۱۳۹۰/۴/۲۷

۹۵۰ هزار کودک متاهل؛ نتیجه‌ سنت یا مذهب؟ .


گفتگو با رادیو دویچه وله آلمان
کودک" در مفهوم بین‌المللی به فرد زیر ۱۸ سال می‌گویند. ازدواج کودک و نوجوان در بسیاری کشورها، از جمله ایران، امری معمول است. طبق قوانین ایران، دختران از ۱۳ سالگی و پسران از ۱۵ سالگی اجازه ازدواج دارند.

علی طایفی، جامعه‌شناس مقیم سوئد معتقد است، ازدواج زودهنگام به خصوص دختران، پیامدهای جبران‌ناپذیری برای کل جامعه دارد. از جمله این پیامدها "زنانه شدن فقر" است. وی توضیح می‌دهد که دختری که قبل از گرفتن مدرک دیپلم و قبل از یادگیری هرگونه مهارت علمی و کاری مجبور به شوهرداری و بچه‌داری می‌شود در آینده به دلیل عدم جذب در بازار کار و عدم توانایی کسب درآمد به جرگه‌ی زنان فقیر می‌پیوندد. وی اضافه می‌کند که در چنین حالتی فقر در بین زنان جامعه رو به تزاید می‌گذارد.

آقای طایفی به دیگر پیامدهای ازدواج کودکان در جامعه اشاره می‌کند: «از زاویه‌ی دیگری هم می‌شود به این موضوع پرداخت که احیاناً بخشی از این دختران فراری که هرازگاهی اخبارش به صورت آمار جسته گریخته در کشور بیرون می‌آید، می‌شود گفت که یکی از پارامترهای مؤثر برآن همین ازدواج زودهنگام است. دیگر پدیده‌ای که می‌شود به عنوان پیامد به آن اشاره کرد، پدیده‌ی خودسوزی یا خودکشی بین دختران است که باز پدیده‌ای نسبتاً رو به گسترش است، به‌ویژه در بین دختران و زنان که به نظر می‌آید تبعات چنین پدیده‌‌ی ناگواری است که در جامعه ایران هر روز دارد رخ می‌دهد».

وی همچنین وقوع قتل‌های ناموسی و شوهرکشی را از تبعات ازدواج زودهنگام می‌داند.

ازدواج زودهنگام؛ سنت یا مذهب؟

تعیین حداقل سن ازدواج در ایران بر اساس قوانین شرعی صورت گرفته است. همین امر سبب شده تا برخی معتقد به اسلامی بودن این رویه باشند. علی طایفی به ازدواج پیامبر مسلمانان در ۵۴ سالگی با عایشه‌ی ۹ ساله و نیز ازدواج امام اول شیعیان با فاطمه در ۹ سالگی او اشاره کرده و نتیجه می‌گیرد که حتی اگر این سنت قبل از اسلام هم وجود داشته، با این دو ازدواج مشروعیت بیشتری کسب کرده است.

در عین حال وی معتقد به هم‌گام بودن سنت و شرع در این مسئله است. آقای طایفی می‌گوید: «واقعیت این است که مأخذ اصلی این‌ها اگرچه ممکن است سنت هم باشد، ولی این‌ها همدیگر را بازتولید می‌کنند. یعنی آموزه‌های دینی در کنار آموزه‌های سنتی دائماً همدیگر را بازتولید می‌کنند. متأسفانه نهاد دین و آموزه‌های دینی در جهت بهبود حرکت نکرده و برای کودکان تسهیلات ایجاد نمی‌کنند تا آنها بتوانند در دوران کودکی، کودکی‌خودشان را بکنند و به آموزش و پرورش روحی و جسم خودشان و همین طور به افکار و اندیشه‌های‌شان بپردازند. از سوی دیگر سنت‌ها هم اجازه نمی‌دهند که این اتفاق بیفتد و این‌ها بسیار درهم‌آمیخته هستند. به نظر می‌آید که فاکتورهای دینی و سنتی به صورت هم‌‌آمیخته و مشترک دارند اثرگذاری می‌کنند و من فکر می‌کنم طبیعتاً آنچه مهم است، فاکتور دین می‌تواند در تشدید یا تضعیف این قضیه بسیار مؤثر باشد. ولی متأسفانه می‌بینیم که دائما وضعیت به سوی وخیم‌تر شدن این پدیده پیش می‌رود».

در بعد سنتی قضیه، علی طایفی به مسئله بکارت و مهم بودن آن نزد خانواده‌های سنتی اشاره کرده و معتقد است این خانواده‌ها، ازدواج زودهنگام را راهی برای کم کردن خطر ناپاکدامنی دختر و از بین رفتن بکارت او می‌دانند.

تفکر سنتی، ایدئولوژی مذهبی، قوانین شرع اسلام یا فقه شیعه، دلیل هرچه که هست، واقعیت، وجود یک میلیون کودکی است که به جای عروسک، بچه‌ای مثل خودشان در بغل دارند.

هیچ نظری موجود نیست: