد برتري فردي منافع بر
از مستقل "من" عنوان به و داشته ارجحيت برجمع فرد فردگرا ، جوامع در.دارد تعلق آن
در سالم افرادميشوند متمايز هم از و توصيف فردي خصايص با افراد و است ديگر منهاي
.ميايستند خود پاي روي و بوده ديگران از مستقل جوامع اين
جدول حوزه های کاری وفرهنگی متاثرازفردگرايیفردگرايی پايين فردگرايی بالا
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مشارکت افراد ياسازمانها ازمنظراخلاقی است مشارکت ازمنظرحسابداری است
توقع کارکنان ازسازمانها برای ديدن آنانمثل خانواده توقع کارکنان ازسازمانها برای ديدن آنان ازگهواره تا گور
نفوذ بيشترسازمان بر بهزيستی اعضا نفوذ متوسط سازمان بر بهزيستی اعضا
انتظارکارکنان ازسازمان برای دفاع ازمنافعشان کارکنان ازمنافع خودشان دفاع ميکنند
موفقيت از داخل ومبنتی برارشديت وآقايی موفقيت ازداخل وخارج از فرد مبتنی بر ارزش بازار
تمايل کمتر به دنباله روی از مدروزدرمديريت تمايل بيشتر به استفاده ازدانش نوين
متغير بودن سياستها براساس روابط سياستها برهمه عقايد حاکم اند
اعتقاد برتصميم گيری گروهی اعتقاد برتصميم گيری فردی
تاکيدبرتعلق وآرمان سازمانی تاکيدبر ابتکار عمل وموفقيت فردی وآرمان مديريت
کنترل سازمانها برزندگی خصوصی استقلال زندگی وافکار خصوصی
مشارکت افراد ياسازمانها ازمنظراخلاقی است مشارکت ازمنظرحسابداری است
توقع کارکنان ازسازمانها برای ديدن آنانمثل خانواده توقع کارکنان ازسازمانها برای ديدن آنان ازگهواره تا گور
نفوذ بيشترسازمان بر بهزيستی اعضا نفوذ متوسط سازمان بر بهزيستی اعضا
انتظارکارکنان ازسازمان برای دفاع ازمنافعشان کارکنان ازمنافع خودشان دفاع ميکنند
موفقيت از داخل ومبنتی برارشديت وآقايی موفقيت ازداخل وخارج از فرد مبتنی بر ارزش بازار
تمايل کمتر به دنباله روی از مدروزدرمديريت تمايل بيشتر به استفاده ازدانش نوين
متغير بودن سياستها براساس روابط سياستها برهمه عقايد حاکم اند
اعتقاد برتصميم گيری گروهی اعتقاد برتصميم گيری فردی
تاکيدبرتعلق وآرمان سازمانی تاکيدبر ابتکار عمل وموفقيت فردی وآرمان مديريت
کنترل سازمانها برزندگی خصوصی استقلال زندگی وافکار خصوصی
باوري زن و باوري مرد -4
اهداف مقابل در درست ،(شغلي ارتقاي و دستمزدها مثل) كاري اهداف بر عمدتا ارزشها اين
به مربوط اولي اهداف.دارد تاكيد (ديگران و رئيس با همراهي يا دوستانه ، جو همچون) شخصي
را جنسي نقشهاي مردگرا ، جوامع هافستد نظر به.ميشود مربوط زنان به بعدي اهداف و مردان
مردگرا جوامع كه بطوري ميكنند ، تعريف باور زن جوامع از(متحجرانهتر) انعطافناپذيرتر
باشد ، مردان مختص برخي و زنان به مختص و محدود صرفا شغلي فرصتهاي اينكه از اغلب
به نيز مردان و جراحي عمل و كاميون راندن به زنان باور ، زن جوامع در ولي خوشنودترند
كشورهاي كه است داده نشان تحقيقات هافستد بهنظر.ميدهند در تن خانهداري و پرستاري
مردباور غالبا آمريكا وژاپنوممالک اسلامی، ايران ، باور ، زن عمدتا اسكانديناوي
بچهداري به و مانده خانه در بيشتر زنان كه ميرود انتظار مردباور ، كشورهاي در.هستند
از بيرون در كار انتظار زنان از سوئد كشور در.كودك رشد مياني سالهاي در بخصوص بپردازند
در زنان.ميورزند عشق خود نوزاد بچههاي از مراقبت به دو هر مادر و پدر و ميرود خانه
اخير ، دهههاي طي در كشور عالي مديريتهاي در هم و ولوو سازي كارخانه در هم كشور اين
.هستند بكار مشغول
آموزگاران از عدهاي كه بطوري.است بوده تاييد مورد نيز ديگري عده توسط هافستد مطالعات
ابعاد همه مطالعه اين نتيجه و گرفتند قرار مطالعه مورد چيني فرهنگ با پيوند در هنگكنگي
را كنفوسيوسي پويايي آن جاي به و مردود را قطعيت عدم از پرهيز بعد فقط و تاييد را مذكور
.بود كرده جايگزين
اهداف مقابل در درست ،(شغلي ارتقاي و دستمزدها مثل) كاري اهداف بر عمدتا ارزشها اين
به مربوط اولي اهداف.دارد تاكيد (ديگران و رئيس با همراهي يا دوستانه ، جو همچون) شخصي
را جنسي نقشهاي مردگرا ، جوامع هافستد نظر به.ميشود مربوط زنان به بعدي اهداف و مردان
مردگرا جوامع كه بطوري ميكنند ، تعريف باور زن جوامع از(متحجرانهتر) انعطافناپذيرتر
باشد ، مردان مختص برخي و زنان به مختص و محدود صرفا شغلي فرصتهاي اينكه از اغلب
به نيز مردان و جراحي عمل و كاميون راندن به زنان باور ، زن جوامع در ولي خوشنودترند
كشورهاي كه است داده نشان تحقيقات هافستد بهنظر.ميدهند در تن خانهداري و پرستاري
مردباور غالبا آمريكا وژاپنوممالک اسلامی، ايران ، باور ، زن عمدتا اسكانديناوي
بچهداري به و مانده خانه در بيشتر زنان كه ميرود انتظار مردباور ، كشورهاي در.هستند
از بيرون در كار انتظار زنان از سوئد كشور در.كودك رشد مياني سالهاي در بخصوص بپردازند
در زنان.ميورزند عشق خود نوزاد بچههاي از مراقبت به دو هر مادر و پدر و ميرود خانه
اخير ، دهههاي طي در كشور عالي مديريتهاي در هم و ولوو سازي كارخانه در هم كشور اين
.هستند بكار مشغول
آموزگاران از عدهاي كه بطوري.است بوده تاييد مورد نيز ديگري عده توسط هافستد مطالعات
ابعاد همه مطالعه اين نتيجه و گرفتند قرار مطالعه مورد چيني فرهنگ با پيوند در هنگكنگي
را كنفوسيوسي پويايي آن جاي به و مردود را قطعيت عدم از پرهيز بعد فقط و تاييد را مذكور
.بود كرده جايگزين
جدول حوزه های کاری متاثراز مردباوری
مردباوری پايين مردباوری بالا
مردباوری پايين مردباوری بالا
---------------------------------------------------------------- -------------------------------------------------------------
تمايزجنسی کمتردرمشاغل مشاغل مردانه وزنانه اند
اعتقادبيشتر به برابری جنسيتها اعتقادبيشتر به نابرابری جنسی
مردان وزنان جوان خواهان ترقی اند مردان جوان خواهان ترقی اند
سازمان هانبايددرزندگی خصوصی دخالت کنند منافع سازمانی دليل مشروعی برای دخالت در زندگی خصوصی است
اغلب زنان در مشاغل بهترباپرداهت بيشتر مشغولند زنان کمتری در مشاغل بهتروپردرآمرمشغولند
فشارهای روحی کمتر درمحيط شغلی فشارهای روحی بيشتر درمحيط شغلی
تضادهای کمتر در جامعه صنعتی تضادهای بيشتر در جامعه صنعتی
دستيابی به اصلاح شغلی برای يکپارچگی گروهی دستيابی به اصلاح شغلی برای توفيق فدردی
تمايزجنسی کمتردرمشاغل مشاغل مردانه وزنانه اند
اعتقادبيشتر به برابری جنسيتها اعتقادبيشتر به نابرابری جنسی
مردان وزنان جوان خواهان ترقی اند مردان جوان خواهان ترقی اند
سازمان هانبايددرزندگی خصوصی دخالت کنند منافع سازمانی دليل مشروعی برای دخالت در زندگی خصوصی است
اغلب زنان در مشاغل بهترباپرداهت بيشتر مشغولند زنان کمتری در مشاغل بهتروپردرآمرمشغولند
فشارهای روحی کمتر درمحيط شغلی فشارهای روحی بيشتر درمحيط شغلی
تضادهای کمتر در جامعه صنعتی تضادهای بيشتر در جامعه صنعتی
دستيابی به اصلاح شغلی برای يکپارچگی گروهی دستيابی به اصلاح شغلی برای توفيق فدردی
.گرفت صورت فوتر ترومپنارز نام به آلماني مشاور و اقتصاددان يك توسط ديگر مطالعه
كشور از 28 مدير هزار بين 15 در را پرسشنامههايي ساله ، دوره 10 يك طول در ترومپنارز
در وياست كشور مديران 23 از نفر توسط 500 پرسشنامه تكميل از حاصل نتايج كه كرد توزيع
موضوع با ارتباط دليل به آن بعد پنج كه داد تميز هم از را فرهنگي بعد هفت مطالعه اين
:ميشود مطرح حاضر
فردي تعهدات برابر در اجتماعي تعهدات:خاصگرايي مقابل در (جهانگرايي) عامگرايي (1
فردي اهداف برابر در گروهي اهداف:جمعگرايي مقابل در فردگرايي (2
روابط در عاطفي جهتگيري:عاطفي و احساسي برابر در بيطرفانه مناسبات (3
مناسبات در درگيري درجه:نامعين و هم در مناسبات مقابل در خاص و شده تعريف مناسبات (4
.منزلت و قدرت مشروعيت:انتسابي مقابل در اكتسابي عوامل (5
تلقی غيرحرفهاي كار ، محيط در عصبانيت و خاطر انبساط يا خوشحالي خنثي ، فرهنگهاي در
بيروح افراد عاطفي نظر از خنثي همكاران احتمالا عاطفي ، فرهنگهاي در ليكن ميشود ،
ميكنند پنهان بيتفاوتي نقاب يك پشت در واقعيرا احساسات ميشوندكه شناخته ومردهاي
:خاصگرايي برابر در عامگرايي -1
ميتوانند ميپندارند خوب و حقيقي را هرآنچه كه دارد اشاره مردمي باورهاي به عامگرايي
به مربوط خاصگرايي آن ، برعكسببرند بكار و كرده تعريف يافته ، نيز ديگري جاي هر در
تا ميروند شمار به حقيقت تعيين در بومي ملاحظات كه است بينظيري و خاص محيطي شرايط
در او كه گفت عامگرا تاجر يا بازرگان يك درباره ميتوان مثال عنوان به.مجرد قواعد
آنها كنيد؟ اعتماد آنها به ميتوانيد چطور كه" ميانديشد چنين خاصگرا فرد يك باره
نيز خاصگرا تاجر يك همچنين ".كرد خواهند كمك خود نزديكان و دوستان به فقط همواره
زيرا.كنيد اعتماد آنان به نميتوانيد شما" كه دارد تلقي طرز چنين عامگرا افراد درباره
".نميكنند كمك نيز خود دوستان به حتي آنها
:جمعگرايي برابر در فردگرايي -2
پاسخ خود مسائل به چطور گروهها كه ميشود مربوط سوال اين به اساسا فرهنگي بعد اين
يك از عضوي عنوان به يا و ميبيند مستقل فرد يك عنوان به را خود فرد يك آيا :ميگويند
ميتواند ميكنند هويت كسب آن بوسيله افراد كه خاصي گروه جمعگرا ، جوامع در .گروه
مثلا.باشد حرفهاش حتي و دولتي ارگان دين ، شركت ، ملت ، خانواده ، صنفي ، اتحاديه
و شوند شناخته تشكيلاتي كادر يا و خانواده يا فرانسوي مليت با دارند تمايل فرانسوی ها
و كمونيست حزب با شرق بلوك كشورهاي سابق اعضاي مييابند، هويت خود شركت با ژاپنيها
.مييابند هويت رم كاتوليك كليساي با ايرلنديها
عاطفي روابط برابر در بيطرفانه مناسبات -3
فرهنگها كه متفاوتي و مختلف زمينههاي در هستندكه عواطفي داراي انساني موجودات همه
عواطف بيان مهرآميز ، و عاطفي فرهنگهاي در.ميشود ابراز مختلفي شكل به برميگزينند
صورتي به بايد عواطف كه معتقدند مردم بيطرفتر ، فرهنگهاي در وليكن است بيطرفانه عمدتا
.سازد خارج ابهام از را مسائل كه باشد
تلقي غيرحرفهاي كار ، محيط در عصبانيت و خاطر انبساط يا خوشحالي خنثي ، فرهنگهاي در
بيروح افراد عاطفي نظر از خنثي همكاران احتمالا عاطفي ، فرهنگهاي در وليكن ميشوند ،
يك پشت در واقعيرا احساسات كه ميشوند محسوب افرادي يا و ميشوند شناخته ومردهاي
:ميشود مطرح اصلي سوال دو جا اين درميكنند پنهان بيتفاوتي نقاب
درآيند؟ نمايش به عواطف بايد کاری روابط در آيا (1
ميگردد؟ عينيت و عقل شدنغلبه زايل موجب عواطف آيا (2
تصميمهاي از را آن حتي و بگذارند نمايش به را عواطف كه دارند تمايل آمريكاييها مثلا
عاطفه را دارند تمايل جنوبي اروپاي مردم و ايتالياييها .كنند متمايز عيني و عقلاني
تمايلي هيچ سوئديها و آلمانيها.نكنند تفكيك مسائلساير از را آن وليكن كرده ابراز
نيستند. بد خوب يا اينها از هيچكدام البته.ندارد خود تفكيكعواطف و ابراز به
.همه عليرغم را ميتواندقضاوت نظارتها ، در عواطف كه بياوريد دليل چنين ميتوانيد شما
مانع عواطف كه كرد استدلال چنين ميتوان كه اين يا كند افراطي و تشديد عقلايي تلاشهاي
ظاهرا نمی تواند نيز "علمي عينيت" حتي مسائل اين همه عليرغم البته.ميشوند دقيق تفكر
الگوی هافستد در.باشد جدا مييابد ، تجلي آن در عينيت آن كه فرهنگي خاص زمينههاي از
.ميشود ديده قطعيت عدم از پرهيز بعد از عنوانبخشي به عاطفه بيان براي خواستن
درهم ونامعين: روابط مقابل در معين روابط -4
سطح تا عموميتر سطح از كه است مختلفي سطوح داراي شخصيتخودش به نسبت فردي هر
عمومي حوزه داشتن به تمايل مردم معينتر ، خاص فرهنگهاي در .می يابد تنوع خصوصيتر
جداگانه را خصوصيشان زندگي ميدهند ترجيح آنان .دارند محدودتر خصوصي حوزه و وسيعتر
خصوصي فضاي نامعينتر ، و درهم فرهنگهاي در .بپردازند آن حفاظت به نزديك از و كرده حفظ
.ميشود پاسداري دقت به و است عمومي فضاي از بزرگتر معمولا
"كار" يا "بازرگاني" عنوان تحت فرعي ذهني شاخههاي در ميتواند خاص، کار فرهنگهاي در
چيزي هر آميخته ، و نامعين فرهنگهاي در وليشود انجام جداست ، زندگي ابعاد ساير از كه
مدرسه به كجا در شما كه بداند بخواهد است ممكن شما تجاري شريك.است مرتبط ديگر چيز به
موسيقي و هنر ، ادبيات سياست ، زندگي ، درباره و هستند كساني چه شما دوستان ميرفتيد ،
موجب ميتوانند و نيست وقت اتلاف معناي به ديدگاههايي چنين البته.ميكنيد فكر چگونه
.گردد دوستانه روابط تشكيل و افراد شخصيت شدن آشكار
:انتسابي برابر در اكتسابی منزلت -5
سروكار سوال اين با كه ميشود مربوط سازمانهايي به ترومپنارز نظر به فرهنگي بعد اين
قابل شناسايی ويژگي دو با جامعه هر.ميشود تعيين چهطور جامعه قدرتدر و منزلت كه دارند
دوم ويژگيهای حاصل و تولد بدو همان از فرد به منتسب و مفروض ويژگيهاي نخست :است
كه است چيزي آن بر مبتني نيز افراد منزلت .شانس و شخصي تلاش رقابت ، فرآيندهاي از
روشهايي براساس فرهنگها كل در.ميشود شناخته آن با فرد كه چيزي آن و ميدهد فردانجام
.ميباشد متفاوت ميدهند ، پاسخ سوالات اين به كه
ميشوند ارزيابي موضوع اين براساس بازرگانان اكتسابي ، خصلتهاي بر مبتني فرهنگهاي در
مدير يك بهعنوان خود همكار با تاجر يك.برميآيند شده تعيين وظيفه عهده از چگونه كه
اين در.است رسانده ثبت به كه است فروش ميزان در او نقش توجيه و مييابد ارتباط فروش
توليد با تاجر افراد رابطه.ميشوند تعريف بيشتر فروش بهعنوان عموما موفقيتها فرهنگ
نقش تاجر اينجا در.است ابزاري رابطهاي غيره ، و برنامهريزي توسعه ، تحقيقو صنعتي ،
توسعه يا و ريزي برنامه توليد ، ديگران كه را آنچه ميتواند و دارد را خود كردي كار
.نفروشد يا و بفروشد را دادهاند
را ديگران طبيعيتحسين بهطور كه ميشود منتسب افرادي به منزلت انتسابي فرهنگهاي در
يا فناوري در ماهر يا و كيفي بسيار افراد مردان ، مسن ، افراد شامل كه برميانگيزاند
.برخوردارند ملي اهميت از كه ميشود خاصي پروژه
تا فرد هر عملكردنيست مقايسه قابل ديگران با و داشته ويژهاي و خاص جايگاه فرد هر
عموما انتسابي فرهنگهاي در.ميشود تعيين او به شده ابراز عواطف و وفاداري براساس حدي
. دارند قرار قدرت درموقعيتهاي مردان
برکرفته از ليزا هاکلينبيروح افراد عاطفي نظر از خنثي همكاران احتمالا عاطفي ، فرهنگهاي در ليكن ميشود ،
ميكنند پنهان بيتفاوتي نقاب يك پشت در واقعيرا احساسات ميشوندكه شناخته ومردهاي
:خاصگرايي برابر در عامگرايي -1
ميتوانند ميپندارند خوب و حقيقي را هرآنچه كه دارد اشاره مردمي باورهاي به عامگرايي
به مربوط خاصگرايي آن ، برعكسببرند بكار و كرده تعريف يافته ، نيز ديگري جاي هر در
تا ميروند شمار به حقيقت تعيين در بومي ملاحظات كه است بينظيري و خاص محيطي شرايط
در او كه گفت عامگرا تاجر يا بازرگان يك درباره ميتوان مثال عنوان به.مجرد قواعد
آنها كنيد؟ اعتماد آنها به ميتوانيد چطور كه" ميانديشد چنين خاصگرا فرد يك باره
نيز خاصگرا تاجر يك همچنين ".كرد خواهند كمك خود نزديكان و دوستان به فقط همواره
زيرا.كنيد اعتماد آنان به نميتوانيد شما" كه دارد تلقي طرز چنين عامگرا افراد درباره
".نميكنند كمك نيز خود دوستان به حتي آنها
:جمعگرايي برابر در فردگرايي -2
پاسخ خود مسائل به چطور گروهها كه ميشود مربوط سوال اين به اساسا فرهنگي بعد اين
يك از عضوي عنوان به يا و ميبيند مستقل فرد يك عنوان به را خود فرد يك آيا :ميگويند
ميتواند ميكنند هويت كسب آن بوسيله افراد كه خاصي گروه جمعگرا ، جوامع در .گروه
مثلا.باشد حرفهاش حتي و دولتي ارگان دين ، شركت ، ملت ، خانواده ، صنفي ، اتحاديه
و شوند شناخته تشكيلاتي كادر يا و خانواده يا فرانسوي مليت با دارند تمايل فرانسوی ها
و كمونيست حزب با شرق بلوك كشورهاي سابق اعضاي مييابند، هويت خود شركت با ژاپنيها
.مييابند هويت رم كاتوليك كليساي با ايرلنديها
عاطفي روابط برابر در بيطرفانه مناسبات -3
فرهنگها كه متفاوتي و مختلف زمينههاي در هستندكه عواطفي داراي انساني موجودات همه
عواطف بيان مهرآميز ، و عاطفي فرهنگهاي در.ميشود ابراز مختلفي شكل به برميگزينند
صورتي به بايد عواطف كه معتقدند مردم بيطرفتر ، فرهنگهاي در وليكن است بيطرفانه عمدتا
.سازد خارج ابهام از را مسائل كه باشد
تلقي غيرحرفهاي كار ، محيط در عصبانيت و خاطر انبساط يا خوشحالي خنثي ، فرهنگهاي در
بيروح افراد عاطفي نظر از خنثي همكاران احتمالا عاطفي ، فرهنگهاي در وليكن ميشوند ،
يك پشت در واقعيرا احساسات كه ميشوند محسوب افرادي يا و ميشوند شناخته ومردهاي
:ميشود مطرح اصلي سوال دو جا اين درميكنند پنهان بيتفاوتي نقاب
درآيند؟ نمايش به عواطف بايد کاری روابط در آيا (1
ميگردد؟ عينيت و عقل شدنغلبه زايل موجب عواطف آيا (2
تصميمهاي از را آن حتي و بگذارند نمايش به را عواطف كه دارند تمايل آمريكاييها مثلا
عاطفه را دارند تمايل جنوبي اروپاي مردم و ايتالياييها .كنند متمايز عيني و عقلاني
تمايلي هيچ سوئديها و آلمانيها.نكنند تفكيك مسائلساير از را آن وليكن كرده ابراز
نيستند. بد خوب يا اينها از هيچكدام البته.ندارد خود تفكيكعواطف و ابراز به
.همه عليرغم را ميتواندقضاوت نظارتها ، در عواطف كه بياوريد دليل چنين ميتوانيد شما
مانع عواطف كه كرد استدلال چنين ميتوان كه اين يا كند افراطي و تشديد عقلايي تلاشهاي
ظاهرا نمی تواند نيز "علمي عينيت" حتي مسائل اين همه عليرغم البته.ميشوند دقيق تفكر
الگوی هافستد در.باشد جدا مييابد ، تجلي آن در عينيت آن كه فرهنگي خاص زمينههاي از
.ميشود ديده قطعيت عدم از پرهيز بعد از عنوانبخشي به عاطفه بيان براي خواستن
درهم ونامعين: روابط مقابل در معين روابط -4
سطح تا عموميتر سطح از كه است مختلفي سطوح داراي شخصيتخودش به نسبت فردي هر
عمومي حوزه داشتن به تمايل مردم معينتر ، خاص فرهنگهاي در .می يابد تنوع خصوصيتر
جداگانه را خصوصيشان زندگي ميدهند ترجيح آنان .دارند محدودتر خصوصي حوزه و وسيعتر
خصوصي فضاي نامعينتر ، و درهم فرهنگهاي در .بپردازند آن حفاظت به نزديك از و كرده حفظ
.ميشود پاسداري دقت به و است عمومي فضاي از بزرگتر معمولا
"كار" يا "بازرگاني" عنوان تحت فرعي ذهني شاخههاي در ميتواند خاص، کار فرهنگهاي در
چيزي هر آميخته ، و نامعين فرهنگهاي در وليشود انجام جداست ، زندگي ابعاد ساير از كه
مدرسه به كجا در شما كه بداند بخواهد است ممكن شما تجاري شريك.است مرتبط ديگر چيز به
موسيقي و هنر ، ادبيات سياست ، زندگي ، درباره و هستند كساني چه شما دوستان ميرفتيد ،
موجب ميتوانند و نيست وقت اتلاف معناي به ديدگاههايي چنين البته.ميكنيد فكر چگونه
.گردد دوستانه روابط تشكيل و افراد شخصيت شدن آشكار
:انتسابي برابر در اكتسابی منزلت -5
سروكار سوال اين با كه ميشود مربوط سازمانهايي به ترومپنارز نظر به فرهنگي بعد اين
قابل شناسايی ويژگي دو با جامعه هر.ميشود تعيين چهطور جامعه قدرتدر و منزلت كه دارند
دوم ويژگيهای حاصل و تولد بدو همان از فرد به منتسب و مفروض ويژگيهاي نخست :است
كه است چيزي آن بر مبتني نيز افراد منزلت .شانس و شخصي تلاش رقابت ، فرآيندهاي از
روشهايي براساس فرهنگها كل در.ميشود شناخته آن با فرد كه چيزي آن و ميدهد فردانجام
.ميباشد متفاوت ميدهند ، پاسخ سوالات اين به كه
ميشوند ارزيابي موضوع اين براساس بازرگانان اكتسابي ، خصلتهاي بر مبتني فرهنگهاي در
مدير يك بهعنوان خود همكار با تاجر يك.برميآيند شده تعيين وظيفه عهده از چگونه كه
اين در.است رسانده ثبت به كه است فروش ميزان در او نقش توجيه و مييابد ارتباط فروش
توليد با تاجر افراد رابطه.ميشوند تعريف بيشتر فروش بهعنوان عموما موفقيتها فرهنگ
نقش تاجر اينجا در.است ابزاري رابطهاي غيره ، و برنامهريزي توسعه ، تحقيقو صنعتي ،
توسعه يا و ريزي برنامه توليد ، ديگران كه را آنچه ميتواند و دارد را خود كردي كار
.نفروشد يا و بفروشد را دادهاند
را ديگران طبيعيتحسين بهطور كه ميشود منتسب افرادي به منزلت انتسابي فرهنگهاي در
يا فناوري در ماهر يا و كيفي بسيار افراد مردان ، مسن ، افراد شامل كه برميانگيزاند
.برخوردارند ملي اهميت از كه ميشود خاصي پروژه
تا فرد هر عملكردنيست مقايسه قابل ديگران با و داشته ويژهاي و خاص جايگاه فرد هر
عموما انتسابي فرهنگهاي در.ميشود تعيين او به شده ابراز عواطف و وفاداري براساس حدي
. دارند قرار قدرت درموقعيتهاي مردان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر