۱۳۹۹/۲/۱۶

نقد‌ فمینیستی بر‌‌ سیمایِ ریشویِ جامعه‌شناسی‌ ایران

جامعه شناسی از نظر تاریخی همانند بسیاری از علوم دیگر دستخوش نوعی سلطه‌مردانه است بطوریکه چهره‌های شاخص این رشته را مردان تشکیل داده و کمتر سخنی از زنان موثر در این رشته به‌میان می‌آید. این روند مسلط از اطلاق پدر جامعه شناسی بخصوص در ایران گرفته تا مردان مسلط در فضاهای نظریه‌ای و دانشگاهی که رسانه‌های مسلط را نیز در اختیار دارند، تداوم می‌یابد.
به‌حاشیه‌راندن زنان در فضاهای اجتماعی در سراسر کشور طبعا بارقه‌های خود را در به‌ حاشیه‌راندن زنان در بسترهای آموزشی و پژوهشی در این رشته را نیز به‌دنبال داشته است. برخی از نقدهای عمده بر روندهای مردانه در جامعه‌شناسی ایران را می‌توانم چنین فهرست کنم: 

🤦🏻‍♀️جامعه‌شناسی عمدتا درگیر مسایل اجتماعی مردانه توسط نظریه‌های مردانه و مردان پژوهشگر است. در چنین بستری طبیعی است که کمتر سخنی از تجارب زیسته زنانه، نظریه‌های جنسیتی و پژوهش‌های مستقل زنان با دغدغه‌های زنانه به‌میان آمده و زن در پژوهش‌های جامعه‌شناختی مفقود و مورد غفلت باشد. 

🤦🏻‍♀️طبعا در چنین ساختاری، یافته‌های تحقیقات اجتماعی نیز عمدتا مبتنی بررویکردهای مردانه بوده و زنان خواه از بعد چارچوب نظریه تحقیقات خواه از منظر یافته‌های پژوهشی، در سایه قرار می‌گیرند. اولویت‌های ساختاری در‌ چنین ‌تفکیک جنسیتی سبب بازتولید غفلت از مسایل زنان و مردانه‌شدن بیشتر چهره جامعه‌شناسی می‌گردد.

🤦🏻‍♀️ حتی در بررسی برخی مسایل مربوط به زنان نیز همچنان رویکردهای مردانه و مدیریت مردانه حاکم است. همچنین تخصیص بودجه و تعیین اولویت‌های پژوهشی برای انجام مطالعات‌اجتماعی پیرامون مسایل زنان بشدت کم و دارای سوگیری مردانه است. دلیل دیگر مقوم این ساختار بودجه‌ای و اولویت‌های پژوهشی، سلطه مردان بر رده‌های مدیریت‌ پژوهشی و تحقیقاتی بویژه نوع اجتماعی آن است. 

🤦🏻‍♀️تحقیقات‌اجتماعی پیرامون مسایل جنسیتی و جنسی بخصوص از منظر زنان و توسط زنان بشدت در حاشیه است. این شاکله نیز ریشه در ساختار مردانه و ریشویی دارد که در آن تن زن فقط زمانی مفهوم می‌یابد که هوس و نفس مردانه آنرا طلب کند. زن و مسایل زنانه، نیازهای جنسی زنان، مسایل جنسیتی زنان و زنان پژوهشگر همگی در چرخه غفلت‌های مردانه در این ساختار، نادیده یا کم‌دیده گرفته می‌شوند.

🤦🏻‍♀️سیطره حجاب اجباری زنان، فقدان سهمیه‌بندی جنسیتی در مشارکت زنان در عرصه های مدیریتی بویژه مدیریت آموزشی و پژوهشی جامعه‌شناسی و تنظیم برنامه و تخصیص بودجه‌های مرتبط، خودبخود حجاب اجباری بر تن جامعه‌شناسی در ایران کرده است که علیرغم اکثریت نسبی دانشجویان دختر در این رشته، جامعه شناسی هنوز چادر مشکی بر سر دارد! 

🤦🏻‍♀️به تعبیر "ان اوکلی" جامعه‌شناسی جنسیت‌زده از سه مشکل عمده برمی‌خیزد: جامعه شناسی دارای خاستگاه تاریخی سویافته مردانه است؛ جامعه‌شناسی به و با تخصص مردانه رواج یافته است؛ ایدیولوژی جنسیت سبب ظهور و قوام دیدمان‌های تبیین چگونگی فاصله های‌اجتماعی میان زن و مرد شده است. 

این سه عامل علاوه بر ساختارهای مذکور چنان عمل می‌کند که نه تنها در فضاهای آموزشی و پژوهشی جامعه‌شناختی، بلکه در مدیریت این دو فضا و همچنین اولویت بندی تحقیقات، تخصیص بودجه‌های دولتی، رویکرد و نظریه‌های مسلط در تدریس این رشته، روش‌شناسی انجام پژوهش و چشم‌اندازهای مسلط در تحقیقات اجتماعی، و حتی در نهادهای مردمی جامعه‌شناختی نظیر انجمن جامعه‌شناسی، چهره این رشته بشدت مردانه باقی بماند. بیهوده نیست که مدعی شوم سبیل جامعه‌شناسی ایران همچنان می‌تابد و شانه بر ریشِ سیمای مردانه این رشته در کشور می‌زند. 

https://b2n.ir/549288

سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://t.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: