۱۳۹۵/۶/۲۲

برخي ملاحظات روشي در تحقيقات اجتماعي



1️⃣  نقاب كشيدن يكسان فرهنگی بر يك جامعه اشكال دارد. اظهار نظرهای مطلق انگارانه از خصایص قابل تامل است ولی نمی توان همه را در یک الگوی رفتاری جمع و تفریق کرد. آیا همه ایرانیها باهوشند!؟ داعیه ای که مدافع اندکی ندارد و آیا همه ایرانی ها چنین یا چنان هستند. از نظر روشی نیز باید جامعه مورد بررسی را تمایزاتی داد و با دسته بندی آنان به داوری نشست. 


2️⃣ شواهد تاریخی و آماری در بسياري از استنادات ضروری است و نمی توان احکام کلی صادر کرد. اگرچه میتوان هوشمندی و بی درایتی، نقد گری و نقدگریزی، بیگانه دوستی و بیگانه ستیزی و خردگرایی و خردستیزی و دهها معادلات دوگانه گرای دیگر را در یک جامعه ٧٥ میلیونی سراغ گرفت و نمونه های بسیاری از آن مثال زد ولي قدری در تعمیم های جز به کل باید احتیاط کرد.

3️⃣ نمی توان بسادگی فردی را به خارج نشینی و دوری از میدان زیست ایرانی متهم کرد و بدین واسطه بیان نظرات را مسدود ساخت. بسیاری از همین خارج نشین های ایرانی و غیر ایرانی در موارد بسیاری ایران و فرهنگ ایرانی را به خود ایرانی های ساکن در سرزمین ایران شناسانده اند. دراین مورد نیز باید رعایت احتیاط و احترام را داشت. اگر فهرستی از تولیدات ایرانیان خارج از کشورا بررسی شود روشن مي شود که اندیشه گری ایرانی بدلیل ساختار بسته سیاسی و فرهنگی و دانشی در فضایی دور از خانه نیز درحال رشد و تولیدگری است. تعداد کتب و مقالات منتشر شده ایرانیان خارج از کشور که بدلایل متعدد و گزیر ناپذیر راه گریز از وطن را انتخاب کرده اند نمونه خوبی بدست می دهد که جغرافیای تولید اندیشه ایرانی در داخل و خارج از ایران دارای چه نستبی از رشد و اثر بخشی است.

4️⃣ کلی گویی و مطلق انگاری در بسیاری از فرهنگ های شرقی قابل نمایان است ولی آیا همه مشرق زمینیان به یک شیوه می اندیشند و رفتار می کنند. آیا همه ایرانیان واقعا همه چیز دان هستند!؟ در سرزمینی که هنوز تخصصی شدن دانش همه گیر نشده است و حتی نزد برخی دانشوران و متخصصان در نام نیز می توان شواهد کلی گویی را بازیابی کرد می توان انتظار همه دانی نداشت!؟ حوزه تخصص دارای کدامین مرز شفافی است که هرکسی نتواند در آن  وارد شود. علاوه براین در مسائل اجتماعی و فرهنگی همه دارای دید و نظر هستند. هرچنداین نظرات غیر تخصصی در محیط های تخصی بسرعت رنگ می بازند ولی در افواه و افکارعمومی دارای صلابت و پایداری است. 

5️⃣ هنوز بسیاری از ما نیز براساس حکمت های عامیانه زندگی می کنیم و قالب های نظری و اندیشگی ما مشحون از گزاره های پیشینی و غیرقابل اثبات و حتی ردی است که الگوی زیست ما را تشکیل می دهد. سخنان منجز و مشخص داشتن اولین نشانه دانش مشخص در موضوع مشخص است. لذا وقتی کلی گویانه قضاوت شود که ما همه چیز دان هستیم و با کمترین دانش بیشترین اطلاعات را مطرح می سازیم می تواند شامل همه كس شود. 
رعايت ملاحظاتي از اين دست ما را بيشتر به تحليل عيني تَر واقعيت هاي اجتماعي رهنمون خواهد ساخت. 

علي طايفي
@alitayefi1

هیچ نظری موجود نیست: