۱۳۹۵/۱۱/۲۰

اميركبير و ناسازه هاي توسعه ملي

❓با اين مفروض كه در بهره گيري از الگوهاي تاريخي توسعه در كشور ناگزير از تفكيك امر توسعه اي با ضدتوسعه اي هستيم، بايد اذعان داشت: امير كبير بعنوان الگوي توسعه ملي كه توسط برخي بطور مستمر مستند مي شود، يك الگوي توسعه مملو از ناسازه هاست، و از همين رو نتوانست موفقيت هاي پايداري دست يابد.
دلايل اين امر را چنين مي توان برشمرد:

👁امير كبير تلاش كرد فساد دولتي را تضعيف كند و ساماني بخشد كه ملت در آن در مقابل دولت، قدرت نسبي يابد. در اين پروژه، اقدام توسعه اي اميركبير غير دمكراتيك، قيم مآبانه و پاتريمونيال بود و طبعا اين معادله ضعيف حاصل شد: يك دولتمرد مي خواست نقش روشنفكر را ايفا كند و دولت را كنار ملت همقد و همقامت كند! 
@alitayefi1 
👁پروژه توسعه سياسي توسط دستگاه سياسي پاتريمونيال، ولايي و سلطنتي نتوانست توفيق سياسي يابد و اين توسعه را نهادينه سازد و با كشتار و سركوب بزرگترين جنبش اجتماعي در كشور، دهها هزار نفر قتل عام شدند. در چنين فضايي، توسعه ناموزون شكل معيوبي را سامان داد كه در آن عليه فساد مبارزه ميشد و نهاد علم و فرهنگ مورد توجه بود ولي ساختار غيردمكراتيك و سلطانيزم سياسي همچنان عقب مانده بوده و آراي ديگر را بر نمي تابيد. 

⬇️الگوي توسعه امير كبير جهتي از بالا به پايين داشت. اين برنامه توسعه يكسويه، ناموزون و بدون مشاركت مردم و اقشار مختلف، سبب شد نه تنها همراهي طبقات اجتماعي بعنوان موتور توسعه، او را همراهي نكرد، بلكه ساختار مستبد در نهايت جان خود امير را نيز ستاند. 
@alitayefi1 
🔀الگوي توسعه امير كبير در طول تاريخ حتي با مشابه سازي هاي ناشيانه و توهمات حاميان، كه از هاشمي رفسنجاني، امير كبير معاصر جلوه مي دهند، منجر به همان فقر توسعه سياسي مي گردد بطوريكه اين اميركبير كاذب، در كشتار دگرانديشان سياسي پس از انقلاب بويژه دهه شصت نقش جدي داشت و همانند كسي اقدام كرد كه گويا در خيال تحقق ارمانش بود.

🎦تجربه تاريخي زمانيكه برحسب سلايق ما گزينش و بررسي و الگو برداري شود نهايتا تكرار كميك/تراژيك تاريخي است كه از آن نه عبور بلكه با وقفه هاي تاريخي مي جهيم. از همين رو در معرفي شخصيت هاي تاريخي نمي توان و نبايد شخصيت كاريزما توليد كرد. 
@alitayefi1 
💢در تحليل تاريخ، بايد گزينش مبتني بر مفرضات توسعه اي را پيشه كرد نه مبتني بر مصالح روز و از رهگذر آن به پروسه توسعه و آسيب شناسي آن پرداخت كه بطور مثال چرا مدرنيته ايراني چنين بي شكل و بي سر است و لنگش هاي تاريخي آن كجاست بويژه در حوزه توسعه سياسي.  

🔐پروژه ترور دولتي و سركوب جنبش هاي اجتماعي و دگرانديشان اگرچه ريشه تاريخي دارد ولي در الگوي توسعه ناموزون و از بالا به پايين اميركبير، همپاي پروسه توسعه در كشور همچنان پيش رفت و حتي در دوره هاي پس مشروطيت، در سلطنت پهلوي ها و خلافت و ولايت اسلامي پس از آنان تاكنون همچنان ادامه يافت.

علي طايفي
https://telegram.me/alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: