خانواده سنتی: از ضرورت تا تقدس! به روایت تاریخ اجتماعی انسان نهاد خانواده اولین نهاد اجتماعی است که برخی از جامعه شناسان ریشه پیدایش آن را همزمان با ظهورمالکیت فردی می دانند (مورگان ومارکس) .درجامعه ایران نیز ازدیربازنهاد خانواده اولین ومهمترین بستراجتماعی شدن فرد و فراگیری آموزه ها، ارزشها و هنجارهای اجتماعی بوده وهست . این ساختار بازمانده از سده های گذشته همواره دارای کارکردهای بسیاری بوده که منجربه قوام ودوام آن درایران نیز گردیده وبه آن سیماو کارکردی " مقدس " داده است. بطوریکه می توان از زوایای مختلفی به این کارکردها پرداخت .
۱. ازدیدگاه سیاسی ،نهاد خانواده مهمترین ابزار نگهداشت وتوسعه ساختار پاتریمونیالیزم یا سلطه موروثی سلطان در جامعه و حفظ دولت مطلقه مردسالار و پدرسالارانه است . بطوریکه "ولی" کوچک درسطح خانواده (پدر) دارای همان اقتدار بی حد وحصری است که" ولی" کبیر درسطح جامعه با عناوینی همچون والی ده یا شهر، سلطان و ولی فقیه داراست . ازاینرو خانواده برای نه تنها مردان مسلط برزنان ، بلکه برای مردان سیاسی ود ینی مسلط بر جامعه نیز دارای تقد س وارزش ویژه ای است که بدون آن ضمانتی بر پایداری ساختارهای پیش گفته وجود نخواهد داشت . اطاعت وتسلیم پذیری ، ترس وتقلید ازرهبران سیاسی ودینی وتبعیت وفرمانپرستی کورکورانه از صاحبان حوزه قدرت وسیاست از گذشته تا کنون همواره آویز گردن ودستاویز بردگی مردم بوده است .بن مایه این زور آشکاروپنهان چنان با سیاست یگانه شده است که در ادبیات ایرانی سیاسیت به معنای تنبیه وادب کردن مردمان نااهل تعبیر شده است .
۲. ازدیدگاه اچتماعی نهاد خانواده ، سازوکار عینی پایش وزایش مرد سالاری وهژمونی مرد بر زن می باشد .تنفیذ وراهبری کارکردهای مردخواهانه ای همچون شوهرداری ، کودک آوری وکودک پروری ، وخانه داری از مهمترین وجوه تقسیم کارسه گانه خانوادگی است که همواره از سوی مردان مسلط بر جامعه وخانواده دنبال شده است .الگوهای مرد خواهانه ای نظیر تعداد وجنسیت فرزند خواهی، نوع پوشش کامل سر وروی زنان، نوع آموزش زنان وفرزندان، نحوه انتخاب همسر برای قرزندان دختر وپسر ، نحوه صرف اوقات فراغت ، احترام به بزرگان وشیوخ خانواده وعشیره .جامعه وانتخاب طرز تفکر دینی وشدت وحدت رعایت سلوک دینی و... از زمره خدماتی بود که تقدس خانواده را دوچندان میساخت .
۳ . از دیدگاه اقتصادی نیز کمیت وتعداد خانواده از یکسو وکیفیت یا پسرزایی آنم از سوی دیگر دراقتصاد معیشتی وبسته دارای کارکردهای مطلوبی بود .میل به ازدواج زودهنگام وهمزمان با ورود به سن بلوغ اولین زمینه تشکیل خانواده وبهره گیری از حداکثر توان باروری وقرزند زایی است که موجبات قوام نسل واصل عشیره، افزایش نیروی کارجدید وتقویت قدرت اقتصادی واجتماعی در زیست بوم های کوچک عشیره ای وروستایی را فراهم می آورد .بر همین اساس مردان یا زنان نازا یا باصطلاح اجاق کورفاقد ارج وقرب لازم بوده وبر خلاف آن افراد دارای فرزند بویژه پسرزا ازقرب و اقتدارو تقدس بیشتری برخورداربودند
. ۴. از منظر دینی نیز خانواده علاوه بر اهمیت کمی در ایجاد فرصت افزایش تعداد لشکر مسلمین درمقابل کفار فرضی دردفاع از کیان وبیضه اسلام ، دارای اهمیت کیفی درافرایش فرصت برای تکثیر وگسترش اندیشه اسلامی نیز بود .به عبارت دیگرتضمین نمایش اقتدار دینی روحانیت ومتولیان دینی موکول به حفظ وگسترش خانواده بوده و در عین حال وجود آن زمینه عینی لازم برای پیشبرد هژمونی دینی وضرورت وجودی صاحبان دین واقتدار دینی بوده است .
خانواده نیمه مدرن: خانواده پاردوکسیکال!
با ظهور پدیده مدرنیزم وارداتی درکشور که از سالهای واپسین حکومت قاجار ودر دوران زایمان خود درعصر مشروطه ودر اوج آن با روی کار آمدن پهلوی اول رو به توسعه گذارد، بسیاری از نهادها ونماد های مدرنیزم بتدریج با نهادهای سنتی ودینی جامعه به چالش نشست ویکی ،دیگری را بر نمی تابید . با شکل گیری تاسیسات مدنی نوینی همچون مدارس ( که در تعقیب نخستین الگوی مدرسه نوین رشدیه بود) ، دانشگاهها ، دادگاههای مدنی و تصویب قوانین کیفری وجزایی نوین، سازمان های اداری وبروکراسی ، شناسنایی هویت های فردی با صدور شناسنامه ها وثبت ازدواج وطلاق بیرون از ید اقتدار سنتی دین و متولیان دینی، نهاد خانواده نیز دستخوش تغییرات اساسی گردید. بطوریکه وظایفی همچون آموزش، اشتغال ، تربیت ، همسر گزینی، هویت یابی و جامعه پذیری افراد خانواده از زیر سیطره پدر خارج وبه سایر نهاد های اجتماعی واگذار شد .در این شرایط به دلیل مقاومت متولیان سنت ودین از یکسو وناتوانی متولیان نوگرایی در پیشبرد موفق این فرایند ودرنتیجه فرسایشی شدن این روند ،یسیاری از نهادها وکارکردهای آن با شرایط پارادوکسیکالی روبرو گردید که بیشترین ناهنجاری هارا میتوان در نهاد خانواده ردیابی کرد .
۱. الگوی ازدواج بعنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی شده است .اولین تغییر مربوط به الگوی همسر گزینی است. امروزه میان ارزشهای والدین وفرزندان برای انتخاب همسر تفاوت وگاه تضاد های آشتی ناپذیری بروز کرده است .بطوریکه جوانان دیگر تن به ازدواج های فامیلی نمی دهند واز درون همسری یا ازدواج با خویشاوندان وعشیره مشترک سرباز میزنند . متغییر سن نیز اشکال متفاوتی بخود گرفته است .از طرفی جوانان در سنین جوانی (از نظر روانشناختی تا ۲۴) به ازدواج روی نمی آورندومتوسط سن ازدواج به حدود ۲۷ سال رسیده است واز طرف دیگر با افرادی ازدواج می کنند که کمترین فاصله سنی را با او دارند .عامل سن وفزونی سن شوهر نسبت به زن در ساختار سنتی مبین ومقوم اطاعت پذیری زنان واستحکام نسبی خانواده بوده است . علاوه بر این هویت فردی نیز در انتخاب همسر نقش تعیین کننده ای بدست آورده است چنانکه همسر گزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمی گیرد .عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت ودارایی، زیبایی وقابلیتهای فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم ورسم ، تبار ومنزلت اجتماعی، تدین واخلاق دینی وسنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است . امروزه بخصوص در اجتماعات نیمه سنتی- مدرن وشهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه وچگونگی احقاق حقوق زن درصورت جدایی از شوهر از مهمترین مراحل فرایند همسر گزینی بشمار میرود .شکل افراطی ومرض گونه این فاکتور چنان است که همچون الگوی کلیدی اقتصاد سیاسی نظام سرمایه داری " پول- کالا- پول " زن همچنان بعنوان کالا در معادله" جهیزیه- دختر- مهریه " قرار گرفته وسنجیده میشود.
۲. همسرگزینی سنتی با همه محدودیت هایش، در ساختار بسته مناسبات دختروپسر دارای کارکردی بود که درشکل نیمه مدرن آن ، فاقداین کارکرد شده وبه دلیل عدم شناخت کافی ولازم دختر وپسر از یکدیگر از یکسو واهمیت عوامل اقتصادی در سنجش وگزینش همسر از سوی دیگر نرخ طلاق وگسیختگی پیمان ازدواج بطورروزافزونیزیاد شده است . شناخت سطحی وبسنده کردن بسیاری از الگوهای ازدواج به زیبایی، پول وامکانات رفاهی همسر وهمچنین نبود امکان همنشینی هنجارمند وفارغ از انگها وتهمت های اجتماعی در ایجاد رابطه آشنایی ومراوده آزاد میان دختروپسر به صورتی آشکار وقانونمند به دلیل مقاومت ساختارهای دینی وسنتی در این نوع از مناسبات انسانی، منجر به تشکیل خانواده هایی می گردد که تنها تضمین پایداری آن گاه مهریه سنگین و ترس از عواقب اجتماعی واقتصادی برای زن ویا فرزندان حاصل طلاق میباشد .
۳. همسرگزینی از عروسی تا گور با شکل نمادین لباس سفید عروسی در شروع وتن پوش سفید مرگ در پایان که بازمانده از ساختار کهنه وسنتی خانواده ایرانی است ، با مذموم شمردن واحتراز فراگیر از طلاق، چنان به انسداد وبن بست های خانواده ای به عنوان یک سیستم باز منجر شده است که دیگر کمتر خانواده ای در ایران امروز میتوان یافت که درمعرض نابسامانی، تشتت وستیز وستیزه جویی نباشد .شواهد مربوط به نرخ بالای طلاق در بین مهاجران ایرانی در سایر کشورها که زمینه های امنیت اقتصادی واجتماعی زنان را قراهم می آورند، گویای این مهم است که درصورتیکه امنیت اقتصادی واجتماعی زنان متاهل افزایش یابد، میل به جدایی در بین زنان وحتی مردان متاهل نیزبیشتر میشود .
۴. ناهمسانی های ببار آمده در میان زن وشوهر در ساختار سنتی، راه بدیلی نیز پیش بینی کرده بود تادر صورت وقوع هر اشکالی در کارآمدی زن در خانواده برای حفظ منزلت وتقدس آن بجای طلاق ، همزمان با حفظ خانواده نخست ، باازدواج مجدد مرد وبه اصطلاح آوردن "هوو" کارکردهای خانواده قبلی زمینه تحقق می یافت . در اینجا اصل حفظ کیان وتقدس خانواده است که مجری آن مردان بوده اند. این الگوی جایگزین باوجودیکه دیگر امکان بروز ندارد وبه دلایل اقتصادی وفرهنگی بسیاری از مردان توان بهره گیری از آن را ندارند، در عین حال زمینه ذهنی وعینی حل بحرانهای دامنگیر وچاره ناپذیر خانواده های امروزین را نیز بدست نیاورده وبه دلیل اینکه هنوز به لحاظ فرهنگی، اقتصادی واجتماعی امکان طلاق برای همه خانواده های بحران زده وجود ندارد، امروزه خانواده ایرانی با مسایل عدیده ای روبرو است .
۴.۱. تقاضای روسپیگران در میان مردان متاهل رو به تزاید استوحداکثر مجازات این کار برای آنان انگ های اجتماعی نه چندان پر رنگ ولعابی است که بسیاری آنرا تجورز هم میکنند!
۴.۲. برخی از زنان ناراضی از شوهرانشان به اشکال مختلف به تامین نیازهای جنسی خود روی آورده واغلب به دلیل حکم سنگین مجازات آن بصورت سنگسار،به شکل پنهانی چنین می کنند .
۴.۳. فضای نامساعد تعامل وارتباط انسانی وعاطفی ضعیف میان این قسم ازهمسران، منجر به گسیخته شدن اهرم نظارتی خانواده ووالدین بر فرزندان شده وبسیاری از پدیده ها وآسیب های اجتماعی از قبیل فرارازخانواده، افت تحصیلی، کارکودکان، استعمال دخانیات در سنین نوجوانی، افسردگی های مزمن مادران ونوجوانان وجوانان این دست از خانواده هاو.. محصول عدم تناسب کارکردهای نوین مورد نیاز جامعه در ساختارهای سنتی خانواده ایرانی است .
۵. خانواده امروزین ایران دیگر به الگوهای نسل پیش از خود وفادار نبوده وفرایند جامعه پذیری راعمدتا درمیان همسالان خود، رسانه های نوینی چون ماهواره ، اینترنت والگوهای زیست جوان امروزی در گستره جهانی جستجو کرده وبی تدبیر مسوولان امور آموزشی وتربیتی با نگاه گذشته گرا، با نگاهی به آینده بدنبال فروپاشی ساختارهای کهن اجتماعی، فرهنگی،فکری وسیاسی هستند . بی سبب نیست که امروزه میتوان چنین ادعا کرد که نهاد خانواده دیگر نمی تواند کارکرد پاسداری از ساختارهای کهنه را ایفا کرده ویاریگر وفاداری برای متولیان دین وسنت باشد . از همین روست که بسیاری از صاحبنظران امور اجتماعی نیز که درصد د توجیه وحفظ ساختارهای سنتی هستند به دنبال احیای ساختار کهن وکارکردهای مالوف خانواده بوده وخانواده امروزین جامعه ایران را " مقدس" نمی شمارند . والبته به همین دلیل نیز باید اذعان کرد که "خانواده مقدس" مورد نظر متولیان دین وسنت در ایران در کوران گذار از سنت به مدرنیزم به یکی از بحرانی ترین نهاد های اجتماعی مبدل شده است .! از اینرو به نظر میرسد تاتشکیل یک دولت مدرن با دو خصیصه مهم دولت رفاه وسکولار برای تضمین مناسبات آزادانه پسران ودختران وتامین حقوق انسانی برابر فارغ از ارزشگذاری های دینی وسنتی ازیکسووتضمین امنیت فردی؛ اجتماعی و اقتصادی با ایجاد نظام تامین اجتماعی فراگیر ازسوی دیگر خانواده مقدس ایرانی درصدر مهمترین چالشهای سنت گرایان و نو گرایان کشور قرار گیرد.
منبع: سایت جامعه شناسی
۱. ازدیدگاه سیاسی ،نهاد خانواده مهمترین ابزار نگهداشت وتوسعه ساختار پاتریمونیالیزم یا سلطه موروثی سلطان در جامعه و حفظ دولت مطلقه مردسالار و پدرسالارانه است . بطوریکه "ولی" کوچک درسطح خانواده (پدر) دارای همان اقتدار بی حد وحصری است که" ولی" کبیر درسطح جامعه با عناوینی همچون والی ده یا شهر، سلطان و ولی فقیه داراست . ازاینرو خانواده برای نه تنها مردان مسلط برزنان ، بلکه برای مردان سیاسی ود ینی مسلط بر جامعه نیز دارای تقد س وارزش ویژه ای است که بدون آن ضمانتی بر پایداری ساختارهای پیش گفته وجود نخواهد داشت . اطاعت وتسلیم پذیری ، ترس وتقلید ازرهبران سیاسی ودینی وتبعیت وفرمانپرستی کورکورانه از صاحبان حوزه قدرت وسیاست از گذشته تا کنون همواره آویز گردن ودستاویز بردگی مردم بوده است .بن مایه این زور آشکاروپنهان چنان با سیاست یگانه شده است که در ادبیات ایرانی سیاسیت به معنای تنبیه وادب کردن مردمان نااهل تعبیر شده است .
۲. ازدیدگاه اچتماعی نهاد خانواده ، سازوکار عینی پایش وزایش مرد سالاری وهژمونی مرد بر زن می باشد .تنفیذ وراهبری کارکردهای مردخواهانه ای همچون شوهرداری ، کودک آوری وکودک پروری ، وخانه داری از مهمترین وجوه تقسیم کارسه گانه خانوادگی است که همواره از سوی مردان مسلط بر جامعه وخانواده دنبال شده است .الگوهای مرد خواهانه ای نظیر تعداد وجنسیت فرزند خواهی، نوع پوشش کامل سر وروی زنان، نوع آموزش زنان وفرزندان، نحوه انتخاب همسر برای قرزندان دختر وپسر ، نحوه صرف اوقات فراغت ، احترام به بزرگان وشیوخ خانواده وعشیره .جامعه وانتخاب طرز تفکر دینی وشدت وحدت رعایت سلوک دینی و... از زمره خدماتی بود که تقدس خانواده را دوچندان میساخت .
۳ . از دیدگاه اقتصادی نیز کمیت وتعداد خانواده از یکسو وکیفیت یا پسرزایی آنم از سوی دیگر دراقتصاد معیشتی وبسته دارای کارکردهای مطلوبی بود .میل به ازدواج زودهنگام وهمزمان با ورود به سن بلوغ اولین زمینه تشکیل خانواده وبهره گیری از حداکثر توان باروری وقرزند زایی است که موجبات قوام نسل واصل عشیره، افزایش نیروی کارجدید وتقویت قدرت اقتصادی واجتماعی در زیست بوم های کوچک عشیره ای وروستایی را فراهم می آورد .بر همین اساس مردان یا زنان نازا یا باصطلاح اجاق کورفاقد ارج وقرب لازم بوده وبر خلاف آن افراد دارای فرزند بویژه پسرزا ازقرب و اقتدارو تقدس بیشتری برخورداربودند
. ۴. از منظر دینی نیز خانواده علاوه بر اهمیت کمی در ایجاد فرصت افزایش تعداد لشکر مسلمین درمقابل کفار فرضی دردفاع از کیان وبیضه اسلام ، دارای اهمیت کیفی درافرایش فرصت برای تکثیر وگسترش اندیشه اسلامی نیز بود .به عبارت دیگرتضمین نمایش اقتدار دینی روحانیت ومتولیان دینی موکول به حفظ وگسترش خانواده بوده و در عین حال وجود آن زمینه عینی لازم برای پیشبرد هژمونی دینی وضرورت وجودی صاحبان دین واقتدار دینی بوده است .
خانواده نیمه مدرن: خانواده پاردوکسیکال!
با ظهور پدیده مدرنیزم وارداتی درکشور که از سالهای واپسین حکومت قاجار ودر دوران زایمان خود درعصر مشروطه ودر اوج آن با روی کار آمدن پهلوی اول رو به توسعه گذارد، بسیاری از نهادها ونماد های مدرنیزم بتدریج با نهادهای سنتی ودینی جامعه به چالش نشست ویکی ،دیگری را بر نمی تابید . با شکل گیری تاسیسات مدنی نوینی همچون مدارس ( که در تعقیب نخستین الگوی مدرسه نوین رشدیه بود) ، دانشگاهها ، دادگاههای مدنی و تصویب قوانین کیفری وجزایی نوین، سازمان های اداری وبروکراسی ، شناسنایی هویت های فردی با صدور شناسنامه ها وثبت ازدواج وطلاق بیرون از ید اقتدار سنتی دین و متولیان دینی، نهاد خانواده نیز دستخوش تغییرات اساسی گردید. بطوریکه وظایفی همچون آموزش، اشتغال ، تربیت ، همسر گزینی، هویت یابی و جامعه پذیری افراد خانواده از زیر سیطره پدر خارج وبه سایر نهاد های اجتماعی واگذار شد .در این شرایط به دلیل مقاومت متولیان سنت ودین از یکسو وناتوانی متولیان نوگرایی در پیشبرد موفق این فرایند ودرنتیجه فرسایشی شدن این روند ،یسیاری از نهادها وکارکردهای آن با شرایط پارادوکسیکالی روبرو گردید که بیشترین ناهنجاری هارا میتوان در نهاد خانواده ردیابی کرد .
۱. الگوی ازدواج بعنوان خاستگاه اصلی تشکیل خانواده دستخوش تغییرات مهمی شده است .اولین تغییر مربوط به الگوی همسر گزینی است. امروزه میان ارزشهای والدین وفرزندان برای انتخاب همسر تفاوت وگاه تضاد های آشتی ناپذیری بروز کرده است .بطوریکه جوانان دیگر تن به ازدواج های فامیلی نمی دهند واز درون همسری یا ازدواج با خویشاوندان وعشیره مشترک سرباز میزنند . متغییر سن نیز اشکال متفاوتی بخود گرفته است .از طرفی جوانان در سنین جوانی (از نظر روانشناختی تا ۲۴) به ازدواج روی نمی آورندومتوسط سن ازدواج به حدود ۲۷ سال رسیده است واز طرف دیگر با افرادی ازدواج می کنند که کمترین فاصله سنی را با او دارند .عامل سن وفزونی سن شوهر نسبت به زن در ساختار سنتی مبین ومقوم اطاعت پذیری زنان واستحکام نسبی خانواده بوده است . علاوه بر این هویت فردی نیز در انتخاب همسر نقش تعیین کننده ای بدست آورده است چنانکه همسر گزینی به اقتدای هویت خانوادگی افراد صورت نمی گیرد .عواملی نظیر تحصیل، شغل، ثروت ودارایی، زیبایی وقابلیتهای فردی نسبت به عواملی چون آبروی خانوادگی، اسم ورسم ، تبار ومنزلت اجتماعی، تدین واخلاق دینی وسنتی از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است . امروزه بخصوص در اجتماعات نیمه سنتی- مدرن وشهرهای بزرگ، موضوع تعیین مهریه وچگونگی احقاق حقوق زن درصورت جدایی از شوهر از مهمترین مراحل فرایند همسر گزینی بشمار میرود .شکل افراطی ومرض گونه این فاکتور چنان است که همچون الگوی کلیدی اقتصاد سیاسی نظام سرمایه داری " پول- کالا- پول " زن همچنان بعنوان کالا در معادله" جهیزیه- دختر- مهریه " قرار گرفته وسنجیده میشود.
۲. همسرگزینی سنتی با همه محدودیت هایش، در ساختار بسته مناسبات دختروپسر دارای کارکردی بود که درشکل نیمه مدرن آن ، فاقداین کارکرد شده وبه دلیل عدم شناخت کافی ولازم دختر وپسر از یکدیگر از یکسو واهمیت عوامل اقتصادی در سنجش وگزینش همسر از سوی دیگر نرخ طلاق وگسیختگی پیمان ازدواج بطورروزافزونیزیاد شده است . شناخت سطحی وبسنده کردن بسیاری از الگوهای ازدواج به زیبایی، پول وامکانات رفاهی همسر وهمچنین نبود امکان همنشینی هنجارمند وفارغ از انگها وتهمت های اجتماعی در ایجاد رابطه آشنایی ومراوده آزاد میان دختروپسر به صورتی آشکار وقانونمند به دلیل مقاومت ساختارهای دینی وسنتی در این نوع از مناسبات انسانی، منجر به تشکیل خانواده هایی می گردد که تنها تضمین پایداری آن گاه مهریه سنگین و ترس از عواقب اجتماعی واقتصادی برای زن ویا فرزندان حاصل طلاق میباشد .
۳. همسرگزینی از عروسی تا گور با شکل نمادین لباس سفید عروسی در شروع وتن پوش سفید مرگ در پایان که بازمانده از ساختار کهنه وسنتی خانواده ایرانی است ، با مذموم شمردن واحتراز فراگیر از طلاق، چنان به انسداد وبن بست های خانواده ای به عنوان یک سیستم باز منجر شده است که دیگر کمتر خانواده ای در ایران امروز میتوان یافت که درمعرض نابسامانی، تشتت وستیز وستیزه جویی نباشد .شواهد مربوط به نرخ بالای طلاق در بین مهاجران ایرانی در سایر کشورها که زمینه های امنیت اقتصادی واجتماعی زنان را قراهم می آورند، گویای این مهم است که درصورتیکه امنیت اقتصادی واجتماعی زنان متاهل افزایش یابد، میل به جدایی در بین زنان وحتی مردان متاهل نیزبیشتر میشود .
۴. ناهمسانی های ببار آمده در میان زن وشوهر در ساختار سنتی، راه بدیلی نیز پیش بینی کرده بود تادر صورت وقوع هر اشکالی در کارآمدی زن در خانواده برای حفظ منزلت وتقدس آن بجای طلاق ، همزمان با حفظ خانواده نخست ، باازدواج مجدد مرد وبه اصطلاح آوردن "هوو" کارکردهای خانواده قبلی زمینه تحقق می یافت . در اینجا اصل حفظ کیان وتقدس خانواده است که مجری آن مردان بوده اند. این الگوی جایگزین باوجودیکه دیگر امکان بروز ندارد وبه دلایل اقتصادی وفرهنگی بسیاری از مردان توان بهره گیری از آن را ندارند، در عین حال زمینه ذهنی وعینی حل بحرانهای دامنگیر وچاره ناپذیر خانواده های امروزین را نیز بدست نیاورده وبه دلیل اینکه هنوز به لحاظ فرهنگی، اقتصادی واجتماعی امکان طلاق برای همه خانواده های بحران زده وجود ندارد، امروزه خانواده ایرانی با مسایل عدیده ای روبرو است .
۴.۱. تقاضای روسپیگران در میان مردان متاهل رو به تزاید استوحداکثر مجازات این کار برای آنان انگ های اجتماعی نه چندان پر رنگ ولعابی است که بسیاری آنرا تجورز هم میکنند!
۴.۲. برخی از زنان ناراضی از شوهرانشان به اشکال مختلف به تامین نیازهای جنسی خود روی آورده واغلب به دلیل حکم سنگین مجازات آن بصورت سنگسار،به شکل پنهانی چنین می کنند .
۴.۳. فضای نامساعد تعامل وارتباط انسانی وعاطفی ضعیف میان این قسم ازهمسران، منجر به گسیخته شدن اهرم نظارتی خانواده ووالدین بر فرزندان شده وبسیاری از پدیده ها وآسیب های اجتماعی از قبیل فرارازخانواده، افت تحصیلی، کارکودکان، استعمال دخانیات در سنین نوجوانی، افسردگی های مزمن مادران ونوجوانان وجوانان این دست از خانواده هاو.. محصول عدم تناسب کارکردهای نوین مورد نیاز جامعه در ساختارهای سنتی خانواده ایرانی است .
۵. خانواده امروزین ایران دیگر به الگوهای نسل پیش از خود وفادار نبوده وفرایند جامعه پذیری راعمدتا درمیان همسالان خود، رسانه های نوینی چون ماهواره ، اینترنت والگوهای زیست جوان امروزی در گستره جهانی جستجو کرده وبی تدبیر مسوولان امور آموزشی وتربیتی با نگاه گذشته گرا، با نگاهی به آینده بدنبال فروپاشی ساختارهای کهن اجتماعی، فرهنگی،فکری وسیاسی هستند . بی سبب نیست که امروزه میتوان چنین ادعا کرد که نهاد خانواده دیگر نمی تواند کارکرد پاسداری از ساختارهای کهنه را ایفا کرده ویاریگر وفاداری برای متولیان دین وسنت باشد . از همین روست که بسیاری از صاحبنظران امور اجتماعی نیز که درصد د توجیه وحفظ ساختارهای سنتی هستند به دنبال احیای ساختار کهن وکارکردهای مالوف خانواده بوده وخانواده امروزین جامعه ایران را " مقدس" نمی شمارند . والبته به همین دلیل نیز باید اذعان کرد که "خانواده مقدس" مورد نظر متولیان دین وسنت در ایران در کوران گذار از سنت به مدرنیزم به یکی از بحرانی ترین نهاد های اجتماعی مبدل شده است .! از اینرو به نظر میرسد تاتشکیل یک دولت مدرن با دو خصیصه مهم دولت رفاه وسکولار برای تضمین مناسبات آزادانه پسران ودختران وتامین حقوق انسانی برابر فارغ از ارزشگذاری های دینی وسنتی ازیکسووتضمین امنیت فردی؛ اجتماعی و اقتصادی با ایجاد نظام تامین اجتماعی فراگیر ازسوی دیگر خانواده مقدس ایرانی درصدر مهمترین چالشهای سنت گرایان و نو گرایان کشور قرار گیرد.
منبع: سایت جامعه شناسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر