دلايل مهاجرت سيل آسای مسلمانان
مهاجرت يا فرار مسلمانان !
تاريخچه مهاجرت مسلمانان از خاورميانه به ايالات متحده امريکا به يکصد سال می رسد. در دهه ۱۸۰۰م. مسيحيان لبنانی و ساير اقليت های دينی از سلطه امپراتوری عثمانی به امريکا پناه بردند. در سال ۱۹۷۰ کمتر از ۲۰۰هزارنفر مهاجر خاورميانهای در امريکا زندگی می کردند که با ۶۵۰ درصد افزايش اين رقم به ۱۵۰ ميليون در سال ۲۰۰۰ رسيد. اين افزايش از ۱۹۹۰ تاکنون ۸۰ درصد رشد داشته است (۱، ص۳).
در سال ۱۹۷۰ حدود ۱۵ درصد ازمهاجران خاورميانه به امريکا مسلمان بودند (۲۹۰ هزارنفر) و ساير افراد ،عمدتا مسيحیهای لبنانی يا اقليتهای ديگر بودند. در سال ۲۰۰۰ حدود ۷۳ درصد (۱,۱۰۰ميليون نفر) ازمهاجران خاورميانه به امريکا مسلمان بودند! حتی پس از ۱۱سپتامبر نيز از ميزان علاقمندی برای ورود به امريکا کاسته نشد. بطوريکه ۱,۵ ميليون نفرفرم تقاضای کارت سبز از خاورميانه واصل شده است. در حاليکه کل سهم کارت سبز امريکا برای کل دنيا ۵۰ هزار نسخه می باشد!
مهاجران خاورميانه يکی از تحصيلکردهترين گروههای مهاجران در امريکا هستند. در سال ۲۰۰۰ حدود ۴۹ درصد مهاجران خاورميانه حداقل دارای مدرک ليسانس بودهاند که در مقايسه با نرخ ۲۸ درصدی ليسانسيهها دربين بوميان امريکا ،نسبت قابل توجهی است.اين ارقام در جای خود بيانگر ميزان کمی و کيفی خسارتهای انسانی، مالی، فرهنگی و توسعهای است که ارمغان خروج متخصصان است. از سوی ديگر۵۵ درصد مهاجران خاورميانهای در امريکا شهرنشين بودهاند که در مقايسه با نسبت ۳۸ درصدی امريکايیهای بومی،گويای تضاد بيشتر طبقات نوين و متوسط شهری با اسلام گرايی افراطی می باشد.
از بين کشورهای با بيشترين آمار مهاجرت از خاورميانه به امريکا، ۵ کشور عربی زبان نيستند (ايران، پاکستان، اسراييل، بنگلا د ش و ترکيه). با وجوديکه ۴۰ درصد مهاجران خاورميانه را اعراب تشکيل می دهند ولی هيچ کشور عربی زبانی، به اندازه ايران، پاکستان و اسراييل به ايالات متحده مهاجر نمی فرستند! (۱، ص۷). با وجود ميليونها مسلمان در امريکای شمالی و اروپای غربی، ديگر دسته بندی دوگانه اسلام و غرب کمتر به چشم می خورد. امروزه تعداد مسلمانان مقيم امريکا حدود ۳ ميليون نفر است" دو سوم تا سه چهارم
مهاجران در امريکا و يک درصد کل جمعيت امريکا". بزرگترين حجم مهاجران از سه منطقه اصلی وارد امريکا ميشوند: آسيای جنوبی، ايران و کشورهای عربی زبان. آسيای جنوبی شامل بنگلا دش،هند و پاکستان؛ ايران با ۳۰۰ هزار نفر( که البته رقم غير رسمی نزديک به چهار برابر بزرگتر است) و ممالک عربی با ۶۰۰ هزار نفر. مسلمانان شيعه حدود ده درصد کل مسلمانان مهاجر را تشکيل می دهند .
عمده دلايل مهاجرت سيل آسای مسلمانان در دو دهه اخير به خارج از خاورميانه و بويژه امريکا عبارتند از:
۱. تبعيد و فرار ناشی از سلطه حکومت های ديکتاتوری، ظلم ، فقر، خشونت و جنگ که سالهای متمادی است عليرغم شعارهای معنوی گريبانگير ممالک اسلامی بوده و هست.
۲. شکافهای قومی و قبيلهای در ممالک اسلامی مثل نبرد نيروهای صدام حسين عليه کردها در ۱۹۸۹،۱۹۹۱ و ۱۹۹۶ .
۳. اسلامگرايی افراطی با تسلط فرقه احمدیها در پاکستان، انقلاب اسلامی ايران، ظهور طالبانیها در افغانستان، و تشعشعات اسلامی امثال بن لادن!
۴. اسلام ستيزی برخی دول عليه مسلمانان الجزاير، مصر، لبنان و هند.
۵. شکافهای مذهبی همچون نزاع مسلمانان و هندوها در کشمير و هند، و تندروهای فلسطينی و لبنانی با صهيونيستها در اسراييل.
۶. جنگهای شهری مثل سودان، پاکستان در ۱۹۷۱، لبنان در ۱۹۷۵ و۹۰، سومالی در ۱۹۹۰ .
۷. جنگهای برون مرزی مانند حملات اسراييل به مسلمانان، شوروی سابق به افغانستان، عراق به ايران، عراق به کويت و تهاجم امريکا به افغانستان و عراق.
۸. فقدان آزادی انديشه، بيان و انتشار آن و سرکوب آزادیهای اجتماعی، قومی، مذهبی و سياسی بويژه اجبار حجاب برای زنان و نسل وابسته به طبقه متوسط شهری.
۹. وجود فرصت مناسب تحصيلی در دانشگاههای امريکابويژه برای زنان بطوريکه در دهه ۹۰دانشگاههای امريکا بيش از نيم ميليون نفر دانشجوی مهاجر پذيرفتهاند.
۱۰. جاه طلبی اسلامی و فعاليت مسلمانان برای تغيير شرايط سياسی کشور خود در فضای آزاد و ارتباطات بهتر امريکا. در سالهای اخير قريب يک سوم مسلمانان مهاجر در امريکا به دلايل فرهنگی و اخلاقی، مذهبیتر شدهاند! (۲ُ، ص۱۳).
۱۱. مسلمانان مهاجر در سالهای اخير از تحصيلات بالاتری برخوردار شدهاند. در ۱۹۹۹ حدود ۵۲ درصد مسلمانان مهاجر درامريکا دارای يک مدرک تحصيلی بودهاند. در سال ۱۹۸۰ بيش از ۵۴ درصد ايرانيان مهاجر در سنين ۲۵ـ۶۴ ساله از طريق دانشگاه رفته و ۶۳ درصد دارای مدرک ليسانی بودهاند (۳، ص۱۳۹).
بنظر ميرسد با توجه با ا ين شواهد می توان نقل قول آن نويسنده عرب زبان را به شهادت گرفت که میگفت «در ممالک اسلامی انسان مرده است و فقط خدا زنده است!».
مهاجران خاورميانه يکی از تحصيلکردهترين گروههای مهاجران در امريکا هستند. در سال ۲۰۰۰ حدود ۴۹ درصد مهاجران خاورميانه حداقل دارای مدرک ليسانس بودهاند که در مقايسه با نرخ ۲۸ درصدی ليسانسيهها دربين بوميان امريکا ،نسبت قابل توجهی است.اين ارقام در جای خود بيانگر ميزان کمی و کيفی خسارتهای انسانی، مالی، فرهنگی و توسعهای است که ارمغان خروج متخصصان است. از سوی ديگر۵۵ درصد مهاجران خاورميانهای در امريکا شهرنشين بودهاند که در مقايسه با نسبت ۳۸ درصدی امريکايیهای بومی،گويای تضاد بيشتر طبقات نوين و متوسط شهری با اسلام گرايی افراطی می باشد.
از بين کشورهای با بيشترين آمار مهاجرت از خاورميانه به امريکا، ۵ کشور عربی زبان نيستند (ايران، پاکستان، اسراييل، بنگلا د ش و ترکيه). با وجوديکه ۴۰ درصد مهاجران خاورميانه را اعراب تشکيل می دهند ولی هيچ کشور عربی زبانی، به اندازه ايران، پاکستان و اسراييل به ايالات متحده مهاجر نمی فرستند! (۱، ص۷). با وجود ميليونها مسلمان در امريکای شمالی و اروپای غربی، ديگر دسته بندی دوگانه اسلام و غرب کمتر به چشم می خورد. امروزه تعداد مسلمانان مقيم امريکا حدود ۳ ميليون نفر است" دو سوم تا سه چهارم
مهاجران در امريکا و يک درصد کل جمعيت امريکا". بزرگترين حجم مهاجران از سه منطقه اصلی وارد امريکا ميشوند: آسيای جنوبی، ايران و کشورهای عربی زبان. آسيای جنوبی شامل بنگلا دش،هند و پاکستان؛ ايران با ۳۰۰ هزار نفر( که البته رقم غير رسمی نزديک به چهار برابر بزرگتر است) و ممالک عربی با ۶۰۰ هزار نفر. مسلمانان شيعه حدود ده درصد کل مسلمانان مهاجر را تشکيل می دهند .
عمده دلايل مهاجرت سيل آسای مسلمانان در دو دهه اخير به خارج از خاورميانه و بويژه امريکا عبارتند از:
۱. تبعيد و فرار ناشی از سلطه حکومت های ديکتاتوری، ظلم ، فقر، خشونت و جنگ که سالهای متمادی است عليرغم شعارهای معنوی گريبانگير ممالک اسلامی بوده و هست.
۲. شکافهای قومی و قبيلهای در ممالک اسلامی مثل نبرد نيروهای صدام حسين عليه کردها در ۱۹۸۹،۱۹۹۱ و ۱۹۹۶ .
۳. اسلامگرايی افراطی با تسلط فرقه احمدیها در پاکستان، انقلاب اسلامی ايران، ظهور طالبانیها در افغانستان، و تشعشعات اسلامی امثال بن لادن!
۴. اسلام ستيزی برخی دول عليه مسلمانان الجزاير، مصر، لبنان و هند.
۵. شکافهای مذهبی همچون نزاع مسلمانان و هندوها در کشمير و هند، و تندروهای فلسطينی و لبنانی با صهيونيستها در اسراييل.
۶. جنگهای شهری مثل سودان، پاکستان در ۱۹۷۱، لبنان در ۱۹۷۵ و۹۰، سومالی در ۱۹۹۰ .
۷. جنگهای برون مرزی مانند حملات اسراييل به مسلمانان، شوروی سابق به افغانستان، عراق به ايران، عراق به کويت و تهاجم امريکا به افغانستان و عراق.
۸. فقدان آزادی انديشه، بيان و انتشار آن و سرکوب آزادیهای اجتماعی، قومی، مذهبی و سياسی بويژه اجبار حجاب برای زنان و نسل وابسته به طبقه متوسط شهری.
۹. وجود فرصت مناسب تحصيلی در دانشگاههای امريکابويژه برای زنان بطوريکه در دهه ۹۰دانشگاههای امريکا بيش از نيم ميليون نفر دانشجوی مهاجر پذيرفتهاند.
۱۰. جاه طلبی اسلامی و فعاليت مسلمانان برای تغيير شرايط سياسی کشور خود در فضای آزاد و ارتباطات بهتر امريکا. در سالهای اخير قريب يک سوم مسلمانان مهاجر در امريکا به دلايل فرهنگی و اخلاقی، مذهبیتر شدهاند! (۲ُ، ص۱۳).
۱۱. مسلمانان مهاجر در سالهای اخير از تحصيلات بالاتری برخوردار شدهاند. در ۱۹۹۹ حدود ۵۲ درصد مسلمانان مهاجر درامريکا دارای يک مدرک تحصيلی بودهاند. در سال ۱۹۸۰ بيش از ۵۴ درصد ايرانيان مهاجر در سنين ۲۵ـ۶۴ ساله از طريق دانشگاه رفته و ۶۳ درصد دارای مدرک ليسانی بودهاند (۳، ص۱۳۹).
بنظر ميرسد با توجه با ا ين شواهد می توان نقل قول آن نويسنده عرب زبان را به شهادت گرفت که میگفت «در ممالک اسلامی انسان مرده است و فقط خدا زنده است!».
----------------------------------------------------------
1. .even,A.Migration Statistics,2001
2. Pipes, D. & Duran, K. ;Muslim imigrants in the USA,2002.
3. Modarresi,A., Iranian Americans:Residents,Immigrants &Citizens, 2000
1. .even,A.Migration Statistics,2001
2. Pipes, D. & Duran, K. ;Muslim imigrants in the USA,2002.
3. Modarresi,A., Iranian Americans:Residents,Immigrants &Citizens, 2000
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر