فقر مقالات و فرهنگ علمي
اگرچه برخي آمارها نشان از رشد مقالات علمي در ايران دارد ولي رتبه ايران در علم جهاني حدود ٧صدم درصد است، اين نسبت در امريكا برابر با بيش از ٤٠ درصد مشاركت در توليد علم جهاني است! اينك پرسش اصلي اين است كه براستي وضعيت علم در ايران چرا چنين پايين است؟
📓فرهنگ علمي در ايران از مناظر مختلفي بشدت نازل است اين امر را در تحقيق ملي كه خود انجام داده ام و به استناد ساير تحقيقات نيز مي توان شاهد گرفت كه تقليد، تقيه، ضعف روحيه و كارجمعي، نبود آزادي، دولتي بودن نظام تحقيقات و سياست گذاري علمي، تورم برخوردهاي ارزشي و ايديولوژيك با علم و نهادهاي آن، و بسياري موارد ديگر مانع از شكل گيري و توانبخشي نهاد و نهال علم در ايران مي شود.
📕 سياست گذاري هاي غلط علمي بر مبناي علم ستيزي نهادين و تلاش براي اسلامي سازي و سلطه انديشه ديني بر آن سبب ساز ضعف برنامه ريزي و توسعه نهاد آموزش و علم در جامعه مي شود. اگرچه بظاهر تعداد دانشگاهها و دانشجو/دانش آموختگان كشور رو به افزايش نهاده است ولي محتواي اين سياست گذاري از يكسو و حاشيه نشيني ايران در علم و تحقيقات در دنيا از سوي ديگر منشأ اثر جدي نمي گردد.
@alitayefi1
📗 ضعف تحقيقات از بعد برنامه ريزي، تدوين اولويتهاي پژوهشي، بودجه بندي لازم و انتصاب مديران شايسته در نهادهاي توليد علم از يكسو و كمبود انگيزه در جامعه براي توليد علم و دانش، تحقيق و تدوين مقالات از سوي ديگر بسيار نازل است. پس از طَي بيش از ٢٥ سال از هدفگذاري اختصاص بودجه تحقيقات بميزان يك درصد توليد ناخالص ملي در برنامه توسعه كشور، سالجاري اين رقم به يك درصد رسيد كه با هدف برنامه توسعه تحقيقات در حال حاضر بميزان ٣درصد، بسيار دور است.
📘 فقدان قانون مربوط به حقوق پديدآورنده از يكسو و در حاشيه ماندن نظام تحقيق كشور از نظامات اطلاع رساني علمي و پژوهشي در دنيا از سوي ديگر، سبب ساز افزايش سرقت هاي علمي و فقر منابع ذكر شده در تدوين طرح هاي تحقيقاتي و مقالات علمي شده است بطوريكه بخشي از يافته هاي علمي و پژوهشي ايران در مقياس هاي جهاني فاقد اعتبار مي شوند.
📙 فساد سياسي و اقتصادي در كشور و غارت منابع مالي از سوي مسئولان كشوري و لشگري در كنار اختصاص بودجه هاي كلان به امور فرهنگي و نظامي داخل و برون مرز در حمايت از جبهه هاي نزاع سياسي و نظامي در منطقه و تسليح نظام حتي باكاربرد داخلي زمينه لاغر سازي اندام علم و پژوهش و فربه شده روزافزون نهادهايي مي شود كه در ميان و بلند مدت سبب تنزل انگيزه و ميل به توليدگري دانش و علم در جامعه شده است.
📖 فقر دانشگاهيان و ميل آنان بسوي درآمد و كسب معاش از طريق آموزش هاي فشرده و بازاري شدن فضاي تحقيق، نگارش پايان نامه ها و مقالات و سودمحوري در نهادهاي آموزش عالي و ساختار پژوهش و كنشگران آن از دانشگاهيان تا كارشناسان ارشد سارمانها و موسسات بطور كلي نيز نهاد علم را از درون كم مايه و تهي مي سازد و محصول آن عقب ماندگي علمي جامعه است.
بنظر مي رسد جامعه اي كه منابع اندك مالي و سرمايه اي آن پس از چپاول نهادهاي دولتي بدست مردم فقير آن مي رسد، پرداختن به تحقيق و علم در اخرين موارد مصرفي و سيد هزينه جامعه قرار مي گيرد و اين آغاز قرايندي است كه نخست به فرار مغزها و سپس خشكانيدن نهادهاي رشد فرهنگ و علم و توسعه آن منجر مي شود، به تعبير تا پخمگان سياستگذار و مدير در كشور چنين به غارت و پايمال كردن فرصتهاي توسعه مي پردازند، نخبگان كشور در توسعه يافته ترين كشورهاي دنيا اسكان خواهند يافت.
علي طايفي
@alitayefi1
http://www.saat24.com/news/192318/%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر