۱۳۹۹/۲/۲۳

صدسال تنهایی: پروژه ناتمام توسعه ایران!

قریب صد سال است که پروژه توسعه ایران بشدت تنهاست. این تنهایی بمعنای گسیختگی و ناموزونی توسعه ایران در سطح فراگیر‌ ملی و سپس در پیوند با ملل جهان توسعه‌یافته است. صد سال از انقلاب مشروطه تا چهاردهه پس از انقلاب اسلامی می‌گذرد که بازتولید همان ایديولوژی شیخ فضل‌اله‌نوری، مشروطه مشروعه بود.









در طی این صد سال قطعات متعددی از پروژه توسعه فراگیر و پایدار ایران همچنان ازهم‌گسیخته و تنها، بر میز اجرا مانده است. این قطعات تنهای پازل توسعه ایران چنان دغدغه‌ تاریخی شده است که از یکسو کابوس حاکمیت‌های فاسد بوده و از سوی دیگر رویای جریان‌های روشنفکری و تحول‌خواه محسوب شده و می شود. برخی از این تنهایی توسعه و مردم ایران چنین‌اند:

رویای دمکراسی‌خواهی که از نخستین شعارهای نهضت مشروطه‌خواهی بشمار می‌آمد و اگرچه با انقلاب ۵۷، کمر نظام سلطنت و استبداد شاهی شکسته شد ولی با جایگزینی استبداد شیوخ، همچنان سودای ذهنی بسیاری از ایرانیان در روند تحول‌خواهی تاریخی است. 

رویای آزادی‌خواهی نیز از دیگر قطعات پازل توسعه ایران بود و هست که بجای نقش میخی بر تابوت استبداد، به تابوت آرزوهایی پیوسته که با میخ استبداد زیر غبار سرکوب و سرکوفت دفن شده است. 

رویای برابرخواهی که از دیگر تکه‌های تنها و تکیده پازل توسعه ایرانی است در اندیشه چپ ایرانی از سوسیال دمکراسی ایرانی تا سوسیالیزم و کمونیزم همواره از کانون‌های سرکوب همه جانبه استبداد، جریان‌های راست‌گرای لیبرال، ملی‌گرایان ومذهبیون بوده و هست. 

رویای ایران برای همه با دمکراسی مشارکتی و دسانترالیزم یا مرکززدایی در توسعه متوازن، فراگیر، منطقه‌ای و فدراتیو نیز از زمره قطعات تنهای آمال ایرانیان در طی صدسال گذشته است که همچنان برای نیل به کمترین مطالبات، از سوی قدرت متمرکز قربانی گرفته و می‌گیرد. 

رویای مشارکت و توسعه نقش زنان برابر با مردان نیز از زمره دیگر قطعات جدی و مطالبات صدساله‌ای است که باهمه فراز و نشیب‌هایش هنوز درگیر آزادی پوشش و سفر، حق طلاق و حضانت و برابری های اجتماعی و اقتصادی است. در این تنهایی صدساله، زنان بیش از مردان تنها بوده و آنرا تجربه کرده و می‌کنند. 

رویای استقلال نیز همواره با تعدی دولت‌های خارجی بطور مستقیم تا نیابتی با عوامل نفوذی خود در ایران و ساختار و فرایند توسعه کشور، به قطعه مستقل دیگری مبدل شده که استقلال کشور را نیز به مخاطره انداخته و می‌اندازد. این فقر استقلال ناشی از وابستگی سران حکومت‌های صدسال گذشته به عوامل خارجی و تاثیرپذیری از سیاست‌های آنان بدلیل فساد در قدرت بوده و هست. 

فهرست این رویاهای تعبیرنشده ایرانی و ایرانیان در کشوری که فرایندهای مدرنیزم را همزمان با بسیاری از ممالک اروپایی آغاز کرد، چنان بلند و اندوهناک است که نشان می‌دهد چگونه مردم ایران توسط عوامل موثر بر توسعه ملی در تاریخ صدساله، با رنج‌ها و گنج‌هایشان تنها مانده‌اند. 

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران

https://t.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: