۱۳۹۵/۹/۲۱

اسلامي سازي جامعه شناسي را متوقف كنيد

❓اگرچه ريشه نااستوار و كج انديشانه اسلامي سازي جامعه شناسي با انديشه هاي دكتر شريعتي بنيان گذارده شد ولي متاثران و متعلمان او نظير سروش، حبيبي، شريعتمداري و ديگر اعضاي شوراي انقلاب فرهنگي و ستادهاي وابسته بدان در بدو انقلاب با بستن دانشگاه ها، اين ايده را تقويت و پي گرفتند.
قلع و قمع دانشگاهيان و دانشجويان و بازنويسي رشته هاي تحصيلي و متون درسي، آغاز يورش رسمي نهاد دين بر نهاد علم بود. اين تداخل نهادي دومين سنگري بود كه متوليان نهاد دين پس از تصرف قدرت/حكومت، آنرا تسخير كردند. 

⚠️مقدمه گذراي فوق براي ارائه سابقه فكري ويروسي است كه نزديك پنج دهه است در دامن علم در ايران افتاده است. صدمات شوراي عالي انقلاب فرهنگي سبب ساز قتل عام قلم و انديشه در دهه شصت نيز شد. بيش از سي سال از اسلامي سازي دانشگاه مي گذرد و عليرغم عدم موفقيت اين ستيز عليه علم، آثار زيانبار عظيمي از خود بجا گذارده است كه برخي هاله هاي اثر آنرا در فضاهاي علمي و آكادميك كشور مي توان همچنان رديابي كرد. شوراي عالي انقلاب فرهنگي بعنوان نهادي ايدئولوژيك هنوز در همان روياي سالهاي نخست انقلاب در پي مثله سازي علوم انساني و اجتماعي و تزريق ويروس اسلامي سازي در كالبد تضعيف شده اين دسته از علوم است. 
@alitayefi1 
‼️بررسي اخير كارگروههاي شوراهاي ويژه بازنگري علوم انساني كه منجر به ارائه پيشنهاد طرح بازنگري دوره كارشناسي رشته جامعه شناسي (فايل پيوست) شده است گوياي اصرار و پافشاري نسل دوم اسلامي سازان دانشگاه و سيطره دين و ايدئولوژي بر نهاد علم است. اشخاص حقيقي موثر در اين نهاد حقوقي كه از آمران و عاملان اصلي و علم ستيز در اين حوزه علمي بويژه جامعه شناسي هستند از افرادي چون حداد عادل تا كچوئيان، زاهداني و جمشيديها و ديگر كساني تشكيل مي شود كه دانش و اهتمام علمي جامعه شناختي آنان به اندازه فهم دين و تاريخ شناسي ايشان ناژرف و كج انديشانه است.

♨️طرحواره بازنگري رشته جامعه شناسي (در پيوند زير) گواه بر اين است كه بن مايه هاي تضعيف شده جامعه شناسي در دانشگاهها نيز با اين طرح رو به نابودي مي گذارد. كاهش واحدهاي درسي مباني، نظريه ها و روش تحقيق جامعه شناسي و حوزه هاي آن (بيش از صد حوزه) از يكسو و افزايش دروس متعدد اسلامي و ايدئولوژيك سازي آموزش و پژوهش پديده هايي مانند انقلاب و جنگ بنام انقلاب و دفاع مقدس از سوي ديگر نمايانگر اهتمام جدي دشمنان علم در پايان بخشيدن به حيات رشته و انديشه جامعه شناختي در كشور است.
 @alitayefi1 
♣️ايده ترحيم جامعه شناسي با تزهاي افرادي چون كچوئيان، جمشيديها و زاهداني، در فضايي رخ مي دهد كه از مناظر زير بشدت بحراني است:
@ بحران اجتماعي با انبوه بيشماري از مسايل اجتماعي در كشور كه مديريت سياسي در چاره جويي آنها درمانده است،
@ بحران علمي در بين دانشگاهيان بخش علوم اجتماعي اعم از مدرسان در دانشگاه (نظير افراد نامبره در شوراي تحول علوم انساني ) و دانش آموختگان اين رشته كه از فقر و ناكارآمدي علمي 
رنج مي برند.
@ بحران ساختار علمي كشور كه در نازلترين جايگاه حتي منطقه اي قرار دارد و جامعه شناسي در پاكستان و تركيه بمراتب وضعيت درخشان تري از ايران دارند. تصوير وضعيت توليدات علمي در كشور خاصه در رشته علوم انساني بمراتب اسفناك تر است.
@alitayefi1 
🗯نگاهي به برخي از منابع تجربي چگونگي بازنگري رشته جامعه شناسي در فضايي كه سرعت رشد و تحول علم بمفهوم نوين آن بويژه علوم اجتماعي و جامعه شناسي سرسام آور است، مي تواندستمايه مناسبي براي بازنگري و احياي علوم اجتماعي از چنگ نهاد دين حداكثر خواه و مداخله جو/تفكيك ناشده از ساير نهادهاي اجتماعي بويژه علم باشد. 

🔔شايسته است انجمن جامعه شناسي ايران و مجموعه اساتيد اندك ولي دلسوز اين رشته نسبت به طرحهايي از اين دست واكنش سريع نشانه داده و اعتراض گسترده اي نمايند و اجازه ندهند عده اندكي در هسته رو به مرگ دين ايدئوژيك، نسخه مرگ جامعه شناسي در كشور را نيز بنويسند. 
طرح درسي جامعه شناسي مورد تاييد انجمن جامعه شناسي امريكا را در پيوندهاي زير مطالعه كنيد:
http://l1l.ir/pjm

http://l1l.ir/pj6

http://l1l.ir/pj7

http://l1l.ir/pjo

ستاد قلع و قمع علوم انساني:
http://l1l.ir/pjr 

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: