۱۳۹۰/۴/۱۱

تن ها




















تنهایی من
با تن های بسياری
که مرا سخت برگرفته اند
رهایی نمی یابد!

از تنهایی بیزارم اما
تن هايی که
مرا نمی شناسند
مرا برنمی تابند
و مرا طرد می کنند
بسوی تنهايی ام می کشانند

تنهایی ام را بیزام
اما با سایه تنهایی ام
حمام آفتاب می گیرم

مرا از تنها
مرا از تن ها
چگونه هراسي است!؟
چگونه رهایی است!؟

هیچ نظری موجود نیست: