۱۳۹۰/۵/۵

جنبش سبز نیازمند رهبری و ساختار سازماندهی شده است


از آغاز اعتراض‌ها به اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد شماری از معترضان همچنان در بازداشت هستند، شماری کشته شده‌اند، و شماری نیز از شکنجه‌ها در طول بازداشتشان سخن گفته‌اند. تحلیلگران و آگاهان مسائل ایران بر این نظرند که جنبش اعتراض شهروندان که با شعار «رأی من کجاست» آغاز شد، تنها شروع حرکتی است که دیگر فرو نمی‌نشیند. در همین زمینه، علی طایفی جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران به پرسش‌های رادیو فردا پاسخ گفته است.

رادیو فردا: آقای طائفی، آیا پدیده اعتراض به نتایج انتخابات از مرز هراس عمومی گذشته است؟

علی طایفی: اگر ما از يک طرف مرور کوتاهی داشته باشيم به زمينه‌های جنبش پس از انتخابات رياست جمهوری که چه عواملی باعث شد مردم به اين گستردگی مشارکت کنند و يک «نه» بزرگ به رياست جمهوری آقای احمدی‌نژاد و مجموعه او بگويند و از طرف ديگر نگاه کنيم به اتفاقاتی که پس از اين تخلف بزرگ انتخاباتی يا همان کودتای انتخاباتی در ايران رخ داد، پيامد اين رخداد که به شکل سرکوب‌ها، کشتارها، تجاوزها، شکنجه‌ها و اعتراف‌گيری‌ها بروز کرد، نشان می‌دهد که زمينه‌های بروز اين ناآرامی و اين جنبش همچنان باقی است.

مهم‌ترين بحث اين است که يک قطبی‌زدايی جدی در نظام رخ داده و لايه‌های گسترده‌ای از جامعه به ويژه طبقه متوسط که به راحتی در ميادين اجتماعی حضور پيدا نمی‌کنند و محافظه‌کارترين اقشار اجتماعی تلقی می‌شوند، اکنون اين طبقه صدای اعتراض خود را به ميادين اجتماعی کشانده است.


می‌توان از حرف‌های شما اين طور استنباط کرد که طبقه متوسط که بيشتر قشر تحصيل کرده جامعه ايران را تشکيل می‌دهد، امروز به دنبال راهی است که در انظار عمومی جهان تصوير ديگری از خود نشان دهد؟

بی‌ترديد همين طور است. مهم‌ترين شاخصه طبقه متوسط اين است که بدنه اصلی آن را جوانان تشکيل می‌دهند. دختران و پسران شانه به شانه هم دراين جنبش مشارکت داشتند و از روش‌های تکنولوژی بهره بردند تا بتوانند صدای خود را به داخل و خارج از مرزهای کشور بکشانند.


در اين جنبش پيوند پدران و مادران با فرزندان چگونه است؟

يک شکاف جدی نسلی رخ داده است. ما می‌دانيم حدود ۷۰ درصد جمعيت کشور را افراد زير ۲۸ سال تشکيل داده‌اند و نسل چهارمی که اکنون در اجتماعات حضور دارد و اعتراضات خود را به نمايش می‌گذارد، در ابتدای انقلاب و دهه ۶۰ اطفالی بيش نبودند. اطفال ديگری هم هستند که در دهه ۷۰ متولد شده‌اند و در دهه ۹۰ به ميدان خواهند آمد، يعنی نسل پنجم هم در راه است.


آيا جامعه دست به نافرمانی مدنی هم خواهد زد؟

بله، نسلی که امروز در ساختار قدرت حضور دارند از رهبری گرفته تا همه شيوخی که می‌توان به عنوان آيت‌الله‌های حکومتی از آنها نام برد، نسل‌های رو به انقراض هستند و آموزه‌ها، انديشه‌های و روش‌های زيست آنها مورد احترام نسل جوان نيست. الگوهايی که نسل جوان می‌خواهند چيزهای ديگری است.


آقای طايفی، در ميان افراد حکومت هم شکاف به وجود آمده است چون بخشی از اين مقام‌ها به صدای مردم گوش می‌سپارند و با مشکلات مردم آشنا هستند.

انشقاق جدی که در ساختار اجتماعی کشور رخ داده، بين نسل گذشته و نسل امروز در ساختار قدرت هم رخ داده است و هر چه ميزان واگرايی و از هم گسيختگی درون قدرت بيشتر می‌شود به همان ميزان همگرايی و انسجام جامعه مدنی رو به افزايش می‌رود.


افراد جامعه ايران چه اميدی به آينده بسته‌اند و آيا روی جنبش سرپوش گذاشته می‌شود يا همچنان ادامه خواهد يافت؟

بی‌ترديد اين جنبش نقطه شروع بود. نه تنها نافرمانی مدنی و عدم همکاری در ساختار قدرت و بوروکراسی رخ خواهد داد بلکه در بخش‌های ديگر اجتماعی هم اين عدم همکاری را به تدريج خواهيم ديد و اين عدم همکاری ناشی از افت شديد مشروعيت سياسی و مردمی نهاد قدرت، سبب می‌شود دولت موجود تضعيف‌شده‌ترين وضعيت را در طول ۳۰ ساله جمهوری اسلامی داشته باشد.


آيا می‌توان گفت که امروز سياسيون از مردم عقب افتاده‌اند؟

جنبش موجود به اين نکته پی برد که نيازمند رهبری سازماندهی‌شده است و بعد نيازمند يک ساختار سازماندهی‌شده است و بدون اين دو عامل نمی‌تواند مسير حرکت خود را پيش ببرد.

در ضمن صرف اتکا کردن به منصوبين به قدرت يا افرادی که در ۷۰ روز گذشته تحت عنوان جناح سبز يا جناح آقای کروبی يا جناح آقای موسوی که نقش رهبری را ايفا می‌کردند، دارد رنگ می‌بازد. البته اين مسئله ممکن است دستاوردهای مثبتی نداشته باشد چون جنبش نمی‌تواند يک باره حرکت‌های انقلابی را پيش ببرد.

اتفاقاتی که امروز رخ داده ممکن است در يک مقطع کوتاه مردم را به آرامش و سکوت ناشی از عدم رضايت سوق دهد، ولی اين جريان شکل مزمن خواهد گرفت .اين نگرانی وجود دارد، جنبشی که امروز طبقه متوسط آن را راهبری می‌کنند به دليل سرکوب شديد به طور طبيعی راديکاليزه می‌شود و راديکاليزه شدن جنبش به نفع ساختار جامعه و تحولات توسعه در جامعه نيست و همچنين به نفع ساختار قدرت هم نيست.
ازاینجا بشنوید

هیچ نظری موجود نیست: