طرح پرسش: آيا در خصوص ازدواج يا ايجاد يك رابطه عاطفي سن نقش تعيين كننده اي دارد؟ مرز و حد فاصل سن يك زوج چيست؟ آيا نزديكي سني متغير پيش فرضي براي تفاهم و تداوم زندگي مشترك است؟
در خصوص اين مسيله كه ارتباط وثيقي با مقوله ايجاد رابطه دارد ميتوان نكاتي را اشاره كرد:
نخست. اگرچه فاصله سنی بنظر از ابتدای زندگی يك زوج برپایه رشد طبیعی و بیولوژیک بدن انسان و قابلیت باروری و بلوغ جنسی او پایه گذاری شده است (اغلب مردان بزرگتر از زنان) ولي این تناسب بیولوژیک امروزه به دلیل ظهور مفاهیم نوین حقوقی و پیامد های انسانی و اجتماعی و حتی بهداشت تنی و روانی، دیگر محلی از اعراب ندارد. از همین روست که سن ازدواج در متون حقوقی پیمان نامه حقوق کودک نیز منطبق با سن بیولوژیک نیست و کودکان زیر سن 18 سال درصورت ازدواج زير عنوان ازدواج اجباری شناخته شده و مردود است.
دوم. سن یک مقوله اجتماعی و جمعیتی است. با کاهش سن ازدواج طول مدت باروري بالقوه و نرخ زادوولد مي تواند افزایش یابد. همچنین مردان حتی باسنین بالاتر توان باروری را از دست نمی دهند و لذا در سنت دیرین مردان با دختران کم سن ازدواج می كردند تا بتوانند نرخ جانشینی نسلی را حفظ کنند. عوامل ديگر نظير امكان بيشتر أطاعت پذيري و اعمال سلطه مرد بر زن بدليل جوانتر بودن او نسبت به مرد نيز ديگر چندان كاركرد ندارد.
سوم. بازتولید جمعيتي جامعه، ربط واثقی به سن باروری ندارد بویژه در جامعه امروز ايران که بعد خانوار کاهش یافته و نرخ متوسط فرزند خواهی حدود زیر ٢.٢ است. لذا سن پايين ازدواج ديگر نمي تواند ضامن افزايش نرخ رشد جمعيت گردد.
چهارم. سن يك متغير مستقل در ايجاد يك رابطه نيست. افراد بسياري هستند كه با نزديكي سني طرفين، چند صباحي پس از اغاز زندگي مشترك، آنرا به پايان مي رسانند. شواهد نشان مي دهد قريب نيمي از جدايي ها در ٥ سال اول رخ مي دهد و نزديكي سنين طرفين در تداوم و تفاهم آن هيچ كمكي نمي كند. در همين راستا بايد افزود روابط عاشقانه و بادوام بسياري نيز وجود دارد كه فاصله سني طرفين نسبتا بالاتر از متعارف هاي موجود است و گاه بين ده تا بيست سال رابطه ولي متغيرهاي ديگر موثر بر درك و تفاهم در يك رابطه سيب اغاز و تداوم نسبي آن مي گردد.
لذا بنظر می رسد
الف. آنچه که در جامعه روی می دهد و برخی هنوز اختلاف سنی را مبنای تصمیم گیری در همسر گزینی قرار می دهند بر پایه همان سنت دیرین انتخاب و توان بیولوژیک است که امروزه چندان کارساز نیست،
ب. آنچه که در حد نگرش توسعه ای یا بخوانیم ایجابی یا تجویزی قابل طرح است اینکه توجه به متغيرهاي ديگر بجز سن نظير زمينه هاي مشترك درك و تفاهم،قابليت گفتگو و ديالوگ، پذيرش حريم هاي خصوصي فرد در كنار حوزه هاي مشترك و بهره گيري از حقوق برابر در زندگي مشترك مي تواند سبب ساز ارتباط بهتر و بیشتر نسلی شده و درک و تعامل اجتماعی را نه تنها در بین رابطه زناشویی و دو همسر در کانون خانواده، بلکه در سایر حوزه ها و میادین اجتماعی کنش و کنش متقابل ایرانی در جامعه ایران نیز تعالی می بخشد.
علي طايفي
@alitayefi1
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر