۱۳۹۰/۴/۲۷

نسل پنجمی ها: بمب های اجتماعی در راه

تحلیلی از کنشگری نسلی در تحولات سیاسی
درجایی اشاره کردم که نسل های اجتماعی در تحولات اجتماعی ایران
چه نقشی می توانند داشته باشند و نسل چهارمی ها چگونه خواهند توانست فضای سیاسی کشور را متحول و امنیت قدرت سیاسی را به مخاطره بیندازند(1)

. دراین نوشتار نخست ضمن تعریف نسل مورد نظر درتحلیل حاضر، به شناسایی وضعیت این نسل از حیثیت های جمعیتی تا اجتماعی و فرهنگی خواهم پرداخت.

نسل مورد نظر کیست؟

آنچه که در این تحلیل مورد نظر است، عبارت از نسلی است که در فاصله سنی بین 20 تا 30 سالگی است. این نسل ویژگی خاصی که دارد افزایش تقاضاهای اجتماعی و اقتصادی است و در زمره مهمترین نیروها و اقشار اجتماعی بشمار می رود که وارد عرصه های اجتماعی و ورودی های متعدد جامعه اعم از دانشگاه، اشتغال، مناسبات اجتماعی و شبکه پردازی، ازدواج و همسرگزینی و.. می شوند. از این رو نسل مورد نظر در این بررسی نیروی فعالی است که پس از طی دوران جامعه پذیری، اینک در آستانه ورود به جامعه بدنبال تحقق بخشیدن به همه آموزه ها و آرزوهایی است که پیش از این فراگرفته و درعین حال فرو خورده است.

نسل های انقلاب

دراین تحلیل نسلی، نقطه شروع دسته بندی این نسل (بین 20 تا 30 سال) را دهه پنجاه خورشیدی بر می شماریم تا بتوانیم حضور نسل ها در فرایند وقوع انقلاب ایران درسال 57 تا کنون را مرور کنیم. با این مفروض می توان چندین نسل را از هم شناسایی کرد

نسل اول. نسلی است که در سالهای دهه 50 درسنین 20 تا 30 سال بود. این نسل فرزندان پس از اصلاحات ارضی و ظهور طبقه متوسط شهری ازیکسو و گسترش طبقه کارگری از سوی دیگر بود. این نسل پایه های نخست انقلاب اجتماعی و سیاسی سال 57 را پی ریخت و زمینه ساز فروپاشی ساختار سیاسی و فرهنگی جامعه وقت گردید. این نسل آموزه های دوگانه ای را علیه فرهنگ مسلط قدرت در زمان خود پی می گرفت. این اموزهای انقلابی، دو رویکرد اسلامی و سوسیالیستی داشتند که بدلایل مختلف در روندهایی از انقلاب، بهم آمیختند!؟ این نسل بشدت کنشگر بود.

نسل دوم. این نسل قربانی سالهای جنگ و تسویه حساب های خونین سالهای پس از انقلاب شد. نسل دوم سنین 20تا30 سالگی خود را در سالهای دهه 60 بسر برد. این نسل هنوز متاثر از فضاهای ایدئولوژیک و سیاسی، بشدت ارمانخواه بود و بر سر همین آرمانخواهی هم جان بر کف ایده آلهای سیاسی اش گذاشت هم جام شهادت در جبهه های جنگی نوشید که مبانی ارزشی آن بشدت زیر سوال بود!؟ نسل دوم انقلاب آسیب پذیرترین نسل بعنوان نسل های انقلاب بشمار می رود. این نسل درعین کنشگری، بشدت کنش پذیر بود .

نسل سوم. این نسل در دهه 70 و سالهای پس از جنگ به سنین 20 تا 30 سالگی رسید. این نسل اگرچه متولد سالهای دهه پنجاه بوده و دوره پهلوی بدنیا آمده بودند ولی بیشترین دوره رشد و جامعه پذیری خود را در دورانی طی کردند که سالهای نخست انقلاب و جنگ و تسویه و تصفیه حساب با هر چیزی بود که بوی پهلوی و دودمان سلطنت می داد. نسل سوم همزمان دوران جنگ وناامنی آنرا نیز تجربه کرد. این نسل، بنظر نسل درخودی بود که آماده انفجار بود. نسل سوم سالهای بازسازی اقتصادی و فرهنگی را شاهد بود و در فضاهای رانت های اقتصادی و تحصیلی و فرهنگی، تلاش بسیاری برای اعتلا و توسعه جایگاه طبقاتی و اجتماعی خود نمود. این نسل نخستین اعتراضات توام با افسردگی اجتماعی را در سالهای پایانی دهه 70 بنمایش گذارد. با حضور میلیونی درانتخابات 76 و سپس اعتراض دانشجویی سالهای 78 به بعد خشم خود را از دو دهه جنگ و سرکوب و استبداد متوحش دینی و سیاسی پس از انقلاب به نمایش گذارد

نسل چهارم. این نسل در دهه 80 بتدریج وارد سنین 20 تا 30 سالگی شده و می شود. نسل چهارم ارتباط نسلی خود را با نسل اول قطع کرده و فلسفه و اهداف ان نسل را برای فروپاشی ساختار اجتماعی و سیاسی دوران پهلوی را بر نمی تابد و ارتباط مستحکمی نیز برقرار نمی کند. چنانکه در مطلب دیگری بنام گسست بین نسلی (2) اشاره شد این نسل در دهه 60 که سالهای خونین انقلاب بود دوران جنینی، تولد و طفولیت را طی کرد. در دهه 70 دوران پایه های آموزش عمومی را گذراند و فرایند های جامعه پذیری را طی کرد. این نسل متفاوت از نسل اول و دوم، همسو با نسل سوم بسوی مقابله و طرح ریزی جدیدی از ساختارهای اجتماعی و سیاسی بوده و هست. نسل چهارم نسلی است که در انتخابات دهم ریاست جمهوری با مطالبات حداقلی و پراگماتسیتی بدنبال تحول در روبنا بود. این نسل با مشاهده دروغ و تغلب بزرگ انتخاباتی توسط طیفی به نامزدی احمدی نژاد و حمایت لایه های فاسدی از نسل دوم وبویژه سوم سپاه و انقلابیون در قدرت، به یک طغیان اجتماعی روی آورد. جنبش مدنی موسوم به سبز محصول ناهمسویی و ناموزونی مطالبات این نسل با نسل حاکم بر قدرت بود. نسل چهارم اولین بمب اجتماعی نبود که عمل کرد. این نسل با روحیه مطالبه جویانه تری مسیری را دنبال کرد که نسل سوم در دهه 70 پایه ریخت. این نسل اگرچه آغاز گربود ولی پایان گر سناریوی تغییر اجتماعی نیست. نسل چهارم با نمادینه سازی یک جنبش مسالمت جویانه، بدنبال بزیر کشیدن همه روشها و منش های خشونت جویانه ای بود که در طی سه دهه از سوی صاحبان قدرت دینی و سیاسی در جامعه اعمال شده بود. جامعه کنونی دارای اکثریت نسلی است که نسل سوم، چهارم و پنجم بزرگترین بخش آنرا تشکیل می دهد. دو نسل سوم و چهارم تلاش عدیده ای برای تغییر مسالمت جویانه و دمکراتیک ساخت سیاسی قدرت کردند. این فرایند با نسل پنجم به نتیجه خواهد رسید.

نسل پنجم، این بمب اجتماعی عمل خواهد کرد

نسل پنجم نسلی است که در دهه 90 شمسی وارد سنین 20 تا 30 سالگی خواهد شد. این نسل دوران جنینی و طفولیت خود را در دهه هفتاد طی کرده و اثار خونین دهه پیشین را در سالهای پس از انقلاب و وقوع جنگ خانمان سوز هشت ساله را شاهد نبود که نه نعمت، بلکه نکبتی بود. این نسل در دهه 80 شمسی تا پایان آن بتدریج دوران سنین 10 تا 20 سالگی را طی و فرایندهای جامعه پذیری را درونی نموده و می نماید. این نسل با آموزه های نسل اول و دوم بشدت فاصله گرفته است و حتی با آموزه های نسل سوم نیز درحال خداحافظی است. نسل پنجم دارای خصایص ویژه ای است که نیازمند واکاوی جداگانه ای است.برخی از مهمترین ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی این نسل بدین قرار است:

ازنظر جمعیتی. نسل پنجم در دهه 90 شمسی پا به میادین اجتماعی و کنشگری اجتماعی خواهد گذارد. این نسل در پنج سال نخست دهه 90 با نسل چهارم و در پنج سال دوم این دهه با نسل ششم همزمانی خواهد داشت. این نسل بزرگترین نرخ جمعیتی را بخود اختصاص می دهد. در حال حاضر قریب 70 درصد جمعیت جامعه ایران زیر 30 سال بسر می برد و این نسبت در دهه 90 بازهم افزایش خواهد یافت. نسل های اول و دوم که سالهای نخست انقلاب را شاهد بودند روبه انقراض و بازنشستگی هستند. از اینرو مهمترین کانون جمعیتی این نسل حضور نسبتا برابر و کنشگرانه دختران است. نسل پنجم از نظر جنسیتی بشدت برابر خواه و مشارکت پذیر است. از نظر اجتماعی. بخش مهمی از این نسل در فضاهای شهری بسر خواهند برد. بخش مهمی از این نسل در طبقه متوسط شهری است و از سوی دیگر لایه های مهم و آسیب دیده ای از این نسل در حاشیه های شهری و یا در اقشار زحمتکش و اسیب پذیر شهری جای دارند. شهرهای بزرگ و متوسط مهمترین کانون حیات اجتماعی این نسل محسوب می شود. بخش مهمی این نسل مجرد بوده و همچنان با بحران های جنسی، شغلی و اقتصادی در گریبان خواهند بود. این نسل بشدت طغیان گر خواهد بود زیرا در حلقه های بین نسلی پس از انقلاب، نسل پنجمی ها نزدیکترین نسلی هستند که بر اثر فساد روزافزون ساختار قدرت دینی درجامعه، بیشترین لطمات را شاهد خواهند بود.

ازنظر آموزشی. بیشترین حجم و نسبت دانشجویان را نسل پنجم بخود اختصاص خواهد داد و این نسل در فضاهای آموزشی بدشت متفاوت از نسل قبلی عمل خواهد کرد. فضای بسته آموزشی سبب بروز گرایش های مختلف دربین این نسل می گردد که از باری بهرجهت بودن تا افسردگی روانی و اجتماعی و درنهایت حس طغیان اجتماعی علیه نظام اموزشی و ایدئولوژیک بشدت تقویت خواهد شد. ازنظرفرهنگی. این نسل بشدت از نسل پیشین خود و نسلی که برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگی می کند فاصله خواهد گرفت. حجم و فشردگی ضدیت با فرهنگ رسمی و دولت ساخته در جامعه ازسوی این نسل روبه افزایش خواهد گذارد امری که در نسل چهارم نیز بارقه های آن نمایان بود. این نسل با دسترسی به فضاهای اینترنتی، روشهای جدید چندرسانه ای دیگر اموزه های پست و کهنه اندیشانه حاکمان قدرت را بر نخواهد تافت.تحولات فناوری اطلاعاتی و رسانه های آن زمینه ساز شبکه پردازی و گسترش دامنه دانش و ارتقای سطح مطالبات آنان را فراهم خواهد ساخت.

ازنظر سیاسی. نسل پنجم بشدت دمکراسی خواه و ازادی طلب خواهد بود. این نسل علاوه بر حس برابر خواهی و فقرستیزی که دامنگیر حتی این نسل نیز شده است، حس مشارکت سیاسی اش بیش از پیش تقویت خواهد شد. درهمین مسیر میل به رویه های مبارزه مسالمت جویانه و همچنین مطالبات حداقلی نیز روبه کاهش خواهد گذارد. مهمترین دلیل این گرایش نیز از یکسو اصرار ساختار استبداد برای سرکوب و انسداد فضاهای سیاسی و اجتماعی است بویژه با توجه به تجربه سال انتخابات دهم ریاست جمهوری در 1388 و ازسوی دیگر انباشت حجم مطالبت پاسخ نیافته نسل چهارم همزمان با نسل پنجم که نیروی فشار از پایین را بشدت افزایش خواهد بخشید.

ازنظر دینی. این نسل با کمترین میل و باور مذهبی در عرصه های اجتماعی و سیاسی، به حداقل سازی و منفرد سازی باورهای دینی اهتمام خواهد گذارد. دربین این نسل میل به سکولاریزم عملگرا و واقع بین روبه افزایش خواهد گذارد. آموزهای دینی اگرچه با حدت و شدت بیشتری در سالهای آتی در متون درسی و آموزشی و فرهنگی حضورخواهد یافت (بویژه باتوجه به گرایش نظام قدرت به اسلامی سازی آموزش و فرهنگ) ولی فاصله گزینی این نسل با آموزه های سخیف و بسته دینی و فرهنگی/ایدئولوژیک روبه افزایش خواهد گذارد.

بطورکلی بنظر میرسد نسل پنجم، سناربوی فروپاشی ساختار سیاسی جامعه ایران را به سرانجام خواهد رساند. بمب اجتماعی نسل پنجم بویژه با همیاری دو نسل چهارم و ششم که هنوز درفرایند جامعه پذیری هستند، اندیشه مخوف و کهنه گرا و سنتی نسل نخست و دوم انقلاب را که هنوز بر سریر قدرت هستند را درهم خواهد ریخت و رویای دمکراسی برای ایران به تعبیر خواهد نشست.


--------------------------------------------------------------------------------

منابع:

1. نسل چهارمی ها در راهند

http://alitayefi.persianblog.ir/post/88/

2. گسست نسل اولی ها و سومی ها

هیچ نظری موجود نیست: